کد خبر: ۲۷۷۷۳۳
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۷ - ۱۸ فروردين ۱۴۰۰ - 2021April 07
کرونا پدیده‌ای است محصول مجموعه‌ای از اتفاقاتی که در زیست بشر معاصر اتفاق افتاده است. به همین دلیل کرونا یک بیماری مدرن است وما برخی هوشمندی‌ها یا تغییر شکل اشکال گوناگونش را می‌بینیم.

شفاآنلاین>سلامت> از اسفند سال گذشته تا به اینک که ویروس کرونا در ایران شیوع پیدا کرده همواره در سخنانی تأکید کرده‌ام کرونا یک پدیده ملی است، البته نمود جهانی هم دارد ولی آمده است که بماند و نه به سادگی از بین برود. به‌همین دلیل کرونا یک پدیده ماندگار است و اثراتش نیز همیشگی است؛ مثل بادی نیست که بوزد و چیزی را جابه‌جا کند و آدم‌ها هر زمان که اراده کنند بخواهند آن چیز جابه‌جا شده را به وضعیت قبلی اش برسانند.

کرونا آمده است فی الواقع اثرات بنیادین در زیست مردم ایرانی یا جهانی بگذارد. اینکه این اثر از روی اراده و سیستم هوشمند طراحی شده کرونایی است یا اینکه نتایج کرونا بر زندگی اینچنین است؟ در پاسخ باید بگویم، کرونا یک پدیده ارادی و سیستم هوشمند طراحی شده نیست اگر این‌طور بود ما باید آن را به‌عنوان یک پدیده ساخته شده دولت‌ها و فرهنگ‌ها و حکومت‌ها بدانیم که آمده‌اند جهان را نابود کنند؛ خیر این پدیده هوشمند به آن معنا نیست.

کرونا پدیده‌ای است محصول مجموعه‌ای از اتفاقاتی که در زیست بشر معاصر اتفاق افتاده است. به همین دلیل کرونا یک بیماری مدرن است وما برخی هوشمندی‌ها یا تغییر شکل اشکال گوناگونش را می‌بینیم.

این پدیده هوشمند محصول زیست جامعه مدرن است و آمده است زندگی مدرن را دگرگون کند. طبیعی است این پدیده طبیعی، زیستی، بهداشتی و پزشکی خودش را به شکل پدیده اجتماعی، اقتصادی فرهنگی و سیاسی نشان دهد. به‌همین دلیل است دولت‌ها در مقابلش قرار گرفتند. به همین دلیل پدیده سیاسی است، تمام سیاست‌های اقتصادی را تحت تأثیر قرار داده؛ امر اقتصادی است، مناسبات انسانی را تحت تأثیر قرار داده؛ پدیده فرهنگی است، زیست و زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده؛ پدیده اجتماعی است.

این ابعادی که این پدیده پیدا کرده روز‌به ‌روز بر فربه و قوی بودن و همه جانبه بودنش افزون می‌شود. این پدیده مبتنی بر اراده یک فرد، یک گروه، یک سازمان و یک نیرو نیست و نمی‌توانند آن را سامان دهند. به همین دلیل پزشکان روز اول قهرمانان این پدیده بودند بعدها قربانیان آن شدند و امروز نیز پزشکان و بهداشت و درمان متهمان اصلی این عرصه هستند. در جامعه امریکا متهمان اصلی سیستم بهداشت و درمان است. در ایران هم کم کم نظام بهداشت و درمان متهم اصلی می‌شود چون نظام سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بر نظام بهداشت و درمان متمرکز شده است. اینکه نظام بهداشت و درمان قهرمان بود، قربانی بود و الان محکوم شده است نشانه یک اتفاق مهم است که کرونا توانسته کسی که با تمام قد و قامت در مقابلش ایستاده بود یعنی پزشکان و نظام بهداشت و درمان را هم مغلوب کند. واقعیت این است. هنوز هم با اینکه واکسن تولید شده است ولی همچنان کرونا می‌تازد و اشکال جدیدی ازاین ویروس ظهور پیدا می‌کند البته ما نیز در آینده با یک پدیده «کرونای ایرانی» که تأثیر بر زندگی ایرانی گذاشته روبه‌رو خواهیم شد هم به‌ لحاظ نوع پدیده‌اش که زیست می‌کند و هم با اثراتش بر جامعه ایرانی روبه‌رو می‌شویم.

سؤال اساسی این است آیا کرونا بر جامعه ایرانی اثر گذاشته است؟ اگراثر گذاشته کوتاه مدت است یا بلند مدت و ساختاری است؟ اگر این اثرات ساختاری است بیشتر در کجاها اثر‌گذار شده است و کانون اثر‌گذاری اش کجا است؟ طبیعی است و در زیست‌مان نیز می‌بینیم اثر کرونا موقتی نیست بنیادی است و در کل ساختار اجتماعی جامعه ایرانی کرونا می‌تازد. کانون اثر‌گذاری و هدف‌گیری کرونا کجاست؟ در پاسخ به این سؤال باید ببینیم جامعه ایرانی چگونه صورت‌بندی شده است؟ مثلاً جامعه امریکا عنصر سرمایه‌داری و اقتصاد اصلی‌ترین ساختار آن است. کرونا علاوه بر عنصر اقتصاد و سرمایه داری، سیستم پزشکی و درمان را در امریکا هدف گرفته است شاید یک جنگ تمام عیار نمی‌توانست امریکا را مستأصل کند و تلفات بسیار و  نابسامانی فراوان برجای بگذارد. حداقل اثرگذاری کرونا در حوزه سیاسی امریکا حذف رئیس جمهور قدرتمند امریکا بود. این کرونا بود که ترامپ را حذف کرد و بایدن را آورد. بایدن یک رئیس‌جمهوری کرونایی است.

جالب است که بعدها بتوان این ویژگی را در رفتار و منش بایدن هم پیگیری کرد که چگونه کرونایی عمل می‌کند. در ایران باید ببینیم مرکز نظام اجتماعی کجاست؟ یکی از مراکز حوزه دین است مرکزدوم حوزه دولت و مرکز سوم حوزه خانواده است. چون من نظام اجتماعی ایران را نظام سه پایه می‌دانم و کرونا سه پایه و بنیان اساسی نظام اجتماعی ایران را مورد حمله قرار داده است. حوزه دولت را به‌صورت بنیادین به چالش کشیده و کارایی نظام سیاسی را مورد سؤال قرار داده است. در آغاز، کرونا به انسجام موقت درون نظام کمک کرد ولی در نهایت چون نظام سیاسی در ایران نتوانست از این انسجام ایجاد شده بهره ببرد مشکلاتی برای نظام سیاسی ایجاد کرده است همین دوگانه جدید اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی ریشه‌اش به اثرات کرونا در ساخت سیاسی برمی‌گردد بگونه‌ای که همه متهم می‌کنند نظام سیاسی نتوانست کاری انجام دهد پس نیاز به بیان جدید از دولت و نظام سیاسی برای برون رفت از چالش‌ها و مشکلات اقتصادی است. این مسأله را کرونا خیلی بیشتر از برجام نشان داده است.

کانون دیگر هدف‌گیری کرونا عرصه دین است. هنوزعرصه دین در کرونا متمرکز شده و جدایی‌های متفاوتی ایجاد می‌کند. جدایی بین مراکز دینی؛ دین به معنای شریعت، مناسک و امثالهم. فی الواقع کرونا ناخواسته به تولید و تقویت دین فردی کمک می‌کند. دینی که براساس ایمان است و این نوع دین فردی شکل می‌گیرد شاید اگر در دوره‌های گذشته یک اتفاق تاریخی موجب شده بود دین‌گرایی فردی شکل بگیرد در حال حاضر کرونا توانسته به این عرصه وارد شود و فردیت آدم‌ها را مهم کند. ما در آینده نه چندان دور با تمام تلاشی که نظام سیاسی، دینی و مرجعیت و روحانیت خواهند داشت ولی با یک زمزمه از نوع دین فردی و تکثرگرایی بزرگی در عرصه دینی مواجه خواهیم شد. هر چند عالمان حوزه دین داران کمک کردند، مراکز دینی و مساجد را بستند و سعی کردند از تجمع‌های دینی اجتناب کنند تا جان انسان‌ها نجات پیدا کند ولی در نهایت یک نوع امکان بازنگری دینی برای افراد ایجاد کرد. کانون سوم که کرونا مورد چالش قرار داده خانواده است خانواده ایرانی در گذشت سالیان سال تغییرات مهمی پیدا کرده است مثل تغییر ریزش خانواده گسترده، ظهور و قدرت یافتن خانواده هسته‌ای، اهمیت زنان، اهمیت فرزندان و ظهور سالمندی و امثالهم. کرونا خانواده را اول کانون کرد بعد بی‌کانون کرد یعنی اول همه آدم‌ها برای اینکه در جامعه کسی را نبینند به خانواده برگشتند.

خانواده یک بار دیگر مهم شد ولی با اینکه خانواده مهم شد کرونا به‌دلیل اثر‌گذاری در ساخت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خودش عاملی برای انفجار درون خانواده شد و خانواده را به یک ساحت انفجاری تبدیل کرد. مسأله دوم تمرکز بسیاری از اتفاقات به درون خانواده مانند واگذاری آموزش به درون خانه‌ها، تفریح و بهداشت به درون خانواده‌ها بود در حالی که خانواده استعدادش را نداشت و ضعیف شده بود و اینجا خانواده را به مرکز چالش‌های بنیادین دیگر در نظام اجتماعی ایرانی تبدیل کرد. بنابراین خانواده اول به مرکز مهم تبدیل شد و بعد بی‌مرکز شد. در دوره جدید و بعد از پایان کرونا خانواده مرکز مهم چالش اجتماعی است و زمینه اتفاقاتی در آینده ایران خواهد بود.

در مجموع باید بگویم کرونای ایرانی بر جامعه ایرانی اثر‌گذاری ماندگاری خواهد داشت فقط باید کرونا از جامعه فاصله بگیرد تا ببینیم چه بر سر جامعه ایرانی آمده است مثل زمان جنگ که بعد از پایان جنگ می‌بینیم چه نوع دگردیسی اتفاق افتاده است. زمانی که توانستند کرونا را از طریق واکسن مهار کنند آن وقت شاهد خواهیم بود کرونا جامعه جدیدی ایجاد کرده است که کمتر تناسبی با جامعه قبل از کرونا دارد. آنجاست که خواهید دید یک دفعه چه اتفاقات عجیب و غریب می‌افتد؛ اولین اتفاق در حوزه سیاست است که از طریق جامعه به چالش‌های ناکارآمدی دچار خواهد شد. چالش دوم دین فردی است و چالش سوم خانواده است که تقسیم کار و جدایی گزینی و فردیت انسان ایرانی ظهور خواهد کرد و بعد اینها اثراتی را در ساخت فرهنگ، اقتصاد و مناسبات جامعه ملی و جهانی ایجاد خواهد کرد و گزاره هایش  را در ادبیات و فرهنگ و موسیقی هم خواهیم دید به‌طوری که در آینده ما با نجواهای جدید در هنر و فرهنگ و موسیقی و قصه ایرانی روبه رو خواهیم بود.‌تقی آزاد ارمکی/ جامعه شناس/ روزنامه ایران
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: