شفا آنلاين-«دختر من! این دکترها را ول کن، یک حرفی میزنند. مگر ما شما را با این حرفها بزرگ کردیم؟ مگر با تو نیستم؟ بیا این ترنجبین را با نبات به بچه بده، هم گریهاش بند میآید، هم چاقش میکند»...
دختر تا میآید حرفی بزند، زبانش گویی در کام میماند و از دهانش سخنی
بیرون نمیآید... «هی دکتر دکتر میکنی. یعنی ما نمیفهمیم؟ من با همین
چیزها که میگویی دیگر قدیمی شده، 5 تا بچه ترگل ورگل بزرگ کردم یکیاش تو!
حالا برای من حرفهای قلنبه میزنی. از آن موقع که بچه طفل معصوم به دنیا
آمده، تو و آن شوهرت همهاش راهتان به
مطب دکتر است. چرا بچه را همهاش
دکتر میبرید؟ بچه دکتری میشودها! از من گفتن بود. هر وقت بچه گریه کرد یک
قاشق قنداق بده ساکت میشود... چند قاشق نبات داغ به بچه بدهید آراماش
میکند... هی این بچه را دکتر ببرید تا مریض شود!»...
این روزها در بیشتر خانههایی که کودکی در آنها به دنیا آمده، از این
دست گفتوگوها میتوان شنید. رویارویی قدیمیها با امروزیها. قدیمیترها
میگویند بزرگ کردن و نگهداری از کودک شیرخوار، قلقی دارد که نزد بزرگترها
و قدیمیها است و جوانترها باید فقط بدانها گوش کنند.
تازهعروسهایی که نخستین کودکشان به دنیا میآید، این جمله تا ماهها در
گوششان زنگ میزند «مگر آن زمانها که تو به دنیا آمدی، از دوا و
دکتر
خبری بود؟».
وای به حالت اگر بچه را دکتری کنی!
پزشک یکی از بیمارستانهای بزرگ پایتخت تعریف میکرد کودکی را که سالم به
دنیا آمده بود با دوا و درمانهای خانگی و مندرآوردی مادرزن و مادرشوهر،
چنان کرده بودند که کار کودک بینوا به تعویض خون کشید با وجود پیشرفتهایی
که امروزه در حوزه پزشکی کودکان پدید آمده، بسیاری از خانوادهها برای
درمان کودکان و شیرخوارانی که بیقراری میکنند، همچنان به باورهایی سنتی
پایبندند که بخشی از آنها پایه و اساس چندان علمی ندارند و امروزه مورد
تردید محافل پزشکی قرار میگیرند.
البته خانوادهها در گذشته شاید تا
اندازهای حق داشتند به چنین شیوههایی روی آورند زیرا زمانی که علم پزشکی
دستاوردهای سده اخیر را در این زمینه نداشت، تجربه مهمترین ابزاری بود که
به داد خانوادهها میرسید. اما امروزه با امکاناتی که در این زمینه هست،
خوددرمانی کودکان، دیگر نباید جایی داشته باشد. داروهای گیاهی و روشهای
سنتی که برخی خانوادهها به کار میبرند، در سلامت و صحت آنها و نیز در
ویژگیهای درمانیشان برای کودکان تردیدهای جدی وجود دارد.
درمان یعنی حجامت! زخم تیغ بر پای کودک 10 روزه
شاید باور کردناش مشکل باشد که در سال 1393 خورشیدی، در قلب پایتخت
ایران، پدر و مادر جوانی پیدا شوند که برای درمان عارضه زردی نوزاد چند
روزهشان، به توصیه یکی از اقوام، کودک بیزبان را حجامت کنند! این داستان
نیست؛ یک روایت واقعی است که همین چندی پیش در کنار گوشمان رخ داده است.
ماجرا این است که پدر و مادر یادشده چند روز پس از آن که زردی دخترک چند
روزهشان به تعبیر خودشان خوب نمیشد، به توصیه یکی از آشنایان که «چند بچه
بزرگ کرده بود بدون مشکل!»، بیآن که کودک شیرخوار را پزشک متخصص نشان
دهند، راهی یکی از مراکزی شده بودند که کار حجامت را انجام میدهند.
خلاصه
آن که پای دخترک را تیغ زده بودند تا بلکه زردیاش خوب شود. واقعا در تصور
یک شهروند امروزی میگنجد که نوزاد چند روزه حجامت شود؟ چند خانواده حاضرند
برای فرزندشان چنین کاری را انجام دهند؟ پرسشهایی فراوان در این زمینه
میتوان مطرح کرد. یک متخصص کودکان بهتر میتواند پاسخگو باشد.
دکتر رضا رضایی طاهری متخصص کودکان در اینباره میگوید: «در گذشته اگر
میشنیدم که خانوادهای این کار را کردهاند خیلی متعجب نمیشدم. 30 سال در
منطقه بم استان کرمان که بودم انجام حجامت روی نوزادان و کودکان را دیدم.
به هر حال اگر 30 سال پیش این کارها را میکردند شاید تا اندازهای قابل
توجیه بود اما امروز آن هم در شهری بزرگ همچون تهران، انجام چنین کارهایی
دیگر قابل تصور نیست».
وی میافزاید: «واقعیت آن است که در هر حوزهای، تجربه را نمیتوان نادیده
گرفت. ما همیشه در خانواده به تجربه مادربزرگها و مادرها احترام
میگذاریم. تجربیات آنها سالیان دراز سینه به سینه از گذشته به امروز
رسیده است. برخی از این تجربیات امروزه مفیدند و برخی نیز کارکردی ندارند و
خنثی به شمار میآیند. در این بخش معمولاً مشکلی پدید نمیآید و ما هم
خیلی با اینها کاری نداریم. معمولاً باید از تجربیات گذشتگان بهره مثبت و
مفید گرفت.
اما آنجا که این سنتها در زمانه کنونی تأثیر منفی داشته باشند، کار مشکل
میشود. اینها معمولاً با توجه به نفوذشان در خانوادهها میکوشند طب جدید
و دستاوردها و پیشرفتهایش را انکار کنند و به جوانترها میگویند که طب
جدید یعنی چه! میگویند ما سی چهل سال داریم بچه بزرگ میکنیم و هیچ کدام
را دکتر نبردهایم. آن وقت شما میخواهید بچههایتان را دکتری کنید».
این پزشک متخصص کودکان تصریح میکند: «خدا کند این تجویزهای خانگی در حد
همان ترنجبین و شیرخشت باشد اما گاه پیش میآید که کار به تیغ زدن و حجامت
نوزادان و کودکان میرسد که خطرناک است و با هیچ عقل سالمی جور درنمیآید.
به نظرم باید بتوانیم تلطیفی میان شکل درست و کاربردی طب سنتی با پزشکی
جدید به وجود بیاوریم. ما جامعهای سنتی هستیم که باورهایی نیز داریم که
برخی از آنها میتوانند درست باشد. مثلاً خود حجامت ممکن است جاهایی
کاربرد داشته باشد اما در جای خودش نه آن هم برای یک شیرخوار یا کودک.
خوشبختانه امروزه بسیاری از پزشکهای ما از تجربیات سنتی بطور صحیح استفاده
میکنند».
تابستان گرم و عطش کودک 3 ماهه
امروزه کم نیستند خانوادههایی که با هر گریه و بیتابی نوزاد و شیرخوار
چیزهایی را به خورد کودک میدهند که مایه تعجب است. از همه اینها بدتر،
دادن خوراکیهایی جز شیر مادر به شیرخوار زیر 6 ماه است. تصویر نمایی که
مادر یا مادربزرگی انگشتاش را در ظرف آبگوشت کرده و آرامآرام در دهان
کودک 3 ماهه میگذارد تا از این خوراک مقوی ایرانی به کودک فایدهای برساند
یا مادر دیگری که چوب بستنی فالودهای را به زبان کودک دو ماهه میمالد تا
از عطش تابستانه او اندکی بکاهد، برای خیلی از ما آشنا است.
علم پزشکی
قاطعانه بدین نتیجه رسیده که کودک زیر 6 ماه نه تنها به چیزی سوای شیر مادر
نیاز ندارد، که هر چیز دیگر برایش به احتمال زیاد زیانآور است. شیر مادر،
بهترین غذا برای نوزاد است و این واقعیتی علمی است که دنیا بدان رسیده
است. دادن داروهای گیاهی یا غذاها به این شیرخواران میتواند پیامدهایی
جبران ناپذیر برایشان همراه داشته باشد. به گفته متخصصان، اسهالهای مقاوم و
آلرژیهای گوناگون غذایی، نتیجه چنین کارهایی میتواند باشد.
پزشکان متخصص کودکان بارها و بارها سفارش و توصیه کردهاند کودک تا زمانی
که شیر مادر میخورد، به چیز دیگری نیاز ندارد. خانوادهها را نیز از دادن
خوراکهایی جز این، به کودکان پرهیز دادهاند اما باز واقعاً مشخص نیست چرا
برخی خانوادهها با وجود این همه سفارش، راه خود را در پیش میگیرند. خدا
نکند در خانوادهای نوزادی باشد، همه خاله خانباجیها برای خود سرقفلی فوق
تخصص اطفال دارند و معتقدند عمل به توصیههای آنان، هم کودک را سلامت
میکند، هم چاق. وای به حال پدر و مادری که بخواهند کودکشان را زیر نظر
پزشک و با شیوههای نوین پزشکی و تغذیهای پرورش دهند؛ روزگارشان سیاه است!
دکتر رضا رضایی طاهری متخصص کودکان معتقد است: «به هر ترتیب، برای هر
بیماری و هر موضع پزشکی باید از متخصص استفاده کرد. همین عارضه زردی در
نوزادان و شیرخواران، در بسیاری از موارد، زمینه فیزیولوژیک دارد و هیچ
کاری هم نکنید خوب میشود. در این حالت باز هم برخی خانوادهها به نوزاد
ترنجبین میدهند و هنگامی که بیماری در سیر طبیعی کاهش مییابد، میگویند
تأثیر ترنجبین بوده است.
در برابر، اگر زردی، زمینه پاتولوژیک و مرضی داشته
باشد، بدینگونه که نشانه بیماری باشد، باز هم آن آدمها معتقدند با
ترنجبین خوب میشود. این در حالی است که عوارضی جدی برای نوزاد پدید خواهد
آمد. این پیامدها میتواند آسیبهای ماندگار مغزی برای نوزاد در همه عمرش
بر جای بگذارد که نتیجه همین دخالتها است».
به گفته وی، راه مناسب آن است که با وجود سودمندی برخی تجربیات گذشتگان،
امروزه باید در هر زمینهای از متخصصان آن حوزه کمک گرفت و از دست زدن به
کارهای خودسرانه پرهیز کرد.
ایران