کد خبر: ۲۷۲۰۷۷
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۵ - ۰۴ بهمن ۱۳۹۹ - 2021January 23
چند روز پیش سازمان پزشکی قانونی ایران اعلام کرد از آغاز سال ۱۳۹۹ تا پایان آبان ماه، هشت ماه اول سال جاری، آمار قربانیان مرگ‌های خودخواسته در ایران نسبت به مدت مشابه در سال قبل، بیش از ۲/۴ درصد افزایش داشته است.

شفاآنلاین>سلامت> چند روز پیش سازمان پزشکی قانونی ایران اعلام کرد از آغاز سال ۱۳۹۹ تا پایان آبان ماه، هشت ماه اول سال جاری، آمار قربانیان مرگ‌های خودخواسته در ایران نسبت به مدت مشابه در سال قبل، بیش از ۲/۴ درصد افزایش داشته است.

به گزارش شفاآنلاین: بر اساس گزارش‌های ثبت شده سازمان پزشکی قانونی ایران در سال ۱۳۹۸، به طور میانگین روزانه ۱۴ نفر طی هشت ماه اول سال، جان خود را بر اثر خودکشی از دست دادند. بر پایه این گزارش‌ها، طی هشت ماه نخست سال گذشته (۱۳۹۸)، معادل ۲۴۶ روز، در مجموع سه هزار و ۴۴۴ نفر بر اثر اقدام به خودکشی جان خود را از دست دادند.

طی هشت ماه اول سال جاری (۱۳۹۹)، در مجموع سه هزار و ۵۸۹ نفر، از مجموع زنان و مردان، بر اثر اقدام به خودکشی جان باختند.

در ماه‌های گذشته، گزارش‌های متعددی درباره اقدام به خودکشی به ویژه در میان دانش‌آموزان و نوجوانان منتشر شده است. مسوولان در این باره تاکید کردند: آمار خودکشی در ایران در مقایسه با کشورهای دیگر در رتبه بالایی قرار ندارد اما در سال‌های اخیر، به‌ویژه همزمان با افزایش بحران‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، آمارها از افزایش میزان خودکشی به ویژه کاهش سن خودکشی حکایت دارند.

طبق آمار وزارت بهداشت ایران، در سال ۱۳۹۷، حدود ۱۰۰ هزار نفر اقدام به خودکشی کردند. بر پایه این آمار، ۱۲۵ نفر در ازای هر ۱۰۰ هزار ایرانی اقدام به خودکشی کردند و از این تعداد شش نفر جان خود را از دست دادند. وزارت بهداشت ایران، از دو سال پیش تاکنون، آمار رسمی مربوط به میزان مرگ‌و‌میر ناشی از اقدام به خودکشی در ایران را منتشر نکرده است.اما کارشناسان معتقدند، طی دو سال اخیر، همزمان با افزایش بحران‌های اجتماعی و اقتصادی، همچنین پس از بحران بهداشتی ناشی از شیوع ویروس کرونا، آمار خودکشی در ایران افزایش یافته است.

یکی از موضوعات مورد بحث درباره افزایش آمار اقدام به خودکشی در ایران، نگرانی از کاهش سن خودکشی و رواج اقدام به خودکشی در میان دانش‌آموزان، در سطوح دبستان و راهنمایی است.
برخی از کارشناسان بهداشت روان تاکید می‌کنند: افزایش آمار خودکشی با افزایش میزان فقر در کشور ارتباط مستقیم دارد. بر این اساس، افزایش نرخ بیکاری و نرخ تورم در دو سال اخیر، به طور قابل توجهی بر افزایش آمار اقدام به خودکشی تاثیر داشته است.

بر اساس گزارش‌های سازمان پزشکی قانونی، رایج‌ترین روش‌های خودکشی، مسمومیت با دارو یا سموم، خودسوزی، حلق‌آویز کردن، سلاح گرم، پریدن به سمت قطار یا متروی در حال حرکت و پریدن از ارتفاعات و ساختمان‌های بلند، است.

استان‌های ایلام و کرمانشاه، بالاترین آمار خودکشی‌های موفق را در سال‌های گذشته داشته‌اند. استان‌های تهران و سیستان‌و‌بلوچستان در پایین‌ترین رده‌ها قرار دارند.

افزایش ترس‌های روانی
در همین راستا دکتر محمدرضا ایمانی روانشناس اجتماعی درباره رابطه کرونا با افزایش آمار خودکشی‌ها گفت: بحث مرگ خودخواسته به جنبه‌های ذهنی و روانی افراد ارتباط دارد. یعنی در این دوره زمانه نمی‌شود از ظاهر فرد متوجه افسردگی او شد. امروزه تنش‌های اجتماعی و فشارهای اقتصادی عمومیت پیدا کرده و بخش زیادی از جامعه را درگیر کرده است. از سوی دیگر فقر در قشر افرادی که دغدغه‌های اجتماعی دارند هم زیاد شده ولی اکنون جمعیت افرادی که به زیر خط فقر رسیده‌اند بسیار زیاد شده است. حال در پاندمی کرونا مردم درگیر ترس‌های جدیدی شدند که همواره مرگ را نزدیک خود حس می‌کنند. امروزه کرونا اختلالات روانی و اجتماعی زیادی را به وجود آورده است. یکی از این اختلالات ترس از مرگ است. ترس یک جنبه کاملا درونی است که فرد برای کنترل آن باید مهارت‌هایی را کسب کند. اگر فرد نتواند فوبیا و ترس‌های خود را مهار کند تمام عوامل دست به دست هم می‌دهند تا وی به پوچی برسد. اگرچه این روزها به خاطر خانه‌نشینی و بیکاری برخی از افراد گرفتار ترس از بی‌پولی و ترس از مرگ شدند که تعداد افرادی که به بن‌بست رسیدند بسیار زیاد شده است. در این بین مرگ نزدیکان یکی دیگر از عوامل خودکشی افراد شده است. البته هیچ مرگی به اندازه خودکشی دوستان و خویشاوندان را دچار احساسات پریشان‌کننده و حس گناه و سردرگمی و خجالت نمی‌کند. در سال اول خودکشی آمار مرگ‌و‌میر بازماندگان افزایش پیدا می‌کند.

وی افزود: نرخ حقیقی خودکشی بسیار بیشتر از آن چیزی است که ما می‌بینیم، زیرا برخی خانواده‌ها به خاطر حفظ آبرو حرفی از آن نمی‌برند. حتی مرگ‌هایی که بعضا تصادفی به نظر می‌رسند می‌توانند هدف خودکشی را در خود داشته باشند. با این وجود در کشور‌های جهان اول برآورد شده که به طور متوسط در هر بیست دقیقه یک نفر در آمریکا اقدام به خودکشی می‌کند. بعد از شیوع همه‌گیری کرونا در کشورهایی که آمار ارائه می‌کنند نرخ رشد خودکشی بالاتر رفته است به طور مثال در آمریکا یک در هزار در هر سال است و تقریبا از هر بیست مورد اقدام به خودکشی یکی منتهی به مرگ می‌شود. بنابراین خودکشی در تمام کشورها وجود دارد و پاندمی کرونا هم این آمار را در سراسر جهان افزایش داده است. آمار‌های جهانی نشان می‌دهد که حدود ۹ درصد از انسان‌ها دست‌کم یک بار در زندگی خود در مورد خودکشی فکر کرده‌اند. ۵/۲ درصد هم دست‌کم یک بار اقدام به خودکشی کرده‌اند. این احتمال که مردان خود را بکشند چهار برابر است. تعداد اقدام به خودکشی در مردان کمتر از زنان است ولی تعداد خودکشی‌های موفق مردان بیشتر از زنان است. به عبارتی زنان بیشتر پیراخودکشی می‌کنند و جوری خودکشی می‌کنند که نمیرند. مرد‌ها از روش‌های خاصی از جمله حلق‌آویز شدن استفاده می‌کنند و زن‌ها از مواردی چون خوردن قرص بیشتر استفاده می‌کنند که همین نرخ خودکشی را کمتر می‌کند.

فشارهای خانواده عامل مهم خودکشی نوجوانان
ایمانی با تاکید بر اینکه خودکشی در نوجوانان به دلیل فشار‌های خانوادگی بیشتر شده است، بیان کرد: گزارشات نشان می‌دهد که خودکشی در دوران نوجوانی افزایش بیشتری پیدا می‌کند. ولی می‌بینیم میزان خودکشی بار دیگر و این‌بار در دوران پیری افزایش پیدا می‌کند. البته دلایل متعدد هستند. اینکه حس می‌کنند نمی‌توانند مثل گذشته زندگی کنند و ضعف‌هایی که دارند یا سندرم آشیانه خالی که فرزندان از دور و بر او می‌روند و تنها می‌مانند. یا به درجه‌ای می‌رسد که حس می‌کند نمی‌تواند بالاتر از این برود و از نظر قدرت و مکنت و پول و بحث‌های معنویت و بحران میانسالی و افسردگی و… بحث اختلال‌های روانی هم مطرح است. افرادی که خُلق آنها مشکل دارد در افسردگی‌های اساسی بیشتر دچار افکار خودکشی می‌شوند. به عبارتی آمار‌ها نشان می‌دهد اکثر کسانی که دست به خودکشی زده‌اند در هنگام عمل، افسرده بودند. ۱۵ درصد از کسانی که با تشخیص افسردگی بستری شده‌اند در نهایت به علت خودکشی فوت شده‌اند. بیماری‌های روانی دیگری هم حائزاهمیت هستند چون ۹۰ درصد کسانی که خودکشی می‌کنند یک اختلال روانی را نشان داده‌اند. از میان کسانی که به خاطر اسکیزوفرنی یا اختلال دو قطبی بستری شده‌اند ۱۰ تا ۱۲ درصد سرانجام به خاطر خودکشی می‌میرند. در سایر اختلالات روانی نیز مساله به همین شکل است.

این روانشناس تاکید کرد: مصرف مواد می‌تواند به این موضوع دامن بزند. در اختلالات روانی خفیف‌تر مثل وحشت‌زدگی یا اختلال خوردن باز با خطر بالای خودکشی روبه‌رو هستیم. در اینجا فرد بیشتر می‌بیند و بیشتر می‌فهمد و خود را با دنیای پیرامون مقایسه می‌کند و احساس می‌کند نمی‌تواند مثل دیگران زندگی عادی داشته باشد. آنچه از همه بیشتر محتمل است همان افسردگی است و ارتباط تنگاتنگی با خودکشی دارد. اگر از نظر عصبی و زیستی به مساله نگاه کنیم مشکل و بدکاری سرتوئین که انتقال‌دهنده‌ای شیمیایی در مغز است با افسردگی ارتباط دارد و جالب این است که با خودکشی هم مرتبط است.

وی افزود: اگر فرد، ناامیدی زیادی را در زندگی خود تجربه کند خطر خودکشی او تا چهار برابر افزایش پیدا می‌کند. بنابراین وقتی دیدیم کسی در زندگی خود بسیار ناامید است این می‌تواند زنگ خطری برای ما باشد. این افراد به شدت حالت‌های افسردگی را نشان می‌دهند. این افراد تلاش کمی دارند، امید به آینده ندارند و حتی به مسائل بهداشتی بی‌توجه هستند. خلق پایینی دارند و عمدتا حرف‌های منفی می‌زنند. ما تعارف نداریم؛ جامعه ما جامعه‌ای افسرده است. باید افراد مدام پیش روانشناس بروند و مدام بررسی صورت بگیرد. میزان افسردگی در بین خانم‌ها دو برابر آقایان است. متاسفانه میزان ارتکاب به خودکشی هم در بین خانم‌ها بیشتر است. شاید به خاطر کم بودن تفریح و شادی است. میزان محدودیت‌های بیشتری در مورد خانم‌ها اعمال می‌شود. امکان ارتقای شغلی برای زنان کمتر وجود دارد. جامعه سنتی که زن تبار یا مرد سالار است می‌تواند این انگیزه را به وجود بیاورد. حس آزادی در زنان کمتر است. بحث دوران قاعدگی نیز وجود دارد. کروموزوم ایکس در خانم‌ها دو تاست و این مشکلات در تمام زن‌های دنیا دیده می‌شود و میزان افسردگی و اقدام به خودکشی زنان در تمام دنیا دو برابر مردان است. برای مقابله با این وضعیت باید پزشک خانواده گسترش پیدا کند و به ما رونشناسان اجازه بدهند که کارمان را انجام بدهیم.

اختلالات خلقی، دیگر عامل مهم
ایمانی اظهار کرد: بررسی‌ها نشان می‌دهد ۸۰ درصد از کسانی که از خودکشی آنها جلوگیری شده است در عرض دو روز بعد اعلام می‌کنند چقدر خوب شد که من نمردم و از زنده ماندن خود خوشحال هستند. باید به خانواده‌ها آموزش داده شود چون معمولا وقتی شخص از آن پیچ بحرانی عبور می‌کند به سمت چیزهای دیگری می‌رود و از فکر خودکشی می‌افتد. نکته دوم بحث اختلالات است مثلا وقتی ما در خانواده خود کسی را داریم که اختلالات خلقی دارد باید داروهایش را مصرف کند و پیش روانشناسش برود و کارهایی انجام شود. مساله سوم داشتن آمادگی است ما باید اقدامات اولیه را بلد باشیم، من مراجعی داشتم که قرص خورده بود و کسی که بالای سر او رسیده بود جیغ و داد کرده بود و به جای کمک، بر سرش داد می‌زد. باید بدانیم در این لحظات بحرانی با چه ارگانی تماس بگیریم. باید کارهای اورژانسی را بلد بود. مساله بعدی خجالت کشیدن خانواده است یا فکر می‌کنند با صحبت در مورد این مسائل و مطرح کردن آن برای روانشناس برایشان پرونده‌ای درست می‌شود. کسی که اقدام به خودکشی می‌کند بیمار است و بر انسان بیمار هرجی نیست. کسی که دست به چنین کاری می‌زند یقینا بیمار است اگر سالم بود که چنین کاری نمی‌کرد و ما باید در عین حال که این افراد را تشویق نمی‌کنیم بار گناه را از روی دوش آنها برداریم. حتی برخی از این افراد از این بابت که حس می‌کنند آنقدر گناه کرده‌اند که قادر به پاک کردن آن نیستند، دست به خودکشی می‌زنند.

وی در آخر افزود: برای گذر از این بحران باید هر فردی مهارت‌های زندگی را کسب کند و برای کسب این مهارت‌ها باید افراد به دنبال کسب یادگیری موسیقی یا هنر و ورزش روند تا زمان خالی برای افکار منفی نداشته باشند. اخبار منفی سراسر زندگی ما را در برگرفته است. اگر فردی در معرض خبرهای منفی است باید خود را از آن محیط دور کند و اگر هر انسانی برای کسب مهارت زندگی به روانشناس مراجعه کند و آن را عار نداند نیمی از این خودکشی‌ها تبدیل به زندگی می‌شود. هر ایرانی باید یاد بگیرد به مشاوره و روانشناس رجوع کند تا از این‌گونه اتفاق‌های ناگوار جلوگیری شود. روزنامه جهان صنعت
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: