کد خبر: ۲۷۰۵۹۰
تاریخ انتشار: ۲۳:۴۷ - ۱۶ دی ۱۳۹۹ - 2021January 05
امید مافی
کرونایی که برایش فرقی ندارد روز با زنگ ســاعت شــروع شود یا با بوی سدر و کافور و جنازههایی که برای فارغ شدن از تنهایی زار میزنند.
شفاآنلاین>سلامت>اینجا در این شــهر درندشــت دلمان برای کدام سالها باید غنج بزند؟برای کدام خاطره؟کدام مداد رنگی؟تا یادمان هست هوا آلــوده بود و اگزوز خودروها حال خوب را از ما میگرفت و سرفه و عطســه را میهمان لحظاتمان میکرد.حاال هم که سوزاندن مازوت در نیروگاهها از خوردن یک فنجان اسپرسو راحتتر است و رئیس محیط زیست هم یکجورهایی رضایت داده تا باور کنیم در این ســرای بیکسی حتی یک پیراهن چهارخانه مردانه هــم نمیتواند خانه امنی برایمان باشــد. حاال ما هیچ،ما نگاه...چنارهای خسته خیابان ولی عصر)عج( چه گناهی کردهاند که صبح تا شــب باید اشــک بریزند و با شاخههای زنگ زده سراغ خورشیدی که قهر کرده را بگیرند. زخمهای کم نظیر ما اما یکی دو تا نیســت برادر.در زمهریر پایتخت باید حواسمان ششدانگ به کرونا هم باشد.کرونایی که برایش فرقی ندارد روز با زنگ ســاعت شــروع شود یا با بوی سدر و کافور و جنازههایی که برای فارغ شدن از تنهایی زار میزنند.اینطوری میشــود که زمستان شوالی سفید را ُ از تــن درمی آورد و در طرفه العینی روپوش ســرمهای را به تن میکند تا نشــان دهد در این شهر بیبرف و بیتگرگ و بیپرنده سردترین فصل ســال آب به طرز عجیبی آب رفته تا شــاید همه روزهای هفته شمیم بهار بگیرند و خستگی از تنمان دربرود و مرگ مدام پشت در دق الباب نکند.تا سهم ما الاقل از این دنیا بوسه کوچکی باشد که به وقت شب بخیر بر گونه دردانه هایمان مینشانیم. با این همه کاش همه غروبهای کسالت بار به آلودگی و کرونا وصله میخورد و ما دیگر ماللی نداشتیم جز دوری چشمان یار.تــو بگو با گرانی چکار کنیم وقتــی کمبوزه در خانههای هیچ کداممان نیست.من از لبو ابدا حرف نمیزنم که زمستان زار زار نبارد و خودش را خیس نکند. 
آفتاب یزد
برچسب ها: چراغ ، کرونا ، آلودگی
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: