شفاآنلاین>سلامت>فرقی ندارد اتاق عمل را در یک بیمارستان تمام عیار در دل پایتخت برپاکنی یا در یک بیمارستان صحرایی در دل خط مقدم جبههها. تنها کافیست مرد عمل باشی و برای نجات جان هموطنانت جان بر کف. بمباران شود یا نه پای کار میمانی، سنگرت را میسازی و آرمانت را پاس میداری. آرمانت که ایثار باشد یک روز در جبهه نبرد سنگربانی میکنی برای مقابله با دشمن و یک روز هم سنگری برپا میکنی برای مقابله با کرونا. اینجا و آنجا برای مدافعان تفاوتی ندارد، وقتی پای نجات جان انسانها وسط باشد پلی خواهی ساخت برای پرواز، حتی اگر جنگی ندیده باشی مردانه در میدان میمانی و میجنگی برای بر افراشته شدن پرچم سربلندی کشورت، این نبرد ادامه دارد کافی است سربازی باشی پا در رکاب و حاضر در میدان نبرد.
به گزارش شفاآنلاین:روایت زندگی دکتر عبداللهی از آن دست روایتهایی است که شنیدنش خالی از لطف نیست، روایت مبارزه با کرونا در شرایطی خاص. ۵۴ سال سن دارد، تحصیلاتش را در رشته پاتولوژی پشت سر گذاشته و حالا رئیس آزمایشگاههای مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) و مدیر گروه پاتولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران است.
از روزهای ترسناک شیوع کرونا در کشور برایمان میگوید: ویروس کرونا از بهمن و اسفند ۹۸ وارد کشور ما شد و یکی از راههای تشخیص این ویروس منحوس آزمایش «پی سی آر» بود اگر چه این آزمایش منفی کاذب دارد و منفی بودن آن دلیل بر نبود بیماری نیست ولی مثبت بودنش اهمیت بیشتری دارد و در آن بازه زمانی برای ما روشن بود که باید به سرعت یک آزمایشگاه مجهز را در این بیمارستان راهاندازی کنیم به دلیل اینکه مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) یکی از مراکزی است که مردم از همه مناطق کشور با بیماریهای مختلف به آن مراجعه میکنند. بنابراین آن روزها از طریق دانشگاه و رئیس مجتمع بیمارستانی تصمیم گرفته شد که این آزمایش در بیمارستان امام راهاندازی شود. برای راهاندازی یک آزمایشگاه مجهز، نیاز بود که فضای جداگانه را ایجاد کنیم.
از او میپرسم آقای دکتر چه شد که تصمیم گرفتید با این شرایط خاص وارد میدان شوید؟ «پاسخ میدهد احساس کردم که دقیقا در همین مواقع خاص وجود ما لازم است، در شرایط که همه پای کار هستند و وجود ما خیلی احساس نمیشود همین شد که تصمیم گرفتم میدان را خالی نکنم. من هم به عنوان عضوی از همکاران، این آزمایشگاه را با تلاش شبانه روزی راه اندازی کردیم و یادم می آید که حتی در شب تحویل سال همه پای کار بودند، که کارهای پارتیشن بندی را انجام دهیم و خوشبختانه از ۲۸ اسفند این آزمایشگاه راه اندازی شد و کار خود را با انجام روزانه ۵۰ تست شروع کرد.
خوشبختانه با این حرکت نیاز مجتمع به مرکز آزمایشگاهی برطرف شد و بیماران کرونایی که در بیمارستان امام بستری میشدند دیگر نیازی نبود برای انجام آزمایش به انستیتو پاستور و دانشکده بهداشت مراجعه کنند یا نمونه آنها به این مراکز ارسال شود همین نقطه آغازی شد تا به تدریج آزمایشهای بقیه بیمارستانهای دانشگاه، مانند بیمارستان شریعتی و مرکز طبی کودکان هم به آزمایشگاه مجتمع امام خمینی ارجاع داده شود. در واقع با راه اندازی این آزمایشگاه حلقه درمان که شامل تشخیص بیماری و آزمایشگاه و آزمایش است در بیمارستان امام خمینی کامل شد و تا امروز هم مشغول خدمت رسانی است.»
*جهاد با بیماری خاص ریه
بحثمان که داغ میشود از آقای دکتر در خصوص بیماری خاص ریوی که به آن مبتلاست میپرسم، از لحن صحبتهایش مشخص است که آنقدر بر روی تصمیمش محکم ایستاده که در میدان کمک رسانی به بیماران، بیماری خودش را از یاد برده است، و شاید همین عشق به ایثار و خدمت به بیماران است که باعث شده هشت ماه بدون وقفه در این کارزار بماند، «حدود سه سال است که متوجه شدم به بیماری ریوی مبتلا هستم اما من هم علی رغم بیماری خاص ریوی که دارم افتخار داشتم در راه اندازی این آزمایشگاه سهم کوچکی داشته باشم. با لطف خدا تاکنون نیز مشکل جسمی پیدا نکردهام».
گفتوگویمان به موضوع حضور نیروهای داوطلب در اوایل بحران کرونا میرسد، در این خصوص توضیح میدهد: «به دلیل اینکه در روزهای اول به دلیل ترس از ابتلا، نیروی انسانی کم داشتیم، چند نفر از بچهها ، خانم و آقا، از بیرون مجموعه به ما اضافه شدند و کمک کردند». هرچند این روزها با وجود بالارفتن آمار فوتیهای کرونا بسیاری از مردم بیماری را جدی نمیگیرند و شاید دیگر ترسی از بیماری ندارند اما همه ما یادمان می آید که در روزهای شروع بحران در کشور بسیاری از مردم از این این بیماری وحشت داشتند به طوری که برخی پزشکان و پرستاران برای حفظ جانشان ترجیح دادند که از فعالیت در این دوره خودداری کنند، با اشاره به همین موضوع از آقای دکتر میپرسم خانواده با حضور شما در بیمارستان مخالفت نکردند؟ « همسر من هم پزشک هست و شرایط را درک میکرد، همین موضوع باعث شد تا مخالفتی با حضور من در بیمارستان نداشته باشد، در اوایل شیوع کرونا در منزل قرنطینه کامل انجام میدادیم، در هنگام ورود به خانه، لباسها را در بیرون منزل در می آوردیم و هنگام ورود به اتاق خودم می رفتم و بیشتر در آنجا زندگی می کردم».در خلل صحبتهایش بارها از همکارانش در بیمارستان امام خمینی نام میبرد، تلاش میکند هر لحظه از دوستانش به خاطر همراهی کردنش در این دوران سخت قدرانی کند. توضیح میدهد «من و همه پزشکان دیگری که بیماری خاص دارند میتوانستیم قانونا در چنین شرایطی از فعالیت درمانی امتناع کنیم اما پزشک قَسم خورده و باید پایبند به آن باشد. در آن دوران مسوؤولان بیمارستان از من و تیم همراهم خواستند که با همکاری هم این حرکت را انجام دهیم؛ و من با وجود بیماریام با کمال میل پذیرفتم و تا الان هم مشکلی پیش نیامده و پشیمان هم نیستم. وقتی کاری برای بیماری انجام میدهی، خدا کمک می کند و حتما لذتش بیشتر از سختیهایش است. در این مسیر خیلی افراد داوطلبانه کمک کردند یعنی افرادی که مجموعه دانشگاه نبودند هم پای کار آمدند».
حتما گذشت این چند ماه سختیهای زیادی دارد، اما از نظر دکتر عبداللهی سختترین روزهای این دوران روزهایی بوده که به دلیل حضور در مرکز بیماران کرونا نمیتوانسته در کنار دخترش باشد. «خانواده همسرم خیلی نسبت به فعالیت من و همسرم در این شرایط نگران بودند ولی به هر صورت ما باید وظیفه خود را انجام دهیم، در این مواقع لذت کار بیشتر است و هنر پزشک این است که در این زمان ها کار را مدیریت کند».
*50 درصد پرسنل آزمایشگاه به کرونا مبتلا شدند
در ادامه به فعالیت این روزهایشان در بیمارستان امام میپردازد و توضیح میدهد: «در بیمارستان امام از بیماران سرپایی هم آزمایش میگیریم و خدمات رسانی عالی است. دوستان ما در خارج از کشور می گویند که افراد برای تست دادن باید چند روز در نوبت بمانند و جواب را مدت ها بعد می توانند دریافت کنند اما در اینجا برای افراد بستری شده تست رایگان و همان موقع انجام می شود و برای بیماران سرپایی هم با قیمت و تعرفه بسیار پایین و دولتی این اقدام صورت میگیرد، بین همکارانم در مجتمع آزمایشگاهی شهید نداشتیم اما تعدادی از پرسنل آزمایشگاه مبتلا شدند زیرا در بالین بیماران خون گیری انجام میدادند و شاید 50 درصد پرسنل آزمایشگاه مبتلا شدند بعد از ابتلا، به آنها به مدت 14 روز مرخصی می دادیم و وقتی پی سی آر آن ها منفی میشد به کار بر میگشتند».
*خاطرههای تلخ و شیرین 8 ماه نبرد با کرونا
دکتر عبداللهی به خاطرات تلخ و شیرین این روزها نیز اشاره میکند، «خوشبختانه توانستیم یک آزمایشگاه مولکولار استاندارد و فوق تخصصی در عرض 48 ساعت راه اندازی کنیم و این در کشور ما که تحریم هستیم بسیار لذت بخش است.
خاطره تلخ، دیدن نگرانی در چشمان بیمار، پزشکان و همکاران است و کمبودهایی که گاهی وجود داشت به دلیل اینکه برخی مسائل پیش بینی نشده بود و تحریم ها اجازه ورود کالاهای مورد نیاز را نمیداد. در آن اوایل وسایل حفاظت فردی کم بود و حتی من که مجبور بودم از ماسک خاصی استفاده کنم، از ماسک ساده استفاده می کردم اما خوشبختانه امروز مشکلی وجود ندارد. در آن دوران بعضی از پرسنل ما که قراردادی بودند به دلیل ترس از بیماری، کار را رها کردند و برای من ناخوشایند بود. به طور کلی اینکه توانستیم در مرکز دولتی این خدمات آزمایشگاهی را رایگان و با قیمت پایین ارائه می دادیم خوشحال کننده بود زیرا اغلب مراکز خصوصی بودند و بیمار باید برای انجام تست، هزینه زیادی پرداخت کند».
* در خوشی ها همه خوب حرف می زنند
«علاقه زیادی به فعالیت در دانشگاه و مجتمع امام خمینی داریم وگرنه بیرون، کار با درآمد بیشتر و راحتتر وجود دارد، وقتی کسی معلمی و تدریس در دانشگاه را انتخاب می کند، خطرات و سختی هایی را به جان خریده و آمده، بیمارستان امام در شرایط مختلف همچون ناآرامی ها، زلزله، جنگ و غیره خط اول بوده و همه همکاران ما در بیمارستان ما علی رغم برخی بی مهری ها و عقب ماندن کارانه ها، کار را برای هدف متعالی انجام دادهایم. می خواهم به پزشکان و کادر درمان بگویم در خوشی ها همه خوب حرف می زنند بالاخره ما قَسم برای این روزها خورده ایم، خدا این روزها ما را میبیند و نباید میدان را خالی کرد، بالاخره آن مریضی که مراجعه می کند به اندازه کافی شرایط نامساعدی دارد اینکه ما به آنها پشت کنیم خدا را خوش نمی آید باید همه حضور داشته باشند و انشاءالله دست به دست هم این روزها و شرایط میگذرد و مشکلات رفع میشود.کرونا این درس را به من داد که هر لحظه به یاد داشته باشم که دنیا خیلی کوتاه است و قدر لحظهها را باید دانست و عظمت و حکمت خدا را میبینیم که این ویروس کوچک چه تأثیراتی بر زندگی ما داشته است.»
توصیههای آخر؛ «عفونتزایی ویروس بیشتر نشده بلکه رفتار ما باعث شده که تعداد مرگ و میر و ابتلا بیشتر شود. رفتار ما همان هشدارها و رعایت مسائل حفاظتی است. این روزها ماسک زدن، رعایت فاصله و حتی الامکان در خانه ماندن مهم است. می دانیم که مردم خسته شده اند ولی با توجه به فشاری که بر پرسنل درمانی هست و فشاری که مسائل اقتصادی و تحریم ها بر وزارت بهداشت وارد کرده، با رعایت کردن زنجیره بیماری قطع می شود و شدت بیماری و تعداد ابتلا و مرگ و میر پایین می آید.»