کد خبر: ۲۶۳۶۸۰
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۹ - ۰۲ شهريور ۱۳۹۹ - 2020August 23
خانواده‌های شهدای سلامت مطرح کردند؛
در روایت خانواده شهدای سلامت، مشکلات بخش درمان کشور از قبیل خصوصی‌سازی بیمارستان‌ها، کمبود نیروی انسانی و کمبود متخصص مرتبط به کرونا در بخش پرستاری و پزشکی به وضوح آشکار است؛ به طوری که می‌توان گفت تجربه اپیدمی کرونا، مشکلات و معضلات بخش بهداشت و درمان کشور را آشکارتر و هویداتر از پیش کرده است.
شفاآنلاین>سلامت> با گذشت بیش از ۶ ماه از بروز بیماری عالم­‌گیر کرونا، هنوز این بیماری نه تنها در ایران که در جهان قربانی می‌گیرد. در بین قربانیان این ویروس، پرستاران و کادر درمانی مهمترین و پرریسک‌ترین نیروها در معرض خطر ابتلا و مرگ و میر بوده و هستند؛ به بیان دیگر، پرستاران در خط مقدم مبارزه با بیماری کرونا قرار دارند.

به گزارش شفاآنلاین: طبق آمارهای رسمی و براساس تایید دبیرخانه پرستار، حدود ۳۰ پرستار تاکنون به دلیل ابتلا به کرونا، جان خود را در راه مبارزه با این بیماری از دست داده­‌اند. خانواده این پرستاران و کادر درمان که از آنها با عنوان شهدای سلامت یاد می­‌شود و البته هنوز حمایت چندانی هم از آنها صورت نگرفته است، نیازمند حمایت‌های مختلف مالی و نیز روحی-روانی در کنار حمایت­‌های پزشکی در صورت ابتلای احتمالی هستند. ایلنا به سراغ چند خانواده از پرستارانی که در راه مبارزه با کرونا و حفاظت از سلامت بیماران، جان خود را از دست داده­‌اند، رفته است. درکنار شنیدن درد دل این خانواده ها، توجه به سیر انتقال و گسترش این بیماری، وضعیت معیشتی، تقویت امکانات درمانی و سپرهای حفاظتی بهداشتی در کاهش میزات مرگ و میر کادر درمان و به خصوص پرستاران بسیار حایز اهمیت است. علاوه بر این، در روایت این خانواده‌ها، مشکلات بخش درمان کشور از قبیل خصوصی‌سازی درمان، کمبود نیروی انسانی و کمبود متخصص مرتبط به کرونا در بخش پرستاری و پزشکی به وضوح آشکار است؛ به طوری که می‌توان گفت تجربه اپیدمی کرونا، مشکلات و معضلات بخش بهداشت و درمان کشور را آشکارتر و هویداتر از پیش کرده است.

معضلی به نام بیمارستان‌های خصوصی

"تهمینه ادیبی" پرستار نمونه انزلی یکی از پرستاران شهید بخش درمان، در شهر انزلی است. او تحصیلاتش را در دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران و در دانشکده پرستاری با رتبه عالی انجام داده است. همسر شهید ادیبی به ما در خصوص سیر ابتلا و فوت او به دلیل بیماری کرونا چنین می­‌گوید: تهمینه سرپرستار بخش اورژانس بود و در بیمارستان علوم پزشکی شهیدبهشتی انزلی مشغول به انجام خدمت بود. ماجرا از آنجا آغاز شد که در اسفندماه در حین انجام وظیفه در اورژانس، گویا پیرمردی را که ایست قلبی کرده بود، به این بخش منتقل می‌کنند. خانم ادیبی به همراه تیم احیا، تلاش خود را برای حفظ جان او انجام می­‌دهند اما گویا متاسفانه این پیرمرد، فوت می‌کند. پس از فوت او و به دنبال بررسی‌های درمانی، مشخص می‌شود که این پیرمرد به کرونا مبتلا بوده است. پس از چند روز از این ماجرا، کم کم علایم بیماری کرونا در تهمینه نیز آشکار شد. 

همسر خانم ادیبی در ادامه می‌گوید: در ابتدا او احساس سوزش اندکی در گلوی خود می‌کرد، سپس تب نیز به این علایم اضافه شد و در نهایت، ایشان آن شب نتوانست به دلیل حال جسمی نامناسب برای کار به بیمارستان برود. اما روز بعد ایشان برای انجام وظیفه پرستاری، سر کار رفت. با توجه به اینکه ما در اوایل بروز کرونا در کشور بودیم، متاسفانه تست مشخصی برای تشخیص این بیماری وجود نداشت و آشنایی نسبت به کرونا، در سطح کشور بسیار اندک بود.

همسر شهید ادیبی سپس می­‌گوید: یک روز بعد از این اتفاق، تبش پایین آمده بود و او از ماسک استفاده می­‌کرد. اما دو روز بعد، ایشان ساعت ۲ نیمه شب حالشان وخیم شد و به ناچار به بیمارستان مراجعه کردیم. در این مرحله از ایشان عکس ریه گرفتند و ما به منزل مراجعه کردیم. سپس نیمه شب، دکتر تنهایی ریاست بیمارستان شهید بهشتی با ما تماس گرفتند و با توجه به اینکه همسرم پرستار همان بیمارستان بودند، درخواست کردند خانم ادیبی باید در بیمارستان بستری شود؛ چون وضعیت ریه ایشان در عکس سی تی اسکن به نظرشان خوب نبود.

همسر شهید ادیبی ادامه می‌دهد: از اینجا به بعد خانم ادیبی در بیمارستان بستری بود. در این مدت شخص خود من، سعی می­‌کردم رسیدگی‌­های لازم را با رعایت اصول بهداشتی انجام دهم. اما پس از اینکه حال او بهبود نیافت، در نهایت برخی از پزشکان گفتند بهتر است خانم ادیبی را به بیمارستانی در رشت منتقل کنیم چون ظاهرا یک بیمارستان فوق تخصصی است اما این فقط ظاهر داستان بود.

همسر این پرستار سپس در حالی که به نظر عصبانی می‌­رسید، ادامه می‌دهد: انتقال مرحومه ادیبی از بیمارستان شهید بهشتی انزلی به رشت، یک اشتباه بزرگ بود. چون بیمارستان موردنظر یک بیمارستان خصوصی است و پزشکی که به وضعیت همسر من رسیدگی می­‌کرد، تخصصی در بیماری‌های ریه و عفونی نداشت. همچنین این بیمارستان خصوصی که هزینه‌هایش مثل سایر بیمارستان‌های خصوصی سر به فلک می‌کشد، دستگاه تنفس مصنوعی نداشت و شخص خود من مجبور شدم دستگاه تنفس مصنوعی از انزلی تهیه کنم و به آنجا منتقل کنم.

همسر ادیبی می‌گوید: من شاهد بودم، حال همسرم وخیم است و او باید به بخش مراقبت‌­های ویژه منتقل شود اما متاسفانه پزشکان آن بیمارستان هیچ توجهی نمی­‌کردند؛ به طوری که همسر من که باید تحت نظر و درمان یک متخصص ریه یا عفونی قرار می‌گرفت، توسط یک متخصص بیهوشی تحت درمان بود و بیمارستان نیز هیچ توجهی به مطالبات بیمار و من به عنوان همسر او نمی‌کرد.

او ادامه می‌دهد: مسئله در آن بیمارستان فقط همسر من نبود بلکه بسیاری از متوفیان دیگر نیز چنین وضعیتی داشتند. در نهایت، همسر من در این بیمارستان فوت کردند. ایشان یک پرستار نمونه بودند، چه در تحصیلات و چه در انجام خدمت به بیماران.

خانواده شهید ادیبی در پایان تاکید می‌کنند: به‌رغم اعلام مسئولین مبنی بر احتساب پرستاران وفات یافته در اثر کرونا به عنوان شهید سلامت، هنوز دولت و مسئولین وزارت بهداشت هیچ رسیدگی یا اقدامی را برای حمایت از خانواده ما نکرده‌اند. همسر خانم ادیبی می‌گوید: من همسرم دو فرزند دختر داشتیم. یکی از این فرزندان را دو سال پیش بر اثر بیماری آنفولانزا از دست دادیم و حالا خود ایشان در ۲۶ اسفندماه به خاطر کرونا از دنیا رفتند.

اشتغال پس از بازنشستگی

یکی دیگر از شهدای سلامت در راه مبارزه با کرونا، "علی شیخ مرادی" پرستاری است که در شهر محلات استان مرکزی به خدمت مشغول بوده است. شهید شیخ مرادی، نزدیک به ۳۰ سال در بیمارستان امام خمینی شهر محلات خدمت کرده و سپس بازنشسته شده است. اما بعد از دوران بازنشستگی، با انتقال خانواده خود در دوره بازنشستگی به گیلان، دوباره به عنوان پرستار در بیمارستان قائم شهر رشت، مشغول به خدمت می‌شود.

فرزند شهید شیخ مرادی در خصوص سیر ابتلا پدرشان به کرونا  می­‌گوید: از اواخر بهمن ماه، ایشان علایم شکلی از سرماخوردگی ریز و خفیف را از خود بروز داد. با این حال چون هنوز بحث بیماری کرونا در کشور مطرح نبود، ایشان به بیمارستان رفت و آمد می‌کرد و با همان حال به خدمت درمانی به بیماران می پرداخت. لازم است بدانید که پدر من در بخش عفونی کار می‌کرد و بخش عفونی اصلا ماسک برای پرسنل درمان و به خصوص پرستاران اختصاص نمی‌داد.

فرزند مرحوم شیخ مرادی ادامه می‌دهد: پس از مدتی، حال پدرم وخیم شد و پزشکان متخصص بالاخره حدس زدند که پدرم مشکوک به کروناست. پس از اینکه حال پدرم بدتر شد، او را در بیمارستان بستری کردند اما شرایط بسیار بدی به لحاظ مراقبت و خدمات داشت. ایشان در این مرحله سرفه­‌های خونی می‌کرد. من، مادرم و خواهرم در همان بیمارستان به امور درمانی ایشان رسیدگی می‌کردیم. متاسفانه این مراقبت‌ها نیز اثری نکرد و در نهایت ایشان را به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل کردند. از این مرحله به بعد، پزشکان مطمئن شدند ایشان مبتلا به کروناست. حالا دیگر وضعیت ایشان جوری بود که یک روز حالش خوب بود و یک روز خوب نبود. در این مدت استرس بسیار شدیدی را تحمل کرد و در نهایت صبح یک روز زمستانی از دنیا رفتند. متاسفانه پاسخ نهایی آزمایش کرونای ایشان، پس از فوت ایشان از تهران آمد اما دلیل این تاخیر هنوز مشخص نیست.

فرزند این پرستار درگذشته درباره روزهای پس از فوت پدرش می‌گوید: آقای حریرچی یکبار مراجعه کردند ولی تاکنون هیچگونه حمایتی صورت نگرفته حتی پاداش بازنشستگی ایشان را نیز نداده­‌اند. این شهید کرونا؛ در کنار همسر، دو فرزند دختر و پسر نیز دارد. فقط بدانید که پدر من کارش را بسیار دوست داشت. او درحالی‌که می‌توانست کارهای دیگری بکند اما ترجیح داد از جان و زندگی مردم در شغل پرستاری حفاظت کند.

لزوم حمایت دولت از مردم

پرستار دیگری که به دلیل ابتلا به کرونا و در راه دفاع از سلامت به فیض شهادت نائل آمده است، یکی از پرستاران بیمارستان الزهرای رشت به نام "انوشه بیگیان" است.

خواهر این شهید سلامت که خود از پرستاران همین بیمارستان است، می‌گوید: از روز پنجم اسفند، علایم نوعی سرماخوردگی در ایشان آشکار شد. اما ما نمی­‌دانستیم این علایم مربوط به بیماری کروناست. فکر می­‌کردیم احتمالا آنفولانزاست و با مراقبت و استراحت بهبود حاصل خواهد شد. ایشان ابتدا تنگی نفس و ضعف داشتند و بعد از مدتی تب نیز به این علایم اضافه شد. پس از چند روز و با وخیم‌تر شدن حال ایشان، پزشکان بیمارستان مشکوک شدند که خواهرم ممکن است به کرونا مبتلا باشد.

از اینجا به بعد مرحومه بیگیان، بیمارستان را ترک می­‌کند و خود را محض احتیاط در خانه قرنطینه می‌کند. خواهرش می­‌گوید: ایشان با اینکه در همان ابتدا می‌توانست در بیمارستان بستری شود، اما ترجیح داد در خانه خود را قرنطینه کند تا مبادا بیماری به فرد دیگری منتقل شود. اما پس از چند روز که عکس او بررسی شد، مشخص شد وضعیتش مناسب نیست و حتما باید تحت مراقبت باشد چون تقریبا به‌طور قطع، به کرونا مبتلا شده بود.

مرحومه بیگیان از ۱۳ اسفند در بیمارستان بستری می‌شود و پس از ۴ روز عفونت ویروس به اوج خود می‌رسد و در نهایت این پرستار نیز در راه حمایت از جان انسان‌ها از دنیا می‌رود.

خواهر او درباره خصوصیات روحی و اخلاقی این پرستار، درحالیکه اشک می‌ریزد، می‌گوید: در همه حال، فکرش معطوف به دیگران و به خصوص بیماران بود. او عاشق این شغل بود و عمرش را در پای این عشق و خدمت به بیماران گذاشت.

خانواده او می‌گوید: بیگیان در دانشکده پرستاری دانشگاه نوشهر تحصیل کرده و بیش از ۲۳ سال به عنوان پرستار به مردم خدمت کرده بود.

خواهر شهید بیگیان ادامه می‌دهد: انوشه حتی در اوج کرونا نیز به فکر دیگران و روحیه دادن به آنها بود. بعد از فوت او اگرچه در زمینه تدفین ایشان همکاری‌هایی صورت گرفت اما هیچگونه حمایتی از خانواده و فرزندشان هنوز صورت نگرفته است.

شفاآنلاین را در اینستاگرام هم دنبال کنید

در پایان خانم بیگیان که حالا خودش در همان قسمت و به‌جای خواهر شهیدش مشغول به کار است، می‌گوید: دولت و مردم باید واقعا این بیماری را بسیار جدی بگیرند. متاسفانه تاوان بی‌توجهی مسئولان و مردم را پرستاران و کادر درمان می‌­پردازند که هر روز با این بیماران در تماس هستند. آخرین صحبت‌های شهید بیگیان به نقل از خواهرش نیز جالب توجه است؛ به خصوص برای مسئولان بهداشت و سلامت کشور: «دولت باید از مردم حمایت کند و امکانات درمانی و بهداشتی و مراقبتی را به رایگان دراختیار مردم قرار دهد تا این بیماری بیش از این رشد نکند. وقتی ماسک و مواد بهداشتی، پولی و گران است و بسیاری از مردم توان خرید این لوازم را ندارند، مسلم است که آنها در معرض ابتلا، سرایت کرونا و مرگ و میر ناشی از آن قرار قرار می‌گیرند.»

ایلنا

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: