کد خبر: ۲۵۸۹۱۴
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۴ - ۱۶ خرداد ۱۳۹۹ - 2020June 05
موضوع مقابله با تعارض منافع در کمیسیون بهداشت مجلس درحالی از سوی برخی کارشناسان و نمایندگان مطرح شده که شاهد واکنش‌های عجولانه و غیرکارشناسی برخی پزشکان هستیم، واکنش‌هایی که نشان از استرس حاصل از به خطر افتادن سیطره همه جانبه آن‌ها بر نظام سلامت کشور دارد.

شفاآنلاین>سلامت>در روزهای آغازین مجلس یازدهم برخی از نمایندگان در اظهاراتی به بیان مهمترین معضلات نظام سلامت کشور پرداخته و تعارض منافع گسترده موجود در تمامی لایحه‌های این نظام، به ویژه کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی را جز اصلی‌ترین عوامل تداوم این معضلات بیان کردند.

اظهاراتی که به مذاق برخی از پزشکان خوش نیامده و در برخی موارد واکنش‌های عجیبی را از خود بروز دادند. واکنش‌های عجولانه و غیرکارشناسی شده‌ای که نشان از استرس حاصل از به خطر افتادن سیطره همه جانبه آن‌ها بر نظام سلامت کشور دارد.

به عنوان مثال مهرداد ویس کرمی منتخب مردم خرم آباد در مجلس یازدهم به بیان معضلاتی همچون ایرادات طرح تحول سلامت،‌کمبود سرانه پزشک، فاصله‌ی تعرفه‌های بخش خصوصی و دولتی و همچنین تعارض منافع وسیع در ابعاد مختلف نظام سلامت پرداخت.

این اظهارات بی پاسخ نمانده و گروهی از پزشکان در کانالی تلگرامی در یادداشتی کاملا صنفی و با مظلوم نمایی، این موضوعات را یا به طور کلی کتمان کرده و یا دلایلی غیر از تعارض منافع را عامل تداوم آنها دانسته‌اند.

*تربیت پزشک گران است، بهانه‌ای دیگر برای کمبود پزشک

منتخب مردم خرم‌آباد در خصوص کمبود سرانه پزشک متخصص در کشور گفته بود: باید آنقدر پزشک متخصص در کشور زیاد شود که شبانه روز در دسترس باشند. متاسفانه شاهد تعارض منافع در این بخش هستیم به طوری پزشکان از افزایش ظرفیت رشته‌های پزشکی و تخصص ناراحت می‌شوند. افزایش تعداد پزشک زمینه‌ساز رقابت سالم، افزایش کیفیت درمان، کاهش هزینه‌های مردم و نظام سلامت است.

این گروه از پزشکان دلیل عدم افزایش ظرفیت رشته‌های پزشکی را هزینه‌ی زیاد برای تربیت پزشک بیان کرده و می‌گویند: برای آموزش هر پزشک به عنوان یک نیروی انسانی تخصصی چه مبلغی هزینه میشود و این پزشکان قرار است با چه درآمدی ارائه خدمت کنند؟!

آنها درحالی از هزینه بالای تربیت پزشک متخصص سخن می‌گویند که هم اکنون بسیاری از پزشکان متخصص کشور به جای تمرکز بر حرفه‌ اصلی خود در مناصب مدیریتی حوزه سلامت قرار گرفته‌‌اند. این در حالی است که بسیاری از این مناصب نیازمند تخصص‌‌های اقتصادی، سیاسی و حقوقی بوده و ربطی به تخصص‌های پزشکی ندارند.

علاوه بر آن معضل کمبود پزشک در کشور بسیار عمیقتر از آن است که بتوان با بهانه‌هایی همچون کمبود بودجه و مشکلات مالی، آن را از اولویت‌های اصلی نظام سلامت کنار گذاشت.

مطابق با آمار سازمان بهداشت جهانی، سرانه پزشک در ایران حدود 11 پزشک به ازای هر 10هزار نفر جمعیت است.  جالب است بدانید این آمار در کشورهای پیشرو در حوزه سلامت، عموما به 30 تا 40 پزشک به ازای هر  10هزار نفر جمعیت نیز می‌رسد. به عنوان مثال کشور سوئد با ثبت سرانه 53 در این زمینه بالاترین عدد را بین کشورهای گروه 20 به خود اختصاص داده‌است.

آمار نامناسب ایران در سرانه پزشک به همین جا ختم نمی‌شود. مطالعات انجام گرفته در این حوزه نشان می‌دهد ایران در منطقه، یعنی کشورهای آسیای میانه و آسیای غربی نیز به لحاظ سرانه پزشکی شرایط نامطلوبی دارد.

براساس یافته‌ها قزاقستان با ثبت سرانه 36 پزشک به ازای هر 10 هزار نفر جمعیت با اختلافی معنادار نسبت به ایران در جایگاه اول ایستاده و یمن نیز با سرانه بسیار پایین 0.5 پزشک در بین کشورهای منطقه بدترین جایگاه را مال خود کرده‌است.

 کمبود شدید پزشک در کشور و فاصله قابل توجه آن با استانداردها و به تبع آن سرانه نامطلوب، سبب شده‌است تا ایران نتواند جایگاهی بهتر از بیستمی در منطقه به دست بیاورد. جالب است بدانید کشورهایی مثل فلسطین، سوریه جنگ زده و قرقیزستان در جایگاه بهتری نسبت به ایران قرار دارند.

اگر بخواهیم عوامل موثر در تعیین سرانه پزشک در دراز مدت را  فهرست کنیم؛ بی شک یکی از مهم ترین آن‌ها ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی است. اما تعارض منافع موجود در میان اعضای پزشک کمیسیون بهداشت مجلس و همچنین زیاده‌خواهی‌های برخی از پزشکان (مانند گروه منتشر کننده یادداشت فوق) مانع از افزایش ظرفیت رشته های پزشکی شده است.

*توزیع ناعادلانه پزشک

کرمی یکی از پزشکان کشور به توزیع ناعادلانه پزشک در کشور اشاره کرده و می‌گوید: شاهد انحصار شدید پزشکان در برخی شهرها هستیم.

این پزشک در اینباره می‌گوید: اگر توزیع نامناسب است، که هست، راه چاره ارائه امکانات تشویقی برای حضور در محل کم‌برخوردار به صورت داوطلبانه است، یا تبعید نخبگان؟!

این گروه صنفی در حالی این ادعا را مطرح می‌کند، که در نظر گرفتن امتیازات گوناگون و متنوع، جهت ترغیب پزشکان به حضور در  مناطق محروم نیز منجر به توزیع عادلانه پزشک در کشور نشده است.

به عنوان مثال قاضی زاده هاشمی، وزیر سابق بهداشت و درمان در این‌باره می‌گوید: برای جبران کمبود ۵ هزار پزشک در شبکه، حقوق این افراد را ۴ تا ۵ برابر کردیم اما حداکثر ۱۵۰۰ پزشک جذب شدند، حتی برای مناطق محروم مرزی حقوق ۱۵ میلیون تومانی می‌دهیم اما هنوز کمبود پزشک داریم.

همانطور که مشاهده می‌شود امتیازات ویژه‌ی اینچنینی هم منجر به ترغیب پزشکان جهت حضور در مناطق محروم کشور نمی‌شود. علت آن را باید در دو عامل اصلی جستجو کرد. کمبود پزشک و تعرفه‌های بالای درمانی باعث می‌شوند تا هر چند در شهرهای بزرگ به دلیل حضور بیشتر پزشکان، تعداد مراجعات کمتر باشد ولی بازهم درآمد مناسبی عاید این پزشکان شده و دیگر تمایلی به حضور در مناطق محروم نخواهند داشت.

*طرح تحول سلامت، طرحی به نام مردم و به کام پزشکان

مهرداد ویس کرمی در بخش دیگری از گفتگوی خود انتقاداتی را نسبت به طرح تحول سلامت مطرح کرده و می‌گوید: این طرح بار مالی بسیار زیادی را متحمل دولت و کشور کرده است. در جریان طرح تحول سلامت تعرفه‌های خدمات درمانی ( ضریب k) به طور غیرطبیعی  افزایش پیدا کرد.

اما گروه از پزشکان در کانال تلگرامی خود باز هم تاب نیاورده و در این باره می‌گویند: منتفعین این طرح (که پزشکان اولین منتقد آن بودند)، چه افراد و شرکت‌هایی بودند؟

این پزشکان درحالی خود را جز اولین منتقدان  طرح مذکور میدانند که طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی با اجرایی شدن طرح تحول سلامت، درآمد پزشکان بیش از 300 درصد افزایش یافته‌است. این افزایش درآمد نشان دهنده‌ی آن است که منتفعین اصلی طرح تحول سلامت خود پزشکان بوده‌اند.

گروه مذکور در ارتباط با تعرفه‌های درمانی نیز می‌گویند: افزایش تعرفه سال ۹۲ پس از چند سال ثابت‌سازی اجباری تعرفه‌ها صورت گرفت و پس آن و به بهانه این افزایش، هفت سال است که مجددا تعرفه‌ها فریز شده! به شکلی که تعرفه‌های ما از ده درصد متوسط کشور‌های منطقه هم کمتر است!

این پزشکان در حالی  مدعی فریز شدن هفت ساله تعرفه‌های پزشکی هستند که در اکثر این سالها تعرفه‌های پزشکی با درصدهای مختلف افزایش یافته است. البته هر ساله برخی از پزشکان به تعرفه‌های تعیین شده اعتراض کرده و گاها خواستار افزایش ۴۰ درصدی تعرفه‌ها بوده‌اند.

 علاوه بر آن اجرای طرح تحول سلامت منجر به رشد ۱۸۷ درصدی تعرفه‌ها شد و به همین دلیل افزایش تعرفه‌های درمانی تا چند سال توجیح اقتصادی نداشت، اتفاقی که به هیچ وجه رخ نداده وهر ساله شاهد افزایش تعرفه‌های درمانی هستیم.

این پزشکان اگر چه به مقایسه‌ تعرفه‌های درمانی ایران با کشورهای منطقه پرداخته‌اند، اما هرگز نگفته‌اند که میانگین درآمدی پزشکان در ایران ۳۷ برابر میانگین درآمد مردم عادی است. و یا هرگز این واقعیت را نگفته‌اند که قدرت خرید پزشک متخصص عمومی ایرانی در ایران تقریباً 1.5 برابر قدرت خرید پزشک متخصص آمریکایی در آمریکاست!

به این نکته هم دقت کنید که این درآمد متعلق به پزشکان متخصص یک بیمارستان عمومی است و با توجه به اینکه تعرفه‌های بخش خصوصی از این بیمارستان بسیار بیشتر است بنابراین درآمد رسمی پزشک متخصص در بخش خصوصی از این مقدار نیز بیشتر خواهد بود! این در حالی است که در نظام سلامت ایالات متحده و سایر کشورهای توسعه یافته درآمد بین پزشکان بخش دولتی و خصوصی تفاوت چندانی ندارد.

حال با توجه مطالب مطرح شده در گزارش حاضر باید دید که این گروه از پزشکان تا چه زمانی، به خاطر منافع شخصی چشم خود را بر روی واقعیت‌های موجود در نظام سلامت خواهند بست. همانطور که مشاهده می شود تعارض منافع پاشنه آشیل نظام سلامت کشور است. امیدواریم تا نمایندگان مجلس یازدهم با توجه به عملکرد بسیار ضعیف کمیسیون بهداشت مجلس گذشته مانع از تشکیل مجدد کمیسیونی صنفی در  مجلس شورای اسلامی شوند.

فارس

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: