کد خبر: ۲۵۸۳۲
تاریخ انتشار: ۲۳:۱۷ - ۰۲ تير ۱۳۹۳ - 2014June 23
شفا آنلاين-مجرد؟ ما بوديم. بي‌كار؟ ما بوديم. از هفتاد و هفت دولت آزاد؟ ما بوديم. كسي كه بچه داشت و خانه و زندگي و مادر مريض ِ گوشه خانه، خانم ایکس بود. چه كار مي‌كرد كه نمره‌اش از ما بهتر مي‌شد؟ خودش مي‌گفت سر كلاس همه حواسش به استاد است. ما مي‌خوابيديم يا مي‌خورديم يا بلوتوث مي‌فرستاديم براي هم.

به گزارش شفا آنلاين،گاهي شك مي‌كرديم نكند خانم ایکس چون سن و سالش از ما و از بعضي استادها بيشتر است، لابي دارد. شك مي‌كرديم كه استادهاي جوان به او نمره مي‌دهند تا پاس شود و باز ترم ديگر سر اين كلاس ننشيند. از بس كه سؤال مي‌پرسيد و باز مي‌خواست كه استاد تكرار كند و تكرار كند. جزوه‌هايش كامل و مرتب بود، ولي خب با 11 هم مي‌شد يك درس را پاس كرد؛ 18 براي چه؟

هر كدام از استادها يك زونكن كار مي‌دادند. ما غر مي‌زديم كه مگر پيك شاديه؟ خانم ایکس هم با ما همنوا مي‌شد كه غير از دانشگاه كلي كار دارد و ما هم حرف‌هاي او را رو هوا مي‌گرفتيم كه بله. . . خانم ایکس و خيلي از ماها! غير از اين كلاس كلي كار ديگر هم داريم و... خانم ایکس مادرانه نگاهمان مي‌كرد و با چشم‌هايش از همنوا شدنمان تشكر مي‌كرد. ولي استادها كوتاه نمي‌آمدند و ما هم دراز مي‌آمديم. از هر 10 طرح و اسكيسي كه بايد مي‌كشيديم، سه تا را تحويل مي‌داديم. خانم ایکس هر 10 تا را مي‌آورد. ما مي‌گفتيم: بچه‌هايش مي‌كشند حتماً. مگر مي‌شود خودش اين همه كار آماده كند!

استادها يكي دو بار گفته بودند: اگر كارهاي هر جلسه را انجام ندهيد، آخر ترم همه‌تان مي‌افتيد. ما نيشخند مي‌زديم و مي‌گفتيم «خدا شب امتحانو كه نگرفته.»

شب امتحان تازه مداد دست مي‌گرفتيم و تمرين مي‌كرديم كه منحني‌مان متوازن باشد و دايره‌مان تخم مرغ نشود. شب امتحان فقط براي اين بود كه تا صبح گوشه جزوه، جوجه و گُل بكشيم و دور سرمان را گِل بگيريم. اما خانم ایکس گاهي شب‌هاي امتحان، مادرش را به حمام مي‌برد و هميشه براي بچه‌هايش غذا مي‌پخت، لباس‌هايشان را اتو مي‌زد. هر بار هم شاخ‌هاي روي سر ما را مي‌ديد، مي‌گفت: سر كلاس گوش كنيد به درس!

جوان
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: