باور كردني نبود در همان روزي كه خبر دستگيري شيادي كه به نام طب سنتي بيماران را در بيمارستان ويزيت ميكرد در امد ، دستوري هم از جانب وزير منتشر شد كه از شاغلين به طب ايراني براي درمان كرونا دعوت به عمل مي ايد
شفاآنلاین>سلامت> در يك لحظه تاريخي و نادر سازمان نظام پزشكي ما اقدامي بسيار سريع بسيار درست و دقيق در جهت وظايف از پيش تعريف شده اش برداشت.
باور كردني نبود در همان روزي كه خبر دستگيري شيادي كه به نام طب سنتي بيماران را در بيمارستان ويزيت ميكرد در امد ، دستوري هم از جانب وزير منتشر شد كه از شاغلين به طب ايراني براي درمان كرونا دعوت به عمل مي ايد !
از دو حال خارج نبود يا وزير عزيز ما زبانم لآل اصلا تصوري از كار طبابت و نقش مثلا طب ايراني(به عنوان ديسيپليني خارج از قواعد دانش بين المللي پزشكي ) در درمان كرونا ندارد كه البته اينطور نيست و محتمل تر ان است كه در برابر فشارهايي كه چنين دستورالمل هايي را ميخواهند امكان مقاومت وجود ندارد.
فرقي نميكند هر دو اين حالات بخصوص در ميان پزشكاني كه در گير نبردي خونين با كرونا هستند -انطور كه همه ميدانند -تاثيرش جز ياس و نااميدي از هيبت سكاندار چيز ديگري نيست . اگر هم مقصود از طب ايراني كار علمي اي است كه طبيبان ايران در حال انجام هستند چه نياز به بخشنامه جداگانه ؟
شايد الزامات اجتناب ناپذير بحران كرونا بود كه سازمان نطام پزشكي را به بيانيه اي واداشت كه به صراحت پزشكان را خطاب قرار ميدهد كه؛ حق ندارند بغير از گايد لاين هاي استانداردو علمي مورد قبول مجامع رسمي از چيز ديگري در درمان بيماري ها و بخصوص كرونا استفاده كنند.
به در ميگفت تا ديوار هم بشنود كه طب ايراني يا هر اسم ديگري قبل از تاييد بايد ديسيپلين ها ، نحوه نگرش و روش هاي درماني خود را به تاييد و تصويب برساند.
توضيح واضحات ميداد (براي چه كسي؟) كه بر اساس تمام قوانين موجود مسيول هر بيمار پزشك معالج اوست ومشاور هم نقشي فرعي دارد و اگر كسي را براي درمان كرونا به مشاوره بخوانيم مسيوليتش قاعدتا با يد با پزشك معالج باشد.
نه تنها اين كه مي افزود پزشك معالج هم به راحتي نميتواند از هركس مشاوره بخواهد "ارجاع بیماران به افرادی که ادعای درمانگری با روشهای غیر علمی میکنند و مراکز غيرمعتبر از سوی شاغلان حِرَف پزشکی و وابسته، ممنوع است" و قطعا پيگرد قانوني هم دارد. و البته اين ممنوعيت شامل تمام سطوح ميشود.
درست در زمان كتابسوزي هم وزير محترم در مقابله با اين پديده بر لزوم گسترش طب ايراني تاكيد كرد . نگارنده در همان تاريخ طي يادداشتي به اين موضوع اشاره كرد و خطرات اين نگرش را ياداور شد .
و از بدنه دانشمند و صادق وزارتخانه خواست در برابر اينگونه مطالب صراحتا اظهار نظر كنند و نقد را محدود به وزير و وزراي گذشته نكنند . بازهم يك بار ديگر درست دراوج بحران كرونا كه مردم و پزشكان را هيچ چيز بيشتر از اعتماد ملي به علم و دانش اميدوار نميكند انتشار چنين دستورالعمل نا اميد كننده اي باور كردني نيست .
راستي ايا متوجه نيستند كه خارج از چارچوب هاي طب بين المللي و بدون "طب بر مبناي شاهد "روش هاي مختلف درماني از روغن بنفشه تا بادكش و زالو و...همه نظراتي مبتني بر ذهنيات افراد هستند و ميزان صحت انها را اعتباري نيست ؟ خواه ايراني خواه سنتي يا هر اسم ديگر .
ووقتي كه فاكتور "طب بر مبناي شاهد "حذف شود مرز ميان طب سنتي و ايراني و....معلوم نيست كجاست ؟ خوشبختانه علماي اسلام با سرعت و با دقت حد ومرز شريعت با طب را روشن و هرگونه روش سيستماتيك به نام طب اسلامي را مردود دانستند.
شايد به همين دليل باشد كه نام بي متولي "ايراني " اين روزها زياد برزبان وزارت ما جاري ميشود .
من به نوبه خود از اقاي دكتر فتاحي ودكتر ظفرقندي ورهمكارانشان در سازمان نظام پزشكي بخاطر اين بيانيه تشكر ميكنم چرا كه اگر اين نامه نظام پزشكي نبود در افسردگي عميق ناشي از دستور وزير، اين يادداشت هم نوشته نميشد.
از مقام محترم وزارت هم تمنا ميكنم ان معاونت عريض و طويل طب سنتي و گياهي و ايراني ...يا هرچه كه نامش هست را حداقل تا پايان اين بحران به مرخصي و مجاهدت بسيار مفيد خانه نشيني اعزام بفرماييد تا بيش از اين اوقات گرانبهاي كشتيبان ما در اين درياي طوفاني مشغول اوهام و امور غير واقعي نگردد.
دکتر بابک زمانی
متخصص مغز و اعصاب