شفاآنلاین>سلامت>محمدحسن طریقت منفرد» وزیر اسبق بهداشت وکاندیدای انتخابات یازدهمین مجلس شورای اسلامی درباره برونسپاری خدمات سلامت به بخش خصوصی و اینکه چه تهمیداتی باید اندیشیده شود تا با چالشهای این طرح مقابله شود؟ گفت: دنیا معتقد است؛ مهمترین وظیفه حاکمیتها امنیت، سلامت و در برخی کشورها آموزش است. همچنین در کلام امیرالمومنین (ع) سلامت در حد امنیت مهم دانسته شده است. ما برای امنیت بعد از انقلاب هزینه بسیاری کردهایم و شهدای بیشماری را تقدیم کردهایم. در رابطه با سلامت نیز دستاوردهای خوبی به همت مردم و حمایت حاکمیت داشتهایم، اما به اعتقاد من مردم هنوز شهد این دستاوردها را نچشیدهاند و آن چیزی که تحت عنوان خدمات سلامتی و حفظ و احیای سلامتی در دنیا وجود دارد و در کشور ما نیز همه امکانات آن فراهم شده است، با این چیزی که در حال حاضر داریم، قابل مقایسه نیست و این شرایط فعلی در شأن مردم نیست.
به گزارش شفاآنلاین،وی ادامه داد: این موضوع به چند دلیل است، اول اینکه همه محافل علمی از جمله سازمان بهداشت جهانی حتی بانک جهانی که همه چیز را آزاد میبیند، معتقدند؛ تنها بخشی در جوامع که نباید سرنوشت مصرفکننده به دست فراهم کننده سپرده شود، بخش درمان است، چراکه مردم برای رفع همه نیازهایشان این اختیار دارند که اگر توانش را ندارند، مصرف نکنند یا آن را با چیزی دیگری جایگزین کرده یا مصرف آن را به تاخیر بیاندازند، اما تنها جایی که هیچ اختیاری ندارند، حوزه سلامت است. بنابراین آسیبهای اجتماعی که به دلیل فقر و دسترسی به خدمات سلامت ایجاد میشود از همه آسیبها بیشتر است. دنیا میگوید وقتی مصرف کننده صددرصد تسلیم فراهم کننده خدمت است، حاکمیت باید ورود مستقیم به این موضوع داشته باشد وگرنه حقوق مردم تحت الشعاع قرار میگیرد.
این کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه واقعیت دیگر این است که ما پزشکان به افراد صاحبمنصب خدمات ویژه ارائه میدهیم و ارتباط عاطفی برقرار میکنیم و از این منظر هر امتیازی را به دست میآوریم، تصریح کرد: در طول تاریخ نیز صاحبمنصبان که نه گرفتار فقر بودند و نه مشکل رفاهی داشتند، از تنها چیزی که نگران بودند، سلامتیشان بوده است، بنابراین همیشه پزشک مخصوص و پزشک دربار جایگاه خاصی را داشته است و این جایگاه به حق نیز است. به اعتقاد من در کشورهای پیشرفته پزشک بالاترین و فرهیختهترین جایگاه را دارد. در اعتقادات ما نیز اینگونه است و در آیات شریفه قرآن کریم با این مضمون آمده است که اگر یک نفر را نجات دهید گویی بشریت را نجات دادهاید.
وی تصریح کرد: در کشورهای پیشرفته برای اینکه شان و منزلت پزشک حفظ شود و لطمهای به آن وارد نشود، ورود پزشکان را به مدیریت بهداشت و درمان ممنوع کرده اند یعنی رودرویی پزشک با مسائل مالی و اداری بیمار حذف را کردهاند. من در یک مقطعی سابقه ۴۴ وزیر بهداشت ۱۶ کشور اول دنیا را بررسی کردم از این ۴۴ وزیر بهداشت ۴۱ نفر غیرپزشک بودند و آنهایی که پزشک بودند نیز هیچگاه فعالیت انتفاعی نداشتند. به همین دلیل است که هنوز در اوضاع آشفته بهداشت و درمان و تجاری شدن آن و حاکمیت مافیا بر دارو و درمان میبینیم که در بسیاری از کشورها پزشک جایگاه فرهیخته بودن خود را حفظ کرده است.
طریقت منفرد در پاسخ به این سوال که در برنامه پنجم توسعه آمده است که پزشکان یا باید در بخش دولتی فعالیت داشته باشند و یا بخش خصوصی اما میبینیم که این قانون در برنامه پنجم توسعه اجرا شد و در برنامه ششم لحاظ نشد، علت این اتفاق چیست و چرا قانون به درستی در این زمینه اجرا نشد، گفت: در آن مقطع من افتخار داشتم که در مرکز پژوهشهای مجلس حضور داشته باشم. تمام بررسیها و تحقیقاتی که همراه با دنیا در نظام سلامت شده بود تبدیل به قانون شد. بیش از ۸۰ درصد امکانات، تجهیزات و مراکز بهداشت و درمان ما دولتی است و با هزینه سنگینی اداره میشود.معمولا برخلاف دنیا ما در کشورمان به پرسنلی که در صف مقدم خدمت قرار دارند اعتماد نمیکنیم، اختیار نمیدهیم و آنها نیز احساس مسئولیت نمیکنند. اگر آن کارآیی را که در دنیا در بخش دولتی و خصوصی وجود دارد، نداشته باشیم، طبیعتا نه از کیفیت درمان میتوان صحبت کرد و نه از هزینههای درمان.
وی ادامه داد: در سیستم دولتی ما برخلاف آن چیزی که منطقی و عرف است، پزشکان خدمتگزار در صف مقدم خدمت، هیچ جایگاه در خوری و شایسته ای ندارند. تمام اختیارات در دست ستادها است و ستادها چون با مردم مرتبط نیستند، طبیعتا مسئولیتشان نمیتواند وجود خارجی داشته باشد. در دنیای موفق برعکس این است ستادها در خدمت صف هستند تا صف بتواند در خدمت مردم باشد اما همانطور که گفتم در کشور ما صف هیچ اختیاری ندارد، بنابراین اگر آنچه که در دنیا موفق بوده است را انجام دهیم به پزشکی که انتخاب کردهاید تا به مردم خدمت ارائه کند؛ باید اعتماد کرد و به او اختیار داد و از او مسئولیت خواست در غیراینصورت چه انگیزهای برای پزشک است که در بخش دولتی آنگونه که توانایی و شایستگی دارد، بازدهی داشته باشد.
وزیر اسبق بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تصریح کرد: یکی از بندهای برنامه مترقی پنجم توسعه این بود که مانند خیلی از کشورهای موفق دنیا پزشک در یک بخش کار کند یا در بخش دولتی و یا در بخش خصوصی. اصلیترین اختلال در بخش درمان کشور این است به پزشکی که استاد دانشگاه و از اعضای هیات علمی دانشگاه است برای یک خدمت در بخش دولتی ۵۰ درصد تعرفه در نظر بگیرید و در عین حال اجازه دهید این پزشک برای همان خدمت در بخش خصوصی ۱۰ برابر تعرفه را بگیرد. پدیده این چنینی در هیچ جا وجود ندارد.
وی تاکید کرد: کسی با بخش خصوصی مخالف نیست، افراد دوست دارند برای سلامتیشان تا جایی که میتوانند هزینه کنند در همه جای دنیا نیز اینگونه است، اما اینطور نیست که پزشک در یک بخش اجیر شود و حقش به او پرداخت نشود و یا اینکه پرداخت شود و همزمان به او اجازه بدهید که از امکانات بخش دولتی نیز استفاده کند، اما مریض را در بخش خصوصی درمان کند و ۲۰ برابر تعرفه رسمی دریافت کند. بسیاری از قوانین برنامه پنجم که برنامه مترقی بود، اجرا نشد. در دنیا به هیچ وجه بدون راهنماهای بالینی خدمات ارائه نمیشود. در حقیقت در دنیا آن چیزی که پزشکی را نجات داده است مسئولیت در مقابل بیمار و پزشک خانواده است که مسئولیت بیمارش را قبول میکند و تمام تلاشش را میکند تا از ایفای این مسئولیت به خوبی برآید. تمام این موارد مانند پزشک خانواده و راهنماهای بالینی نیز برای کشور ما قانون شده، اما هیچکدام اجرایی نشده است.
طریقت منفرد درباره اجرای طرح پزشک خانواده نیز خاطرنشان کرد: در دولت نهم که بحث پزشک خانواده مطرح شد، من به عنوان معاون وزارت رفاه در جلسه حضور داشتم، همان روز اول رییسجمهور، وزیر بهداشت و وزیر رفاه را خواست و گفت اولویت اول من پزشک خانواده است. هر دفعه هم اعلام میکرد که این طرح از ۶ ماه دیگر اجرا میشود. بعد به یکباره گفتند پزشک خانواده در دو استان به صورت پایلوت اجرا شد، آییننامه آن را من دیدم و متوجه شدم که آنچه ابلاغ شده، نابود کننده پزشک خانواده است و هیچ ارتباطی با آن چیزی که به عنوان پزشک خانواده چه از نوع سیستم دولتی آن که در انگلستان اجرا میشود و چه به شیوه مردمی آن که در اروپای مرکزی اجرا میشود، نداشت.
او افزود: معتقدم این طرح قرار بود آبروی پزشک خانواده را ببرد. رییسجمهور متوجه شد که وزارت بهداشت قصد اجرا کردن طرح پزشک خانواده را ندارد و جابجاییهایی انجام شد، این طرح هنوز هم اجرا نشده است و تا زمانی که ریش و قیچی در دست ما پزشکان است، پزشک خانواده واقعی اجرا نخواهد شد.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که تعرفهگذاری نادرست گاهی اوقات مشکلاتی را برای بیمار و البته کادر بهداشت و درمان ایجاد کرده است، به نظر شما راهکار مقابله با این چالشها چیست؟ گفت: تعرفهگذاری در کشور ما از بیخ و بن غلط است، چراکه تعیین ارزش نسبی خدمات بسیار پیچیده است. در دنیا دو الی سه شرکت هستند که این کار را انجام میدهند و به راحتی کسی دیگر نمیتواند آن را انجام دهد چراکه به فاکتورهای بسیار زیادی مربوط است. به طور مثال چرا باید هزینه عمل فتق با هزینه جراحی تومور مغزی تفاوت داشته باشد؟ این تعیین قیمت به چه فاکتورهایی بستگی دارد؟ چه شاخصهایی در آن نقش بازی میکند؟ بنابراین همانطور که گفتم تعرفهگذاری کار آسانی نیست. نزدیک به چهل سال است یک الی دو مرکز در دنیا این ارزش نسبی را تعیین میکنند و کشورهای دیگر بر اساس سیاستها و وضعیت اقتصادی این ارزش نسبی را ضریب میدهند و آن را اجرا میکنند.
وی با بیان اینکه در نظام سلامت ما اینگونه است که هر چه دوست داریم باید انجام شود نه هر آن چیزی که خوب است، گفت: سی سال بود این کتاب تعرفه که هر سال روزآمد میشود، تغییری نکرده بود؛ بنده به عنوان مسئول این کار در وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی وظیفه داشتم ارزشهای نسبی را روزآمد کنم. از خیلیها در این زمینه کمک گرفتم و تقریبا ۸۰ درصد آن آماده شد. بعد از رفتنم از وزارت کار، وزیر وقت (آقای لنکرانی) احساس کرد که این تعرفهگذاری لازم است و با پیگیریهایی که انجام داد آن را به پایان رساند. شنیدم که آقای وزیر دستور داده بود، دفتر جدید ابلاغ شود اما روز بعد از اجرای این دفتر از این تصمیم صرفنظر کرد. البته این موضوعات براساس شنیدهها است. بعد از آقای لنکرانی وزیر بعدی تغییراتی در این دفتر ایجاد کرد و این دفتر را ابلاغ کرد، اما یک هفته بعد اجرای آن ملغی شد. در مدت دوره وزارتم نیز در آن تجدیدنظری کردیم و سپس در شورای عالی بیمه هم به تصویب رسید و ابلاغ شد، اما وزیر بعدی که آمد این دفتر را گرفت و براساس سلیقه خودش تغییر داد و آنچنان غیرمنطقی این دفتر تغییر کرد که نمیتوانست اجرایی شود و عملا نیز اجرا نشد.
او با بیان اینکه این موضوعات در دنیا مسیر خود را دارد و دارای الزاماتی است و دلبخواهی نیست، تصریح کرد: به طور مثال شایعترین جراحی در بخش چشم پزشکی، جراحی آب مروارید است. در دفتر سی سال پیش این جراحی ۲۸ کا ثبت شده بود، در دفتری که ما آن را اصلاح کرده بودیم، میزان این جراحی به ۱۳ یا ۱۲ کا رسید، چراکه در گذشته این عمل، یک عمل یک ساعته سنگین و پیچیده بود، اما امرزو بخاطر پیشرفت تکنولوژی به یک عمل ۱۵ دقیقهای تبدیل شده است. تشکیلاتهای تخصصی این عمل را از ۲۸ کا به ۱۲ الی ۱۳ کا رسانده بودند، اما در مقابل عمل لوزه که در سالهای گذشته ۵ کا بود به ۱۲ کا رسیده بود. این تغییرات، دلبخواهی نیست، بلکه مسیری دارد. اما با آمدن وزیر وقت دفتری که در شورای عالی بیمه در زمان ما به تصویب رسیده بود، دوباره برگشت خورد و همه چیز در آن تغییر کرد به طور مثال جراحی آب مروارید که در دنیا ۱۳ کا است به ۴۰ کا رسید، او مدعی شد: این تصمیم به این دلیل بود، یک نفر که خودش در این رشته بوده، خواسته تعرفهگذاری را براساس درآمد و تخصصی که دارد، تغییر دهد. این روش در هیچ پدیده اجتماعی اینگونه نیست.
وی افزود: البته باید تاکید کنم که انتقاداتِ من درباره وضعیت بهداشت و درمان هیچ ارتباطی به قشر فرهیخته پزشکی ندارد که بدنه جامعه پزشکی را تشکیل میدهند، چراکه آنها در این باره نقشی ندارند و معتقدم همانطور که مردم از این نابسامانی رنج میبرند، پزشکان و کادر بهداشت و درمان نیز به شدت گرفتار هستند. اما تاکید میکنم که یا ما طب نوین را از غربیها گرفتیم و باید براساس ضوابط و الزاماتی که آنها عمل میکنند، عمل کنیم یا با روش خودمان پیش رویم، که نتیجهاش همین آش شعله و قلمکار است.