کد خبر: ۲۳۹۵۶۱
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۰ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۸ - 2019August 14
در این یادداشت درصدد هستم نگاهی به ریشه‌های واقعی چالش با پزشکان داشته باشم.چرا مثلا وقتي قرار بر كارتخوان خاص ميشود اول از همه سراغ پزشكان ميروند يا مثلا مسئله ظرفيت پزشكان را مربوط به امكانات كشور نميبينند بلكه بهانه اي براي پرخاش با پزشكان مييابند
شفا آنلاین>سلامت>در هفته‌های گذشته سروصداهای زیادی در مورد پزشكان پدید آمد. ابتدا بحث ظرفیت‌های پزشكی كه به‌طور غریبی به عنوان مسیله پزشكان مطرح شد و دوم بحث مالیات پزشكان.

در این یادداشت درصدد هستم نگاهی به ریشه‌های واقعی چالش با پزشکان داشته باشم.چرا مثلا وقتي قرار بر كارتخوان خاص ميشود اول از همه سراغ پزشكان ميروند يا مثلا مسئله ظرفيت پزشكان را مربوط به امكانات كشور نميبينند بلكه بهانه اي براي پرخاش با پزشكان مييابند خلاصه همه  همواره تنها منتظر جرقه اي هستند .

 - اولین و مهم‌ترین نكته‌ای كه باعث چالش با پزشكان در سطح جامعه می‌شود، بحران عمیق و رویت نشده سلامت در كشور ماست؛ یك بحران عمیق از جنس سایر بحران‌های اجتماعی. اگر شما بخواهید برای چشم خود لنز بگذارید، چربی‌های زاید خود را به دست چاقو بسپارید، بینی خود را زیبا كنید، یكی از بستگان شما زایمان داشته باشد.

نه تنها بحرانی وجود ندارد بلكه در مواردی مثل گذاشتن لنز و زیبایی بینی از همه جای دنیا هم سر تر هستیم. (اشكالاتي هم كه در اين موارد پديد مي ايد از جنس بحراني است كه توضيح خواهم داد نه تكنيك انجام اين گونه كارها ) اما اگر بخواهید این بحران خود را در چشم شما عیان كند باید مبتلا به یك بیماری سخت داخلی شوید كه تشخیص آن هم دشوار باشد، یا وضعیت اورژانسی پیدا كنید كه زمان در درمان ان اهمیت زیادی دارد، یا بیماری داشته باشید كه نیازمند مراقبت در یك مركز خاص است. آن‌وقت واقعا معنای یك بحران جدی را در می‌یابید.

در این مواقع به هیچ آزمایشی نمی‌شود اعتماد كرد، بسیاری از بیماران اساسا جایی برای بستری پیدا نمی‌کنند، بسیاری بررسی‌هایی كه تنها در موارد خاص لازم می‌شوند وجود ندارند، مراقبت و ثبت بیماری آن‌گونه كه باید انجام نمی‌شود تمهيداتي رسمي براي توضيح روند بيماري وجو د ندارد و ... این موارد همه از مهم‌ترین و سیاه‌ترین تجارب افراد است و بیشترین تاثیرات عاطفی را برجا می‌گذارند كه فراموش شدنی نیست.

- دومین نكته این‌كه نوعی نگاه بدوی، دانش مدرن پزشكی را به وجوه تكنولوژیك و عملی آن تقلیل داده  و  نقش اراده پزشكان در اعمال این دانش را به حداكثر و نقش سیستم را به حداقل رسانده است. از آن‌جا كه  عامل فردی و حرفه‌ای در بخش‎های برشمرده زیبایی، لنز و ... به خوبی كار می‌كند در این‌جا هم مشكل را فقط در اراده، صداقت و مهارت حرفه‌ای پزشكان می‌بیند و تنها مسئله فی ما بین را مالی و اقتصادی دریافته و پزشكان را نهیب می‌زند.

واقعیت اما این است که در موارد بحران‌زده برشمرده، كه به مفهوم مطلق سلامت نزديكي بسيار بيشتري دارند و پيچيده تر و دشوارتر ند پزشكان تنها پیاده نظام قابل رویت ان ميباشند  و صفوف متعدد مسوولین و كارگزاران و تلقیات متعدد اجتماعی‌ای كه كار را به این بحران كشانده‌اند از نظرها دور هستند. پزشكان پيش چشم هم بعد از بيماران قربانيان اين بحران هستند .

متاسفانه نه تنها علمای جلیل‌الشأن اقتصاد و جامعه شناسی هم در این نوع نگاه اشتراك نظر دارند و قادر به رویت تكنولوژی پیچیده و روزامد سلامت (ان‌سوی پزشكان) و یافتن معایب آن نیستند و نه تنها خود مسوولین و كار به دستان هم در زمینه‌های فوق تنها برای پزشكان بخش‌نامه صادر می‌كنند، بلكه خود پزشكان هم در برابر هجمات تنها از خود دفاع و حمله متقابل می‌کنند.

و این دفاع از خود، دفاع از سیستم درمان به‌نظر می‌رسد، گویی درخواست برای اقدام عاجل در جهت رفع بحران واقعا موجود در حرفه‌ای كه متولی اصلی آن هستند را به دست فراموشی سپرده‌ باشند .

- عامل سومی كه باعث می‌شود هر چالشی با پزشكان تنها به شكل چالش با شاغلین این رشته باشد و هیچ مدافعه‌ای از پزشكان در میان سایر اقشار مشاهده نشود (قانون خارق العاده‌ای كه حتی من باب روشنفكری و پرده عادت دریدن هم كسی آن را نقض نمی‌كند) شاید اختلاف دستمزد یا درآمدی باشد كه برای پزشكان متصور است. 

در این مورد هم باید اشاره كرد اتفاقا یكی از بزرگترین اشكالات آن است كه به پزشكان دستمزد به معنای حقوقی مابه ازای خدمت پرداخت نمی‌شود. مثلا در مراكز دانشگاهی بابت آموزش پزشكی و تحقیق به پزشكان دستمزد داده نمی‌شود بلكه پزشكان را مختار می‌كنند كه با تعرفه‌ای ناچیز هر مقدار كه می‌خواهند ویزیت كنند.

یعنی هم آموزش از كار رسمی خارج و به شكل همت عالی در می‌آید و هم كار درمان هر چه نازل‌تر و نازل‌تر می‌شود. در بخش خصوصی هم خدمات پزشكی تنها براساس مقبولیت و محبوبیت عامیانه بدون كمترین نظارت كیفی و تنها با یك نظارت كمی بسیار سطحی و كور اما به شدت بوروكراتیك ارائه می‌شوند.

اینجا هم پزشكان به انجام كارهایی محبوب‌تر (بخوان پردرآمدتر)، كم مسوولیت‌تر و ویزیت‌هایی با تعداد زیاد و كیفیت نامعلوم سوق داده می‌شوند.

در نتیجه درآمد نه در كار پزشكی كه در دوری هرچه بیشتر از هسته مركزی كارهای پزشكی به دست می‌آید . اما عجبا كه این اشفته بازار به چشم نمی‌آید و در عِوَض حرفه پزشكی طعن و لعن می‌شنود. علت این‌كه دولت نمی‌تواند به پزشكان حقوق كافی پرداخت كند هم شاید این موضوع باشد كه تعدد فارغ‌التحصیلان رشته‌های مختلف كه به استخدام دولت در می‌آیند بلافاصله مسئله مقایسه را پیش می‎كشد.

تورم سیستم دولتی و تعدد بی‌حد مراكز دانشگاهی و محو شدن فاصله دانشگاه و موسسات غیرآموزشی تعیین دستمزد كافی برای فعالیت‌های آموزشی را دشوار می‌سازد.  بنابراین این‌جا هم مسائل سیستمی است كه بر مسائل فردی غلبه پیدا می‌کند و وجود برخی درآمدهای بالا توسط برخی پزشكان مانع رویت مسایل اساسی سلامت (به ترتیبی كه گفته شد ) توسط فرهیختگان عرصه عمومی می‌شود.

در هر حال تا محور تمام چالش‌ها و بحث‌های  موجود، چه از جانب پزشكان و چه از جانب مردم اصلاح سیستم بحران‌زده درمان و آموزش پزشكی نباشد، پرخاش با پزشكان راه به‌جایی نخواهد برد و به بحث‌هایی با درجه بسيار پایین اهمیت مثل كارتخوان و مالیا ت خواهد انجامید.

یادداشت‌هایِ دکتر بابک زمانی
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: