نسل جديد زوجين، تحصيلکردههايي هستند که ضربالمثل «هرآن کس که دندان دهد نان دهد» را ميپذيرند اما براي فرزند آوري به امنيت و رفاه نسبي توجه بيشتري دارند و بهراحتي زير بار مسئوليت پدر و مادر شدن، نميروند
شفاآنلاین>اجتماعی>فرزندآوري، خصوصيترين تصميم زوجين است و کسي نميتواند در اين تصميم دخالت کند اما بايد به اين نکته توجه داشت که اگر نرخ رشد جمعيت کاهش يابد، مشکلاتي اعم از بيماريهاي روحي، کاهش نيروي کار و افزايش جمعيت ميانسال مشکلات بسياري را به وجود خواهد آورد که قابل جبران نيست.
آموزههاي ديني و سابقه تاريخي خانوادههاي ايراني –اسلامي به تشکيل خانواده و فرزند آوري اشاره مستقيم دارند. يکي از نيازهاي امروزه جامعه ما فرزند آوري است. فرزند آوري نياز به بسترهاي مناسب فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي دارد که دولت موظف به فراهم کردن آن است.
نسل جديد زوجين، تحصيلکردههايي هستند که ضربالمثل «هرآن کس که دندان دهد نان دهد» را ميپذيرند اما براي فرزند آوري به امنيت و رفاه نسبي توجه بيشتري دارند و بهراحتي زير بار مسئوليت پدر و مادر شدن، نميروند.
در بيانات اخير مقام معظم رهبري، به لزوم افزايش فرزند آوري تأکيد شد. به همين دليل از کارشناسان و صاحبنظران حوزه جمعيتشناسي درباره روند فرزند آوري در ايران، معضلات و راهکارها را پرسيديم که در ادامه ميخوانيد.
محمد جلال عباسي، رئيس موسسه مطالعات جمعيتي، رئيس انجمن جمعيتشناسي ايران و استاد دانشگاه جمعيتشناسي دانشگاه تهران به روزنامه «رسالت» ميگويد: «روند باروري در کشور ما در سه دهه اخير، روند کاهشي بوده و با توجه به پيامدهاي منفي کاهش باروري که در درازمدت به کاهش رشد جمعيت منجر ميشود، سياستها بايد به سمت افزايش جمعيت و فرزند آوري حرکت کند.»
او با اشاره به سياستهاي کلي جمعيت ادامه ميدهد: «از سال ۹۰ تا ۹۵ بر اساس آمار ثبتاحوال و مرکز آمار، افزايش اندکي در نرخ باروري ايجاد شد. در سال ۹۰ هر زن بهطور متوسط ۱/۸ فرزند به دنيا آورده که اين رقم در سال ۹۵، به ۲/۱ افزايش يافت. اين روند افزايشي بهصورت مقطعي اتفاق افتاده و اگر شرايطي بر اساس برنامهريزي پايدار براي تسهيل فرزند آوري ايجاد نشود، کاهش باروري مجدد رخ ميدهد.»
عباسي ميافزايد: «در دهههاي گذشته، دختران زير ۲۰ سال ازدواج ميکردند و بهسرعت فرزند آوري ميکردند و اين روند تا سيسالگي نيز ادامه داشت. اما در شرايط کنوني، سن ازدواج دختران به ۲۵سالگي و سن ازدواج پسران به ۲۸رسيده درنتيجه طول دوره فرزند آوري کاهش پيداکرده است.»
*فرزند آوري نيازمند يک فعاليت سيستمي است
رئيس انجمن جمعيتشناسي ايران ميافزايد: «فرزند آوري فرايندي پايدار، درازمدت و نيازمند يک فعاليت سيستمي است. ما بايد باور کنيم اين مسئله عمومي کشور ماست و بايد براي حل آن تلاش کنيم. متخصصان هر حوزه با ديدگاههاي مختلف براي حل اين مسئله بايد گرد هم آيند و با همکاري مستمر و برنامهريزي صحيح به حل مشکلات بپردازند.»
عباسي عنوان ميکند: «اقدامات فرهنگي براي تشويق جوانان به ازدواج و فرزند آوري لازم است اما کافي نيست بلکه بايد بستر مناسبي ايجاد شود که در آن زوجين احساس امنيت اقتصادي و اجتماعي کنند؛ همچنين اميد داشته باشند که فرزندانشان در رفاه نسبي زندگي خواهند کرد.»
رئيس موسسه مطالعات جمعيتي ميگويد: «در ابتداي برنامهريزي، بايد جامعه شناسان و روانشناسان نيازهاي نسل جديد را شناسايي کنند. سپس نتيجه تحقيق پژوهشگران جمعيت، به نهاد قانونگذار ارائه شود. نتيجه کار محققان پاسخ به پرسشهايي همچون «الگوي رفتاري زوجين چگونه است؟ در چه سنيني فرزند آوري انجام ميشود؟ زوجين چند فرزند دارند؟ چه دلايلي براي نداشتن تعداد فرزند ايده آل خود دارند؟» است. در مراحل بعدي، قانونگذار به کمک محققان، بايد قوانيني در راستاي رسيدن به اهداف وضع کند که در آن وظيفه و بودجه هر سازمان در قبال اين هدف مشخص باشد.»
او اضافه ميکند: «بايد همکاري مناسبي در دستگاههاي مختلف صورت گيرد. بهعنوانمثال دفتري در سازمان مديريت برنامهوبودجه با موضوع سياستهاي جمعيت از متخصصان، ايجاد شود که وظيفه آن مديريت و ارزيابي مسائل جمعيتي باشد. درنتيجه وظيفه هر سازمان و دستگاه نسبت به اين مسائل مشخص شود. همچنين نهادهاي فرهنگي و رسانهها بايد در جهت تشويق زوجين به فرزند آوري اقدام کنند.»
عباسي اظهار ميکند: «ما در آستانه سطح جانشيني هستيم و در شرايط بحراني قرار نداريم. اگر علمي و تخصصي به اين مسئله توجه کنيم، روند رو به رشدي خواهيم داشت و با کاهش رشد جمعيت مواجه نخواهيم بود.»
*اصل بر فرزندآوري است
محمد ميرزايي، استاد جمعيتشناسي دانشگاه تهران نيز دراينباره به «رسالت» ميگويد: «ازنظر تاريخي اصل بر تشکيل خانواده و فرزند آوري بوده و خواهد بود. در بستر توسعه اجتماعي اقتصادي دو دهه اخير رشد جمعيت دچار تغييراتي شده است. در سالهاي قبل از انقلاب، براي بهبود اوضاع جمعيت اقداماتي صورت گرفت که چندان تاثير گذار نبود. در دهه شصت انفجار جمعيت صورت گرفت که در آن آمار مرگومير کم و نرخ باروري افزايش يافت.»
او ادامه ميدهد: «از اواسط دهه ۶۰ تا دهه ۸۰، تهديد مواليد در جهت تعديل رشد جمعيت براي کنترل رشد انفجاري جمعيت موردتوجه مردم و دولت قرار گرفت. اين اقدامات از حد گذشت و نرخ باروري از سطح جانشيني پايينتر رفت. اما اکنون نرخ جانشيني در آستانه ۲/۱ قرار دارد. اگر اين نرخ به ۲/۵، که سطح جانشيني است، برسد بحران جمعيتي نداريم. ما تا ۱۴۳۰ فرصت داريم که باروري را به سطح جانشيني برسانيم که اين امکان وجود دارد.»
اين استاد جمعيتشناسي دانشگاه تهران اظهار ميکند: «ما در حال حاضر در بستر رشد اقتصادي هستيم. درگذشته فرزندان از کودکي نيروي کار بودهاند و به درآمد خانواده کمک ميکردند اما در حال حاضر فرزندان تا بيش از ۲۰سالگي، براي خانوادهها هزينههايي مانند هزينه آموزش، سلامت و … دارند زيرا والدين ترجيح ميدهند فرزندان مهارت بيشتري بياموزند تا آينده بهتري داشته باشند.»
ميرزايي ميگويد: «جمعيت ما در کمتر از يک قرن، هشت برابر شده و اکنون بيش از۸۳ ميليون جمعيت داشته و رشد جمعيت خوبي داريم درنتيجه در سطح کلان با مشکلي مواجه نيستيم. اما درون خانوادهها باروري نزديک زير سطح جانشيني است که تنها راهحل آن، ايجاد بسترهاي مناسب اقتصادي و اجتماعي براي جوانان، توانمندسازي آنان و تشويق براي ازدواج و فرزند آوري است.»
او عنوان ميکند: «توجه به نياز جوانان اعم از شغل، مسکن و ساير نيازهاي رفاهي همچنين تشويق جوانان بر تشکيل خانواده و باروري، تنها راهکار رسيدن به سطح جانشيني نرخ جمعيت است.».رسالت
مبينا آقاخاني
نویسنده