کد خبر: ۲۳۱۳۶۷
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۰ - ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ - 2019May 07
هدف‌های بزرگ و ویژه برای خود در نظر بگیرید. اهداف بزرگ‌تر نسبت به هدف‌های کوچک تر، انگیزه بیشتری در فرد به وجود می‌آورند. هدف بزرگ اثر بیشتر و عمیق تری دارد و می‌تواند منشأ انگیزه‌های قوی شود
شفاآنلاین>اجتماعی>باید بدانیم که انگیزه است که به زندگی ما رنگ می‌دهد و راه را به سوی اهداف مترقی و بالا هموار می‌کند. انگیزه سبب می‌شود ارزش عمر و وقت خود را بدانیم و از هدر رفت زمان و انرژی جلوگیری می‌کند.

به گزارش شفاآنلاین،هنگامی که احساس می‌کنید علاقه‌ای به انجام کاری یا کارهایی ندارید، به خود بگویید که اگر این بخش کتاب را خواندم یا این گزارش‌ها را تمام کردم، می‌روم بیرون قدم می‌زنم.

اگر بی حوصله اید و انگیزه کاری را ندارید، تصور کنید که سرشار از انگیزه اید. حسن این کار در این است که به محض شروع، آرام آرام احساس می‌کنید که شور و علاقه<interest>، حقیقتا در وجود شما زنده شده است.

هدف‌های بزرگ و ویژه برای خود در نظر بگیرید. اهداف بزرگ‌تر نسبت به هدف‌های کوچک تر، انگیزه بیشتری در فرد به وجود می‌آورند. هدف بزرگ اثر بیشتر و عمیق تری دارد و می‌تواند منشأ انگیزه‌های قوی شود.

هنگامی که به کارهای روزمره خود فکر می‌کنیم به نوعی دچار نگرانی می‌شویم که چگونه این همه کار را انجام بدهیم. از سخت‌ترین کار شروع کنید. هنگامی که سخت‌ترین کار موجود در فهرست را شروع کرده و به پایان برسانید، احساس می‌کنید که بار سنگینی را از دوش تان برداشته اید.

همواره به جای فکر کردن به شکست‌ها و ناکامی ها، موفقیت‌هایتان را به خاطر بسپارید. بهتر آن است که حتی با ذکر جزئیات آنها را یادداشت کنید؛ مراجعه به گذشته می‌تواند خاطرات خوبی را در شما زنده کند و انگیزه کار و تلاش را در وجود شما زنده نگه دارند.

اگر نمی‌دانید که به چه دلیل می‌خواهید چنین کاری را انجام دهید یا اینکه دلیل کافی برای انجام آن ندارید، پس خاتمه دادن آن برای شما بسیار مشکل خواهد بود. کاری را برگزینید که دلیل قوی و کافی برای انجام آن داشته باشید.

بیاموزید که بیشتر اوقات مثبت اندیش باشید و یاد بگیرید که افکار منفی را قبل از آنکه سد راه شما باشند، از سر بیرون کنید. ممکن است که همه نتوانیم همیشه مثبت اندیش باشیم، اما باور کنید که بیشتر ما می‌توانیم این حس را در خود تقویت کنیم و مطمئنا این کار نتیجه کار را بهتر می‌کند.

درست اندیشیدن را یاد بگیرید

یک ذهن افسرده مدام به موضوعات بد فکر می‌کند و در خصوص احتمال‌های منفی آینده نیز نگرانی‌های غیرضروری دارد. این چرخه تفکر منفی، بدبختی و مصیبت را بزرگ‌نمایی می‌کند تا جایی که فرد احساس می‌کند هیچ‌راهی برای بیرون آمدن از مشکلاتش ندارد و خود را بیش از حد گرفتار و ناراحت می‌بیند. بنابراین خیلی لازم است که درست اندیشیدن را یاد بگیرید. در واقع بیاموزید روی زمان حال متمرکز<Centralized> شوید و این کار مهارت و تمرین می‌خواهد.

افراد افسرده با نگاه بدبینانه‌ای به دنیا می‌نگرند. وقتی موضوعی بد پیش می‌رود به سرعت خودشان را سرزنش می‌کنند، اما اگر موضوع خوبی پیش بیاید آن را تصادفی می‌پندارند. افسردگی معمولا تردید به خود و احساس بی ارزش‌بودن را در فرد افزایش می‌دهد. مراقب افکار و گفتار درونی‌تان باشید. هرگز به خود اجازه بدبینی ندهید و هر اتفاق بدی را که افتاد به گردن خود نیندازید و خود را سرزنش نکنید. در مقابل، اگر کاری انجام دادید که موجب حتی اندکی موفقیت شد آن را در نظر بگیرید و حاصل مستقیم عمل خود بدانید. با این کار به مرور بدبینی را از وجود خود دور می‌کنید.

گاهی اوقات بزرگ‌ترین دشمن افراد، افکارشان است. افکار بد و منفی نسبت به خود و زندگی مان ما را به ورطه افسردگی می‌کشاند. بنابراین هرگاه احساس افسردگی کردید حواس خود را به موضوعی دیگر معطوف کنید. مثلا به پیاده‌روی بروید یا کتاب بخوانید، جدول حل کنید. در حقیقت کاری انجام دهید که ذهن‌تان را از ترس‌ها و نگرانی‌ها به جایی دیگر معطوف کنند.

خاطرات‌تان را می‌توانید به دو روش بنویسید: اول اینکه ترس‌ها و نگرانی‌هایتان را یادداشت کنید و به این ترتیب به طریقی آنها را از وجود خود بیرون برانید و ذهن‌تان را آرام کنید. روش دیگری که به مراتب بهتر است این است که هر اتفاق خوشایندی را که در روز برایتان می‌افتد، بنویسید. البته حتما نباید این اتفاق‌ها بسیار خاص باشد. این روش به‌طور ناخودآگاه باعث می‌شود که نسبت به زندگی مثبت‌تر فکر کنیم و بدانیم قرار نیست همه چیز بد و ناراحت‌کننده پیش برود.آرمان 
برچسب ها: انگیزه ، استرس ، علاقه ، هدف ، بدبینی
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: