کد خبر: ۲۲۵۴۱۰
تاریخ انتشار: ۰۶:۴۵ - ۱۴ اسفند ۱۳۹۷ - 2019March 05
استعاره هیولای فرانکنشتاین یک استعاره ماندگار است. امکان پیشرفت تکنولوژی در زمینه انسانی، همیشه ترسی مخفی و زیرزمینی را نشان می‌دهد
شفا آنلاین>اجتماعی>   بررسی برخی از ایده‌هایی که منجر به نوشتن داستان‌ها و ساختن فیلم‌های تخیلی ترسناک شده، مشخص میکند که علم می‌تواند در همه زمینه‌ها حتی نوشتن داستان‌های تخیلی ترسناک نیز کاربرد داشته باشد.

به گزارش شفا آنلاین:استعاره هیولای فرانکنشتاین یک استعاره ماندگار است. امکان پیشرفت تکنولوژی در زمینه انسانی، همیشه ترسی مخفی و  زیرزمینی را نشان می‌دهد. بعضی مواقع به دلیل مواجه‌شدن با وعده‌های جدید، یک دنیای جدید به‌طور موقت از بین می‌رود و دوباره از سر گرفته می‌شود. این ترس شدید باعث از بین رفتن کنترل بسیاری از افراد می‌شود.


    ایده کتاب فرانکنشتاین از یک مسئله علمی متولدشده است. این کتاب در طول زمان نمادین شده و به نمادی از عواقب ناشی از اقدامات انسانی و علم بدون اخلاق تبدیل‌شده است.

توانایی دست‌کاری علم و مجازات مرتبط با آن، ترس مشابهی را برای داستان نویس ها  شامل می‌شود و مری شلی (Mary Shelley) نقطه اوج این مفهوم را در اثر معروف خود، فرانکنشتاین یا پرومته مدرن (Modern Prometheus) منتشرشده در سال 1818 میلادی پیدا کرد. همه این‌ موارد در ژانر عاشقانه گوتیک، پیشگفتار داستان علمی - تخیلی در مسیرهای بسیار واقعی دیده می‌شود.

کتاب فرانکنشتاین یا پرومته مدرن به‌عنوان یک پاسخ به یک چالش دوستانه به گروهی از آشنایان آغاز شد و برای رسیدن به یک نماد پایدار ترس که تخیل عمده قدرت فرومایه علمی را به ستوه آورده، تبدیل شد. بر اساس یادداشت مقدماتی این رمان، در تابستان سال 1816 میلادی، مری شلی و همسرش، پرسی بیش شلی (Percy Bysshe Shelley) شاعر انگلیسی، در بازدید از ژنو، به دیدار لرد بایرون (Lord Byron) از شاعران انگلیسی رفتند. ایده اولیه نوشتن این کتاب از سوی لرد بایرون داده‌شده است.

مری شلی، همسرش و لرد بایرون تصمیم گرفتند که برای نوشتن یک کتاب ترسناک، داستان‌های مرتبط با ارواح که از زبان‌های آلمانی و فرانسوی ترجمه‌شده‌اند را بخوانند و ایده بگیرند. قضیه از اینجا آغاز شد که لرد بایرون پیشنهاد کرد که هر یک از آن‌ها یک داستان در مورد ارواح بنویسند. مری شلی نمی‌توانست چیزی ارزشمند را در نظر بگیرد تا داستان خود را در رابطه با آن بنویسد.

مری زمانی که مکالمه بین دو شاعر (شوهرش و لرد بایرون) را درباره آزمایش انجام‌شده توسط دکتر اراسموس داروین (Erasmus Darwin) متخصص گیاه‌شناس و آزمایشگاهی را شنید، ایده‌ای در ذهنش جرقه زد. آن‌ها گفتند: «داروین یک‌تکه رشته‌فرنگی را در یک شیشه گذاشته بود تا زمانی که آن رشته شروع به یک حرکت عجیب و بدون محرک خارجی کرد.» علاوه بر آن، او مطالبی در مورد آزمایش‌های جدید که توسط برق و نیروی الکتریکی انجام می‌شد، شنید. او در سال 1819 میلادی مقالاتی علمی در مورد کاربرد دانش الکتروشیمی از هارمفری داوی (Humphrey Davy) خواند. همه این تصورات، ذهن مری شلی را فراگرفت و باعث شد، داستان تخیلی ترسناک بازسازی اجساد با نام فرانکنشتاین شکل بگیرد.

در کتاب فرانکنشتاین یا پرومته مدرن ، فرانکنشتاین دانشمند جوان و جاه‌طلبی است که با استفاده از کنار هم قرار دادن تکه‌های بدن مردگان و اعمال نیروی الکتریکی، جانوری زنده به شکل یک انسان اما با ابعاد کمی بزرگ‌تر از یک انسان معمولی، می‌سازد. موجودی با صورتی مخوف و ترسناک که بر همه جای بدنش رد بخیه‌های ناشی از دوختن به چشم می‌خورد. این موجود تا بدان حد وحشتناک و ترسناک است که همه، حتی آفریننده آن نیز از دست شرارت‌های او فرار می‌کنند. او هیولایی است که خالقش نیز نمی‌تواند آن را کنترل کند و خود مقهور آن می‌شود.

بنابراین ایده کتاب فرانکنشتاین از یک مسئله علمی متولدشده است. این کتاب در طول زمان نمادین شده و به نمادی از عواقب ناشی از اقدامات انسانی و علم بدون اخلاق تبدیل‌شده است.

ویکتور فرانکنشتاین (Victor Frankenstein) نیز یک فیلم ترسناک درام آمریکایی است که مکس لاندیس (Max Landis) آن را نوشته و پل مک‌گوگان (Paul McGuigan) آن را کارگردانی کرده است. این فیلم اقتباسی از رمان فرانکنشتاین مشهور به شمار می‌رود. در این فیلم نیز دو نفر اقدام به خلق حیوانی زنده از اعضای بدن حیوانات مرده دیگر می‌کنند. پس‌ازاین اقدام این موجودی که خود خلق کرده بودند را نابود کرده و سپس تصمیم به خلق موجودی مانند انسان می‌کنند؛ اما وقتی این موجود انسان‌نما را به وجود می‌آورند، نمی‌توانند کنترلش را در دست بگیرند و این ابر انسان شروع به نابود کردن افرادی که در به وجود آوردنش نقش داشتند، می‌کند. البته درنهایت این موجود از بین می‌رود.

این فیلم همچنین مکاتبات قدرتمند بین علم و ادبیات را نشان می‌دهد. ریچارد هولمز (Richard Holmes) نویسنده انگلیسی می‌گوید: «درواقع علم رمانتیک به همان معنی شعر رمانتیک است و اغلب برای همین دلایل پایدار، وجود دارد.»

بنابراین می‌توان گفت این داستان، یک داستان کوچکی است که از ترکیب علم و شعر، مخلوطی از تمایلات و ترس انسان، استفاده فرعی از انسان، از هوش هیجان‌انگیز شکل‌گرفته است. dnaindia

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: