خط فقر برای کسی که در تهران است با فردی که در یک روستا است، متفاوت است. برای فردی که مسکن دارد با کسی که از مسکن بیبهره نیست، متفاوت است
شفا آنلاین>اجتماعی> خط فقر یا آستانه فقر حداقل درآمدی است که برای زندگی در یک کشور خاص در نظر گرفته میشود. هرچند طی سالهای اخیرخط فقر از سوی مراجع رسمی در ایران به درستی اعلام نشده اما اخیرا مرکز پژوهشهای مجلس خط فقر را پنج میلیون تومان اعلام کرده است.
به گزارش شفا آنلاین:محمدرضا واعظ مهدوی، مدیرعامل صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر در خصوص خط فقر پنج میلیون تومان در ایران، گفت: تعاریف متعددی در مورد خط فقر وجود دارد. براساس چارچوب برنامه عمران سازمان ملل متحد، سه نوع خط فقر شدید (Extreme Poverty Line)، خط فقر مطلق (Absolute Poverty Line) و خط فقر نسبی (Relative Poverty Line) تببین شده است.وی تاکید کرد: خط فقر برای کسی که در تهران است با فردی که در یک روستا است، متفاوت است. برای فردی که مسکن دارد با کسی که از مسکن بیبهره نیست، متفاوت است. برای فردی که در خانوادهاش معلول دارد با کسی که در خانوادهاش چنین مسالهای را ندارد متفاوت است بنابراین عددی که برای آن (پنج میلیون تومان) گفته میشود میانگین بوده و احتمالا برای تهران مطرح شده است.
واعظ مهدوی اظهار داشت: در برنامه چهارم توسعه، برای هر کدام از این موارد، سیاستهای تدوین و ابلاغ شده است. سیاستهای بخش حمایتی، عمدتا متوجه خط فقر شدید میشود. سیاستهای بخش بیمههای پایه برای توانمندسازی کسانی که در بین خط فقر شدید و خط فقر مطلق قرار میگیرند درنظر گرفته میشود. سیاستهای مالیاتی که توزیع عادلانه درآمدها و برنامههای بازتوزیعی را باید پیگیری کند برای بهبود خط فقر نسبی به کار گرفته میشوند.
مدیرعامل صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر گفت: افزایش مستمری مددجویان بهزیستی و کمیته امداد، در طول اینسالها، در راستای پوشش خط فقر شدید برای کسانی است که فاقد درآمد هستند.
انوشیروان محسنی بندپی، سرپرست وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در پاسخ به سوالی درباره خط فقر پنج میلیون تومانی که مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرده است، گفت: یکی از برنامههای ما در وزارت رفاه، ایجاد یک پایگاه اطلاعاتی قوی است. وقتی برای ۲۵ میلیون معلول در کشور برنامه داریم، باید بدانیم خط فقر هم چقدر است؟ البته هیچ آمار و ارقام مستندی در کشور وجود ندارد که خط فقر پنج میلیون تومان است و مرکز پژوهشهای مجلس مطالعات خود را منتشر میکند. مبنای ما برای مستندات هم مرکز آمار ایران و بانک مرکزی است که شاخصها را اعلام میکنند.
افزایش جمعیت زیر خط فقر مطلق؛ حاصل سیاستگذاری نادرست
رضا امیدی، یک استاد دانشگاه با بیان اینکه با جهش قیمت مسکن طی همین ۵، ۶ ماه اخیر میتوان انتظار داشت که جمعیت دچار فقر مطلق نسبت به سال قبل بیشتر شده باشد گفت: بر اساس برآوردها در دور اول تحریمها طی سالهای ۱۳۹۱-۱۳۹۰ بیش از ۴ میلیون نفر به جمعیت زیر خط فقر مطلق اضافه شده است که طبیعتا اینها لایههای پایین طبقات متوسط بودهاند که نتوانستهاند وضعیت خودشان را در تکانههای ناشی از تحریم حفظ کنند. الان هم پیشبینی میشود که با شرط ثابتبودن سایر عوامل، در صورت اعمال دوباره تحریمها و درصورتیکه نظام سیاسی سیاستگذاری درستی برای حمایت از جامعه نداشته باشد، دستکم ۴ میلیون نفر دیگر به جمعیت زیر خط فقر مطلق اضافه میشود. این در حالی است که با جهش قیمت مسکن طی همین ۵، ۶ ماه اخیر میتوان انتظار داشت که جمعیت دچار فقر مطلق نسبت به سال قبل بیشتر شده باشد.
این پژوهشگر حوزه سیاستگذاری اجتماعی همچنین به نابرابری ها در ایران هم اشاره کرد و گفت: بر اساس اطلاعات مرکز آمار نابرابری کل در ایران بین ثروتمندترین دهک و فقیرترین دهک حدودا ۱۱ به یک است. این شکاف در حوزه خوراکی ۵ به یک است اما در حوزههای اجتماعی نظیر بهداشت و درمان و آموزش بهترتیب ۲ برابر و ۶۰ برابر است. در واقع هر چه به سمت حوزه های اجتماعی و عمومیتر می رویم، جایی که دولت بر اساس قانون اساسی مکلف به تامین کامل آنها است، شکاف بیشتر می شود چرا که سیاستگذاریهای دولت طی سه دهه اخیر آموزش و بهداشت را طبقاتی کرده است. این در حالی است که دولتها باید دسترسی به آموزش و سلامت با کیفیت یکسان را برای تمام طبقات اجتماعی تضمین کنند.
وی ادامه داد: امروزه نظام سیاستگذاری مدافع کسانی است که صداهای بلندتر و قدرت چانهزنی و لابیگری بیشتری دارند. اینها خود را جریان غالب میدانند و به سازوکارهایی باور دارند که نتیجۀ آن وضع موجود است. بهدلیل نبودن پیوند نهادی بین سیاستگذاریهای اقتصادی و اجتماعی، بسیاری از سیاستگذاریهای اقتصادی پیامدهای ضداجتماعی داشتهاند و انسجام و اعتماد اجتماعی را تخریب کردهاند و جامعه را هر چه بیشتر طبقاتی کردهاند. مفهوم کانونی سیاستگذاری اجتماعی، همبستگی اجتماعی و انسجام توأم با عدالت اجتماعی است. در حالی که متاسفانه سیاستگذاریهای اقتصادی ما طی دهههای اخیر در راستای تخریب این سازه پیش رفته است.
خط فقر در ایران چگونه محاسبه میشود؟
روش معمول در محاسبه خط فقر مطلق، تخمین زدن یك سبد غذایی ضروری است كه برای سلامت جسمی خانوار ضروری است. پس از تعیین هزینههای این سبد غذایی (مطابق با ملاحظات و الگوی مصرف غذایی و غیر غذایی جامعه مورد نظر)، مبلغی نیز به عنوان هزینههای غیر غذایی به هزینه سبد غذایی اضافه میشود تا خط فقر مطلق به دست آید.
گام بعد برای تكمیل خط فقر افزودن هزینههای غیرخوراكی به هزینه خوراكی است كه روشهای مختلفی برای آن وجود دارد. از جمله روشهای متداول و راحت استفاده از معكوس ضریب انگل است كه به روش اورشانسكی معروف است.
بنابه تجربه ثابت شده است كه در دهكهای مختلف معمولا خانوارها نسبت ثابتی از درآمد خود را به خوراك اختصاص میدهند. در ایران در مناطق شهری این نسبت در چهار دهك اول تقریبا ٣٣ درصد و در مناطق روستایی تقریبا برابر ٤٥درصد است. بنابراین اگر هزینه سبد فوق را بر ٣٣ درصد تقسیم كنیم به هزینه لازم برای كسب حداقل استانداردهای زندگی كه برای یك نفر بزرگسال مورد نیاز است، خواهیم رسید كه به آن خط فقر مطلق هم میگویند.
در گام آخر باید با استفاده از ضرایب مناسب، خط فقر را به ازای یك خانوار محاسبه كرد. خط فقر خانوارها از لحاظ اندازه، تركیب سنی، میزان تحصیلات و سایر مشخصات متفاوتند و انتظار میرود كه خانوارها تحت تاثیر این خصوصیات متفاوت، الگوی مصرف متفاوتی نیز داشته باشند.
باید توجه داشت كه اثر این خصوصیات بر الگوی مصرفی خانوارها مانند تغییر قیمتها و تغییر درآمد خانوارها حایزاهمیت است. چنانچه بخواهیم برای مقایسه رفاه خانوارها از اطلاعات موجود خانوارها بدون در نظر گرفتن بعد و تركیب خانوارها استفاده كنیم، در واقع تمایزی بین خانوارها قایل نشدهایم و این مساله خطای زیادی را وارد محاسبات میكند.
برای مقایسه رفاه خانوارها با توجه به تفاوتهایی كه در ویژگی خانوارها وجود دارد، از جمله تفاوت در بعد و تركیب سنی اعضای خانوارها لازم است كه با استفاده از روشهایی این تفاوتها را به عامل مشترك تبدیل كنیم تا امكان مقایسه رفاه خانوارها فراهم آید. بهطوری كه قادر باشیم به عنوان مثال مخارج دو خانوار با بعد چهار نفر را كه اولی شامل چهار بزرگسال و دومی دو بزرگسال و دو كودك است باهم مقایسه كنیم.
در بعضی از مطالعات در اندازهگیری رفاه و فقر، برای تبدیل رفاه خانوار به رفاه فردی، مخارج كلی خانوار را به تعداد افراد موجود در خانوار تقسیم میكنند و سپس مخارج كلی سرانه را به عنوان اندازه رفاه هر عضو خانوار در نظر میگیرند. در این روش فرض میشود همه اعضای خانوار سهم یكسانی از مخارج دریافت میكنند. این در حالی است كه در حالت عادی فرزندان در مقایسه با بزرگسالان به مراتب كمتر نیازمند كالاهای خاصی هستند. همچنین این امكان وجود دارد كه از زندگی دستهجمعی با یكدیگر صرفههایی در مقیاس به وجود آید. بدین علت كه اعضای خانواده از مصرف اعضای دیگر خانواده منتفع میشوند.
در ایران نیز مطالعات مختلفی در این خصوص صورت گرفته و تقریبا به نتایج مشابهی رسیدهاند. از جمله مطالعهای در معاونت رفاه صورت گرفته و با روش كولتر ضریب هزینهای تركیبات مختلف بعد و سن اعضای خانوار برآورد شده است كه در جدول ذیل به برخی از آنها اشاره شده است. طبق این جدول به عنوان مثال هزینه یك خانواده شهری چهارنفره، با تركیب دو بزرگسال، یك نوجوان و یك كودك ٤/٢برابر هزینه یك فرد بزرگسال است.
بنابراین با ضرب كردن خط فقر یك فرد بزرگسال در ضریب ابعاد مختلف خانوار، میتوان به خط فقر متناسب با آن خانوار رسید. روش فوق برای اندازهگیری خطفقر ملی استفاده میشود. روش بینالمللی محاسبه خط فقر به گونهای دیگر است. بانك جهانی، بهمنظور ارایه یك معیار جهانی، درآمد یك دلار در روز را مبنا قرار داده و خط فقر یك دلار در روز را به عنوان ملاك خط فقر مطلق، خطفقر بینالمللی نامیده است.
هرچند این روش محاسبه ساده بوده و امكان مقایسه وضعیت كشورها را با همدیگر فراهم میكند اما لازم به ذكر است كه در این تعریف از فقر، مانند دیگر خطوط فقر درآمدی، قابلیتها و كیفیتهای زندگی افراد نادیده گرفته میشود. در این تعریف از فقر، با توجه به فلسفه اولیه تعریف آن كه میزان لازم برای بقا را مشخص میكند در واقع، هیچ تضمینی برای برآورده ساختن نیازهای اساسی در برنداشته و به این خاطر به هیچوجه نمیتواند خط فقر مطلق به حساب بیاید.
علاوه براین، در بسیاری كشورها، قدرت خرید یكدلار در روز حتی برای سیركردن شكم افراد نیز كافی نبوده و بدینترتیب حتی نمیتواند تعیینكننده خط فقر شدید (گرسنگی) باشد. در واقع در پایهگذاری این معیار، هیچگونه مبنای روششناختی و مفهومی معتبری وجود نداشته است كه دادهها و ابعاد فقر در زمینههای مختلف را- حتی بهصورت ناقص- مورد لحاظ قرار دهد.
بنابراین به علت رفع نقصانهای فوق و لزوم لحاظ كردن نیازهای اساسی برای كشورهای در حال توسعه، برای تبیین بهتر وضعیت گروههای آسیبپذیر، علاوه بر روش فوق از خط فقر ملی نیز استفاده میشود كه معمولا به عنوان خط فقر مطلق از آن یاد میشود.سینا پرس
گزارش: فرزانه صدقی