شخصا با تجربه اندک خود پزشکان بسیاری را دیده ام و می شناسم یا وصفشان را از اساتید شنیده ام که واژه "نمونه" در برابر بزرگی و دریا دلی شان حقیر است
هر سال با نزدیک شدن به روز پزشک ، ارگانهای مختلف مرتبط با نظام سلامت از وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی گرفته تا سازمانهای بیمه گر و حتی سازمانهای مداخله گر ، مراسمی می گیرند و در آن از پزشکان تجلیل می کنند .چند نفری هم به عنوان "
پزشک نمونه " معرفی می شوند .
هر سازمانی هم معیارهای خاص خودش را برای انتخاب دارد که مهمترین آن تابع استانداردهای آن سازمان دولتی و خصوصی بودن و حتی فراتر از آن مورد نظر سیاسیون و صاحب منصبان بودن است . استاندارد هایی که لزوما با واقعیت و حقیقت طب و نمونه بودن در آن تطابق ندارد .
شخصا با تجربه اندک خود پزشکان بسیاری را دیده ام و می شناسم یا وصفشان را از اساتید شنیده ام که واژه "نمونه" در برابر بزرگی و دریا دلی شان حقیر است .پزشک نمونه من زنده یاد دکتر جمال الدین مستقیمی پدر علم آناتومی ایران و طبیب بزرگوار است . او که وقتی در آخرین ماه های عمرش در مصاحبه ای از او پرسیدیم بهترین شاگردانت کیستند ؟ گفت :" هر چه پزشک در ایران است یا شاگرد من است یا شاگرد شاگرد من و یا شاگرد شاگرد شاگرد من است .
هم او که کتابهای مرجع GRAYS ANATOMY و SOBOTTA را بارها تصحیح کرده بود .
هم او که وقتی بعد از انقلاب دوباره دعوت به کار شد ، عده ای علم و بزرگی اش را فراموش کرده و او را اذیت و آزار کردند .
پزشک نمونه من ، آن استادم است که وقتی در سالهای نخست دانشکده ، یکی از بستگان نزدیکم نیاز به جراحی داشت ، قید شرکت در کنگره مهمی را زد و او را عمل کرد و در برابر اظهار شرمندگی من گفت این کارها را اساتید ما برای ما کردند و شما هم باید به شاگردانتان یاد دهید.
پزشک نمونه من آن استاد جراحی استادم است که برایم از دوران دانشجویی و بیماری قلبی مادرش گفت و اینکه نیاز به جراحی داشت و مادرش در شهری بسیار دورتر از تهران زندگی می کرد و امکان انتقالش نبود ، همان استاد یک روزه ،آن هم بیش از ۴۰ سال پیش با هزینه شخصی به آن شهر آمد و رایگان مادرش را جراحی کرد و برگشت .
:پزشک نمونه من آن اینترن ها و رزیدنت هایی هستند که در دوران جنگ با کمترین امکانات در بیمارستانهای صحرایی زیر باران موشک و گلوله فداکارانه به رزمندگان خدمت کردند و بعدها هم نه سهمی از قدرت خواستند و نه سهمیه ای .....
پزشک نمونه من همکاران کرمانشاهی هستند که در روزهای اول زلزله خودجوش به کمک زلزله زدگان رفتند و هنوز هم هر چند روز یک بار به سر پل ذهاب و قصر شیرین می روند و بیماران را ویزیت می کنند . یکی دارو می آورد ، دیگری "اسلیت لامپ " مطب شخصی اش را پشت ماشین می گذارد ، سومی نیاز سنجی می کند .
پزشک نمونه من آن همکار بسیار جوانم است که به طور ناشناس به ستاد دیه رفت و چندین زندانی دیه و جرائم غیر عمد را با پرداخت دیه شان آزاد کرد .
پزشک نمونه من دکتر هاجر عباسی متخصص زنان است که در حالی که چند ساعت قبل جراحی شده بود ، به اتاق عمل رفت و مادر را سزارین کرد . او که تا ماجرا رسانه ای نشد ، حتی حاضر به مصاحبه هم نمی شد و می گفت کاری نکردم .
پزشک نمونه من ، آن همکار ارتوپدیست که علی رغم مشکل شدید جسمی و مرخصی استعلاجی ، به اتاق عمل می رود .
پزشک نمونه من ، تمام پزشکان طرحی و خانواده ای هستند که در شرایط سخت و مناطق دورافتاده.. مشغول به کار هستند و کسی سراغمان را نمی گیرد
پزشک نمونه من آن رزیدنتی است که به دلیل بی لیاقتی مسوولان سیستم بهداشت و درمان به زندان می رود ، آن همکار طرحی خانمی است که توسط همراهان بیمار مورد ضرب و شتم قرار می گیرد ، پزشک نمونه من دکتر امین جهانی است که در اتاق رست جراحی از دنیا می رود ، خانم دکتر آرمان مهر است که کودکش از سختی هایش می گوید ،دکتر محسن قربانی است که با ضایعه نخاعی که در حین خدمت برایش ایجاد شده به وعده های وزارت بهداشت دلخوش کرده است .
آری پزشک نمونه من شاید بسیاری از معیار های مد نظر مسوولان را نداشته باشد ، شاید بیشتر از سه قلم در نسخه اش دارو بنویسد ، شاید وزیر و وکیل و مدیر نباشد ، شاید در مقالات علمی که از او چاپ می شود اسمش نفر اول نباشد ، با وجود اینکه تمام زحمات پروژه بر عهده او بوده است ، شاید ظاهرش معمولی باشد ، شاید با وجود آنکه در میان مردم شهرش محبوب است اما هیچ وقت پزشک نمونه نشده ، شاید عضو فلان ارگان نباشد ، اما ....
پزشک نمونه واقعی ، در دل همه همکارانش جای دارد و نیازی به جشن های خصوصی و کف زدن های سفارشی و فلاشهای دوربین ها ندارد !
پزشک نمونه من ....
آزاده و انسان است !
دکتر مهدیار سعیدیان