کد خبر: ۲۰۳۱۸۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۰ - ۳۰ تير ۱۳۹۷ - 2018July 21
سلول‌ها حاضر به مرگ نمی‌شوند تا اینکه بدن با تجمع توده‌هایی روبه‌رو می‌شود که کم کم بقیه بافت‌ها و اندام‌ها را هم درگیر می‌کند. سرطان به همین آسانی و سادگی به یکی از پیچیده‌ترین و لاعلاج‌ترین بیماری‌های قرن تبدیل شده است

شفا آنلاین>سلامت جنسی>  مرگ برنامه‌ریزی شده الگویی است که از زمان تولد هر سلول برایش تعریف شده اما وقتی سلول‌های خودمختار آهنگ ناکوک می‌زنند سرطان سرمی رسد، سلول‌ها حاضر به مرگ نمی‌شوند تا اینکه بدن با تجمع توده‌هایی روبه‌رو می‌شود که کم کم بقیه بافت‌ها و اندام‌ها را هم درگیر می‌کند. سرطان به همین آسانی و سادگی به یکی از پیچیده‌ترین و لاعلاج‌ترین بیماری‌های قرن تبدیل شده است.

به گزارش شفا آنلاین:در ایران هم آمارها نشان می‌دهد که سرطان پستان در زنان و سرطان ریه در مردان، شایع‌ترین نوع سرطان‌هاست. طبق برآوردهای جدید وزارت بهداشت سالانه حدود 11 هزار مورد جدید ابتلا به سرطان پستان در ایران ثبت می‌شود که این رقم تا 8 سال دیگر و با احتساب افزایش 6.5 درصدی جمعیت ایران به حدود 18 هزار نفر در سال می‌رسد.

این در حالی است که با وجود افزایش سن ایرانیان هنوز هیچ برنامه‌ریزی دقیق و مدونی برای همین تعداد مبتلایان به سرطان پستان نیز در کشور وجود ندارد. به گفته رئیس مؤسسه سرطان پستان تهران، 43.5 درصد جمعیت کشور بین 30 تا 65 سال سن دارند و بدون آنکه اسمی از سونامی سرطان ببریم همین عامل سن شانس ابتلا به سرطان پستان را روز به روز افزایش می‌دهد.
آزاده جولایی، جراح سرطان پستان و رئیس مؤسسه سرطان پستان<Breast Cancer> تهران است. با او پیرامون علت تشخیص‌های دیرهنگام سرطان پستان در زنان ایرانی و امکانات و تکنولوژی لازم برای رویارویی و مقابله با این بیماری به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم که در زیر می‌خوانید:
 
با توجه به آمار ابتلای 11 هزار مورد جدید ابتلا به سرطان پستان و کاهش سن ابتلا به سرطان در ایران چه کمبودهایی در حوزه تشخیص بهنگام بیماری و درمان آن وجود دارد؟
اهمیت سرطان پستان تا قبل از اینکه مریم میرزاخانی فوت کند شاید چندان مشخص نبود. از دست دادن این نابغه ریاضی مقداری حساسیت‌ها و توجه‌ها را به حوزه تشخیص و درمان سرطان پستان جلب کرد. مرگ پروفسور میرزاخانی چند نکته داشت.

یکی اینکه این قضیه نشان داد؛ سرطان پستان زنان جوان را درگیر می‌کند. این را کسی باور نداشت. همه مقاله‌ها که در کشورهای غربی نوشته شده‌اند نشان می‌داد که بیشتر موارد سرطان در این کشورها بالای 50سال است و فقط 22 درصد‌شان زیر 50 سال و حدود 5 درصد زیر 40 سال هستند. اما در ایران بالای 50 درصد موارد سرطان پستان زیر 50 سال است و یک چهارم زیر 40 سال هستند.مسأله دیگری که واقعاً جدی است و سیاستمداران باید توجه ویژه‌ای  به آن داشته باشند رسیدگی به این گروه از جمعیت است.

سیاست‌های جمعیتی در زمان جنگ دهه 60 باعث شد ما به نوعی انفجار جمعیت داشته باشیم به‌طوری که تعداد متولدین دهه60 از هر دو جنس از مجموع دهه50 و 70 بیشتر است. یعنی در دهه60 تقریباً بیش از دو برابر دهه50 و دو برابر دهه70 تولد داشتیم. در اواسط دهه 60 میانه سنی ما به 17سال رسید. یعنی اینکه 50 درصد جمعیت زیر 17 سال بودند. یعنی ایران یک‌مرتبه به کشور خیلی جوان تبدیل شد. بتدریج متولدین دهه60 بزرگ شدند.

در حال حاضر یکی از معضلات ما دو برابر بودن جمعیت دهه 60 است که وارد سن میانسالی می‌شوند که همراهش بیماری‌های میانسالی مثل دیابت و فشار خون و سرطان‌ها را  در پی دارد و این خیلی بدیهی است که تعداد موارد سرطان و دیابتی‌ها و بیماران مبتلا به فشار خون و قلبی افزایش پیدا کند. بنابراین بدون اینکه اسم سونامی را بیاوریم و مردم را بترسانیم که شیوع سرطان پستان بالا رفته باید توجه داشت هیچ اتفاق جدیدی نیفتاده و همه چیز مثل سابق است اما جمعیتی وارد سن سرطان می‌شود که تعدادشان بیشتر است. در نتیجه تعداد بیشتری از مبتلایان به سرطان پستان را در آینده‌ای نه چندان دور شاهد خواهیم بود.

شیوع سرطان پستان در ایران در چه حد جدی است؟
باید بپذیریم که شیوع سرطان در کشور زیاد می‌شود. شیوع همان تعداد موارد ابتلا به نسبت جمعیت است ولی اتفاق خاص بنیادی نیفتاده ،یعنی سرطان با همان روند خودش پیش می‌رود. چون جمعیت ترکیبی از سن‌های مختلف است. از طرفی چون طول عمر ایرانی‌ها زیاد می‌شود، بنابراین تعداد زنانی که به سن بالاتر می‌رسند، بیشتر شده و به‌دنبال آن تعداد موارد سرطان پستان هم بیشتر می‌شود.

فکر می‌کنید چرا سرطان پستان در زنان ایرانی زمانی تشخیص داده می‌شود که کار از کار گذشته و کار درمان را سخت‌تر می‌کند؟
ترس از برداشتن پستان و مرگ موجب می‌شود اولین مکانیسمی که مریض نشان دهد انکار بیماری باشد. سپس بیمار خودش را با این بهانه که «پول ندارم و دکتر مرد است» قانع می‌کند که دکتر نرود. پس باید در سیستم دولتی، پزشک جراح خانم تربیت کنیم. البته تأکید می‌کنم در همه جای کشور نمی‌توان فقط متخصص و جراح سرطان پستان زن به‌کار گرفت.

افرادی که در مناطق دوردست زندگی می‌کنند به‌دلیل مسائل فرهنگی <cultural issues>به پزشک مرد مراجعه نمی‌کنند و از دسترسی به پزشک زن هم بی‌بهره‌اند. از طرفی باید دقت کنیم در کشور ما به نوعی مردسالاری حاکم است. یعنی زن شهروند درجه دو است. جامعه مردسالار نمی‌پذیرد یک زن نیز به اندازه مرد توانمند است و اتفاقاً وجود خانم میرزاخانی بازهم شایسته سالاری را نشان داد که مغز یک زن نه تنها از همتای مردش کمتر نیست، که می‌تواند جایزه طلا را  هم از دست او بگیرد. بیمارستان مهدیه تهران برای اینکه مرکز سرطان پستان شود نیاز به ماموگرافی داشت اما چند سال پیش دانشگاه این ضرورت‌ها را متوجه نشده بود و ماموگرافی نمی‌خرید.

آن موقع ماموگرافی 16 میلیون تومان بود الان با کمک خیرین بالاخره دستگاه ماموگرافی را خریدیم و بتدریج بخش‌های مختلف را راه‌اندازی کردیم. در حال حاضر دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ماموگرافی دیجیتال آخرین مدل را راه‌اندازی کرده اما هنوز از لحاظ امکانات کمبود داریم.
 افتخار ما نباید امکانات بخش خصوصی باشد. باید به بخش دولتی توجه کنیم .چون یک پزشک جراح نمی‌تواند به زن کارمندی که با حقوق دو میلیون کار می‌کند و زندگی شرافتمندانه‌ای دارد بگوید:«تو را درمان نمی‌کنم چون پول نداری.»

به اعتقاد شما ابزارهای مناسبی هم از جهت تکنولوژی و هم از جهت علمی برای تشخیص، کنترل و درمان سرطان پستان در کشور وجود دارد؟

خیر.تحولات تشخیص و درمان سرطان پستان از 4 دهه پیش در ایران شروع شد که البته با انقلاب ما همزمان بود. در نتیجه این تبادل علمی در حوزه تشخیص و درمان سرطان پستان آنگونه که باید اتفاق نیفتاد. نکته بعدی هم این بود که زمانی که برای تشخیص و درمان سرطان پستان نیاز به تکنولوژی بالا داشتیم مسأله تحریم‌ها پیش آمد. به هر حال در مبتلایان به سرطان پستان مسأله حق حیات مطرح است و ارزش سرمایه‌گذاری دارد. برخی سرطان‌ها مانند سرطان پانکراس که «استیو جابز» بنیانگذار اپل هم به آن مبتلا بود با وجود آن همه امکانات واقعاً امکان زنده ماندن از این سرطان شبیه به معجزه است ولی زنده ماندن و سالم ماندن از سرطان پستان  بیشتر شایع است.
آیا بودجه و امکانات مناسبی جهت تشخیص بهنگام سرطان پستان در نظر گرفته شده که منطبق با استانداردهای بین‌المللی باشد؟ یعنی کسی که اینجا درمان می‌شود همان شیوه درمانی است که در امریکا و اروپا انجام می‌دهند؟

 ما اینجا مراکزی داریم که تشخیص و درمان سرطان پستان را مطابق استانداردها انجام می‌دهند. بارها پیش آمده مریض‌هایی که از کانادا آمده‌اند و چند ماه در کانادا درگیر درمان بیماری‌شان بودند اینجا در یک هفته همه کارهای درمانی‌شان انجام شده است.

ولی آنچه الان حاکم است  اینکه با استانداردهای بین‌المللی خیلی فاصله داریم. اگر بخواهیم مقایسه کنیم آنچه الان در زمینه تشخیص و درمان سرطان انجام می‌دهیم برای قرن بیستم است. نگرش جدید در تشخیص و درمان سرطان پستان را به‌عنوان انقلاب نام می‌برند که حدود 5دهه است در دنیا انجام می‌دهند.البته این تحول بزرگ در 17 سال گذشته به اوج خود رسیده است که همان روش «حداقل تهاجم، حداکثر فایده» است.

زمانی فکر می‌کردند هر چه از بافت پستان و عضلات سینه را بیشتر بردارند به مریض کمک می‌کنند ولی این تنها یک قسمت از پروسه درمان است. قسمت دیگر درمان را باید داخل خون بیمار انجام داد که با شیمی درمانی درمان می‌شود. بعد از دهه 70 میلادی که تقریباً حول و حوش انقلاب ما بود جراحی حفظ پستان با پرتودرمانی جایگزین تخلیه شد. در هر حال زنان مبتلا به سرطان پستان وقتی پستانشان حفظ می‌شود زود به زندگی عادی برمی‌گردند. بعد از آن جراحی آنکوپلاستی ظهور کرد که از روش‌های پلاستیک برای حفظ پستان استفاده می‌کنند.
در این روش نه تنها امکان حفظ پستان بیشتر است بلکه در قالب زیبایی سینه نیز مریض را جراحی می‌کنند.
 از دهه 70 غربالگری با ماموگرافی ایجاد شد و همزمان با آن اطلاع‌رسانی وسیع در بین زنان رخ داد. ماموگرافی موجب شد سرطان‌ها در مراحل کوچک‌تر تشخیص داده شوند که در اغلب موارد تشخیص با ماموگرافی، زیر بغل بیمار درگیرسلول‌های سرطانی نمی‌شود. در کشورهای اروپایی و امریکا چیز خوبی که وجود دارد نظارت روی درمان است.برای مثال در سال 2000 نمونه‌برداری از غده «سانتینل» استاندارد شد. با نمونه‌برداری از غده «سانتینل» اولین غده لنفاوی زیر بغل که لنف پستان را دریافت می‌کند، مشخص می‌کنیم، قاعدتاً اگر توده به لنف راه پیدا کرده باشد باید غده را درگیر کند. پس اگر معاینه و سونوگرافی کردیم و غده لنفاوی مشکوکی وجود نداشت نمونه‌برداری «سانتینل» را انجام می‌دهیم.

 اگر این غده درگیر نباشد به معنای آن است که زیر بغل بیمار درگیر نشده و نیازی به تخلیه پستان نخواهد داشت. حتی کشورهای امریکایی و اروپایی به قدری جلو رفتند که اگر در این شرایط هر دو غده بیمار هم درگیر باشد و بیمار پرتودرمانی شود بازهم زیر بغل را تخلیه نمی‌کنند.
این روش‌ها بر پایه مطالعات چند صدهزار نفری است. البته جراحان ایرانی نیز از سال 2004 در بیمارستان مهدیه تهران این کار را به‌طور استاندارد انجام می‌دهند.

همانطور که اشاره کردید نمونه‌برداری از غده سانتینل موجب می‌شود بافت سینه زنان تخلیه نشود. از طرفی یکی از عوارض مهم سرطان پستان تخلیه پستان است که آثار سوئی را هم در روابط زناشویی ایجاد می‌کند. چقدر استفاده از این روش‌ها در کشور ما در دسترس است؟
شوخی نداریم. سرطان پستان می‌تواند اختلال جدی در روابط صمیمانه زناشویی ایجاد کند و آزار و رنج بیماری به همان نسبت آزار دیدن همسرش را هم بیشتر می‌کند.یکی از مبتلایان تعریف می‌کرد که همیشه سعی می‌کنم حفره خالی بدنم را با لباس‌های گشاد از همسرم پنهان کنم.
 استفاده از روش‌های نوین برای جلوگیری از تخلیه بافت سینه در کشور ما بسیار محدود است. شاید بتوان گفت تنها یک بیمارستان در تهران از روش نمونه‌برداری از غده «سانتینل» استفاده می‌کند. علت  اول این است که آموزشی که باید  در دانشگاه‌ها داده شود داده نمی‌شود و دوم اینکه تکنولوژی تهیه نمی‌شود.

پس می‌توان گفت که تکنولوژی تشخیصی سرطان پستان در ایران «های تک» نیست؟
 نبود تکنولوژی به‌خاطر نبود امکانات نیست بلکه به‌خاطر نبود مدیریت است. ما در این بخش ضعف‌های زیادی داریم .این ضعف‌ها در بسیاری از کارها توسط «ان جی او‌»ها مطرح می‌شود اما دانشگاه‌های علوم پزشکی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مقاومت می‌کنند که باید قانعشان کنیم. شاید به‌خاطر همین، مؤسسه سرطان پستان تهران تشکیل شد. چون هم معضلات تشخیص و درمان سرطان پستان را می‌دانیم و هم می‌دانیم آن سوی دنیا چه اتفاقی می‌افتد. قبلاً جواب نمونه‌برداری از بافت پستان در کشور یک ماه طول می‌کشید اما در حال حاضر مراکز خصوصی را داریم که حداکثر تا 72ساعت جواب نمونه‌برداری از بافت سرطان پستان را گزارش می‌کنند.

   به نظر می‌رسد با این امکانات مقابله و رویارویی با سرطان پستان کار دشواری است.
اگر خانم میرزاخانی یک فرد معروفی بود اما این هویت حرفه‌ای را نداشت که مشخص شود بیماری و مرگ او چه سال‌های طلایی را از کل جهان گرفته آنقدراهمیت سرطان پستان مشخص نمی‌شد یعنی نشان می‌دهد وقتی زن جوان مبتلا می‌شود چه سرمایه‌ای را از دست می‌دهیم و امیدوارم این اتفاق بسیار ناگوار بتواند تلنگری برای تغییر وضعیت تشخیص و درمان سرطان پستان در کشور باشد. من مریض‌های جوان زیر 30 سال و بین 30 تا 40 سال، باردار، مجرد و تازه ازدواج کرده زیادی  دارم، وقتی می‌شود برای این بیماران کار استاندارد انجام داد و زیر بغل‌شان را تخلیه نکرد چرا نباید امکانات را تجهیز کنیم؟
   فکر نمی‌کنید نیاز باشد دولت برنامه غربالگری از سرطان پستان را در اولویت قرار دهد؟
 هیچ جای دنیا برای جوانان غربالگری سرطان پستان انجام نمی‌دهند. البته نه اینکه وزارت بهداشت هزینه‌های سرطان پستان را نمی‌تواند بپردازد یا اهمیت غربالگری را نمی‌داند یا نه اینکه وزارت بهداشت نمی‌خواهد سیستم بیمه‌ای هزینه‌های غربالگری را پوشش دهد که اگر اینگونه بود طرح تحول نظام سلامت که معضل مالی برای دولت ایجاد کرده اتفاق نمی‌افتاد. معضلی که وجود دارد، یک وزارتخانه است با خواسته‌های متفاوت و بودجه محدود. برای مثال خرید یک دستگاه‌ ام آر آی 6.5 میلیارد تومان هزینه دارد یا بازسازی پروتز سینه برای هر بیمار یک و نیم میلیون تومان است. برای همین در کشورهای غربی از سازمان‌های مردم نهاد کمک می‌گیرند.

کشور ما هم مردم بسیار خیری دارد اگر بیاییم یک میلیون ایرانی را قانع کنیم که نفری هزار تومان ماهانه برای کمک به درمان سرطان پستان پرداخت کنند با این پول می‌توانیم همه آن چیزهایی که مریض‌های سرطان پستان نیاز دارند را تأمین کنیم. حتی هزینه کلاه گیس، بازسازی پستان و تست ژنتیک بیماران را هم می‌توان پرداخت کرد.

بعضی خانواده‌ها مثل «آنجلینا جولی» ژن سرطان پستان دارند. ژن سرطان پستان و تخمدان تنها گروهی از ژن‌ها هستند که می‌توان با درمان‌شان جلو پیشرفت سرطان پستان و تخمدان را گرفت. ما بیمارانی داریم که می‌دانند ژن سرطان پستان و تخمدان را دارند ولی پول بازسازی ندارند در حالی که بسیاری از بودجه‌های خیرین صرف چیزهای احساسی می‌شود. ما در رابطه با سرطان پستان نیاز به تغییر اساسی داریم.ایران
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: