سلولهای بنیادی جنینی یا ESC ها، سلولهایی انعقادی هستند که خود از سلولهای موسوم به «بلاستوسيست» یا همان سلولهای اولیه پس از تشکیل سلول تخم، پیش از لانه گزینی در رحم به وجود میآیند.
شفا آنلاین>جامعه پزشکی> نتایج یک پژوهش جدید که نتایج آن در نشریه انگلیسیزبان Cell Journal (Yakhteh) وابسته به پژوهشگاه رویان جهاد دانشگاهی منتشرشده، تبدیل و تمایز موفق سلولهای بنیادی جنینی به سلولهای عصبی یا نورونهای حرکتی توسط محققین ایرانی را گزارش کرده است.
به گزارش شفا آنلاین:سلولهای بنیادی جنینی یا ESC ها، سلولهایی انعقادی هستند که خود از سلولهای موسوم به «بلاستوسيست» یا همان سلولهای اولیه پس از تشکیل سلول تخم، پیش از لانه گزینی در رحم به وجود میآیند. این سلولها، توانایی خودتکراری و همچنین تمایز به تمام سلولهای بدن را دارند. تمایز به معنای تبدیل یک سلول اولیه غیراختصاصی به سلولهای اختصاصی است که در بافتهای مختلف جاندار مورداستفاده قرار میگیرند.
استفاده بالقوه از ESC های انسانی که hESC خوانده میشوند، در پزشکی احیاکننده، به تمایز جهتدار آنها بستگی دارد. در همین خصوص، تمایز نورون حرکتی از سلولهای بنیادی جنینی انسان، یک هدف مهم در پزشکی احیاکننده است که سلولهای بنیادی را برای درمان بیماریهایی که به نورونهای حرکتی آسیب میرسانند، فراهم میکند.
سلولهای بنیادی جنینی، توانایی خودتکراری و همچنین تمایز به تمام سلولهای بدن را دارند. تمایز به معنای تبدیل یک سلول اولیه غیراختصاصی به سلولهای اختصاصی است که در بافتهای مختلف جاندار مورداستفاده قرار میگیرند.
طی دو دهه گذشته، روشها و پروتکلهای آزمایشی متعددی برای تمایز hESC ها به نورونها، ازجمله نورونهای حرکتی طراحی شدهاند. اما اکثر پروتکلها، کارایی کافی در تولید نورونهای حرکتی عملکردی را نداشتهاند. بااینحال، استفاده از نوعی مولکولهای کوچک تحت عنوان «کوکتل مولکولی» روشی جدیدی برای این چالش بوده است که امروزه بهطور گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد.
کوکتلهای مولکولی، شامل مولکولهای شیمیایی کوچک با وزن کم و با رویکرد انتخابی هستند که توانایی تقلید مسیرهای علامتدهی در سلولها را دارند. لذا، در همین زمینه، محققینی از مؤسسه تحقیقاتی رویان سعی کردهاند با استفاده از یک کوکتل مولکولی کوچک که کارآمد و مقرونبهصرفه است، برای تمایز مؤثر و کمهزینه نورونهای حرکتی از سلولهای بنیادی جنینی استفاده کنند.
در این مطالعه تجربی،از سلول عصبی H6 استفاده شد و hESC ها با استفاده از یک کوکتل مولکولی کوچک که شامل dorsomorphin، A8301 و XAV939 بود، به نورون یا سلولهای عصبی حرکتی تمایز یافتند.
ولیزاده ارشد و همکارانش که این پژوهش را اجرا کردهاند، میگویند: «نتایج ما نشان داد که سلولهای عصبی یا همان نورونهای حاصل از سلولهای بنیادی جنینی انسانی (hESC) میتوانند نشانگرهای مربوط به محرکهای عصبی را بهخوبی فعالسازی نمایند».
این محققین میافزایند: «کوکتل مولکولی فوق که تشکیلشده از مولکولهای کوچک سهگانه است، مادهای مؤثر و مقرونبهصرفه بوده و میتواند جایگزین عوامل گرانقیمتی نظیر مورفوژنها باشد و قادر است بهخوبی برای تمایز سلولهای عصبی از سلولهای بنیادی مورد استفاده قرار گیرد».