کد خبر: ۱۷۶۰۹۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۰ - ۱۱ آذر ۱۳۹۶ - 2017December 02
هرجا سوژه داستان حضور دارد، خبرنگار هم همانجاست یا ناگهان سر می‌رسد. هیچ کار دیگری هم غیر از آن ندارد! دوربینش هم البته همیشه از گردنش آویخته است
به گزارش شفاآنلاین، خانم خبرنگار خیلی با عصبانیت از در اتاق مدیرمسئول بیرون می‌آید و فریادگونه می‌گوید: «گفته بودم این مقاله من باید حتماً چاپ بشه!» و بعد با همان لحن عصبانی شروع می‌کند به شرح مصاحبه‌ها و بازدیدهای میدانی که به قول خودش برای مقاله، انجام داده. حالا این وسط کسی هم پیدا نمی‌شود بگوید این که شرحش را می‌دهی، گزارش است، نه مقاله. البته اصولاً در سریال‌های تلویزیونی هر مطلبی در روزنامه به چاپ برسد، می‌خواهد خبر باشد یا گزارش خبری یا مصاحبه و گفت‌و‌گو، اسمش مقاله است! شاید بر همین اساس هم باشد که مردم، همان‌هایی که شغلشان روزنامه نگاری نیست، تصوری جز چاپ مقاله در روزنامه ندارند و تمام تصویر ذهنی‌شان از روزنامه نگار، کسی است که پشت میزی نشسته و مقاله می‌نویسد. بعضی سریال سازان اما گاهی از آن ور بام می‌افتند. مثلاً در سریالی می‌بینیم که خبرنگار، آنقدر با سوژه ارتباط تنگاتنگ پیدا می‌کند که دیگر مثل عضوی از خانواده‌اش می‌شود.

هرجا سوژه داستان حضور دارد، خبرنگار هم همانجاست یا ناگهان سر می‌رسد. هیچ کار دیگری هم غیر از آن ندارد! دوربینش هم البته همیشه از گردنش آویخته است. انگار خبرنگار همیشه صاحب هر دو شغل است؛ خبرنگاری و عکاسی. البته گاهی خبرنگاران وظیفه عکاسی را هم انجام می‌دهند اما اینکه عکاس، به عنوان شغلی تعریف شده در روزنامه وجود دارد، گویا معمولاً از دید سریال سازان دور می‌ماند.

ارائه تصویر غیر‌واقعی از یک شغل؛ این همان چیزی است که می‌خواهیم درباره‌اش صحبت کنیم. خیال نکنید به خاطر حرفه خودمان است که دست به قلم نقد سریال سازان برده‌ایم. ارائه تصویر نادرست از مشاغل در سریال‌های تلویزیونی، فقط دامن خبرنگاران و روزنامه‌نگاران را نگرفته است. صاحبان دیگر مشاغل هم دل خوشی از این ماجرا ندارند. بگذارید از خودشان بپرسیم.

احسان طوسی، پزشک(Doctor) در این باره می‌گوید: «در مورد شغل پزشکی خیلی وقت‌ها تصاویر نادرستی در فیلم‌ها و سریال‌ها نشان داده می‌شود که ممکن است به جهت آموزشی حتی اشکالات زیادی ایجاد کند. معمولاً در سریال‌ها می‌بینیم که آمبولانس بلافاصله بعد از رسیدن، بیمار یا مصدوم را سوار می‌کند و می‌برد، درحالی که واقعیت اینطور نیست و پرستار آمبولانس ابتدا اقدامات درمانی اولیه را انجام می‌دهد. ارائه تصویر غلط باعث می‌شود مردم فکر کنند تنها کاری که باید در مواجهه با مصدوم انجام دهند این است که او را با هر وسیله‌ای به بیمارستان برسانند.

حتی بارها در فیلم‌ها و سریال‌ها دیده‌ایم که مردم حاضر در محل، مصدوم را موقع تصادف از ماشین بیرون می‌کشند و به بیمارستان می‌رسانند. درحالی که این اقدام غلط است و حتی یک تکان اشتباه ممکن است باعث قطع نخاع مصدوم شود و باید منتظر آمبولانس شد. این کار باعث آموزش غلط به مردم می‌شود که جای تأسف دارد.

از دیگر موارد این است که معمولاً می‌بینیم پزشک گلوله را صرفنظر از اینکه از چه زاویه‌ای شلیک شده و نحوه قرارگیری‌اش چطور است، از بدن مصدوم خارج می‌کند و او بلافاصله خوب می‌شود. درحالی که این تصویر کاملاً اشتباه است. مورد دیگر این است که در فیلم‌ها و سریال‌ها شاهد هستیم که همراهان بیمار (Patient)پشت در اتاق عمل منتظر هستند و جراح بیرون می‌آید و همراهان جویای حال مریض می‌شوند. این درحالی است که اتاق عمل، در واقع مجموعه‌ای شامل اتاق‌های مختلف است و جراح هم هیچ وقت با دستکش از آن در بیرون نمی‌آید و دری که جراح از آن خارج می‌شود، با در ورود و خروج بیمار فرق دارد و اصولاً اگر برای بیمار نیاز به خون هم باشد، از همراهان او استفاده نمی‌شود و خون از منبع دیگری تأمین می‌شود.

مورد دیگر اینکه در اورژانس معمولاً پرستاری را نشان می‌دهند که بالای سر بیمار ایستاده و وقتی پزشک وارد می‌شود، پرستار شرح حال بیمار را می‌دهد و پزشک بدون اینکه بیمار را معاینه کند، برایش نسخه می‌نویسد و می‌رود. درحالی که پزشک در واقعیت خودش شرح حال بیمار را می‌گیرد و او را معاینه می‌کند. نکته دیگر در مورد «سی پی آر» یا احیای قلبی ریوی است. در فیلم‌ها جوری نشان داده می‌شود که بیمار همواره باید شوک الکتریکی بگیرد تا احیا شود، در حالی که اینطور نیست.

ما مواردی داشته‌ایم که خانواده بیمار شکایت کرده‌اند که چرا بیمارشان شوک الکتریکی نگرفته و فکر می‌کرده‌اند ما کم کاری کرده‌ایم. حالا بماند که در فیلم‌ها و سریال‌ها از روی لباس به بیمار شوک می‌دهند که اصولاً غیرواقعی است. خیلی وقت‌ها هم می‌بینیم که از وسایل تخصصی استفاده می‌کنند، درحالی که نمی‌دانند کاربردش چیست؟

مثلاً از افتالموسکوپ که مخصوص معاینه چشم است، برای معاینه گوش استفاده می‌کنند یا دیده شده که بیمار با لوله تراشه که در دهانش است در سی سی یو صحبت می‌کند درحالی که لوله تراشه را از دهان وارد حنجره و بعد نای می‌کنند تا مستقیماً به ریه تنفس دهند و در این حالت اصلاً بیمار امکان حرف زدن ندارد. یا در فیلمی دیدم که دکتر داشت به فرزندان بیمار توضیح می‌داد که پدرشان تومور مغزی دارد اما سی تی اسکن شکم را روی تابلو گذاشته بود و از روی آن توضیح می‌داد!»

این‌ها و البته موارد دیگری که تصویر نادرستی از حرفه پزشکی و اصولاً خدمات پزشکی ارائه می‌دهد، شاید با به‌کارگیری مشاور قابل اصلاح باشد. حرف از مشاور شد. خیلی وقت‌ها در تیتراژ پایانی فیلم‌ها و سریال‌ها می‌بینیم که از حضور مشاوران پزشکی و انتظامی بهره برده‌اند اما باز هم اشتباهات فاحش در آنها دیده می‌شود.

در حیطه کار نیروهای انتظامی هم این مسأله حساسیت‌های زیادی دارد؛ چه بسا ارائه تصویر نادرست باعث مخدوش شدن تصویر واقعی مشاغل انتظامی در نظر بیننده شود. نمونه‌اش این که بارها در فیلم‌ها و سریال‌ها دیده شده که پلیس، هم کشف قتل می‌کند و هم مواد مخدر و هم سرقت. درحالی که طبق گفته شاغلان نیروی انتظامی، پلیس به صورت تخصصی کار می‌کند و پلیسی که در زمینه کشف قتل فعالیت دارد، در حوزه مواد مخدر یا سرقت به صورت همزمان کار نمی‌‌کند.

این را یکی از شاغلان در نیروی انتظامی می‌گوید و ادامه می‌دهد: «دیگر اینکه پلیس ما در بحث سخت‌افزاری خیلی مدرن نیست درصورتی که در بعضی سریا‌ل‌ها طوری نشان داده می‌شود که پلیس از امکانات خیلی پیشرفته‌ای استفاده می‌کند و به سیستم‌هایی دسترسی دارد که عملاً اینطور نیست. همین باعث می‌شود که مردم در مواجهه با مشکلاتی که برایشان پیش می‌آید، انتظار داشته باشند پلیس با امکانات فوق پیشرفته خود مشکل آنها را حل کند.

در سریالی دیده بود که سرگرد نیروی انتظامی یک ماشین سوزوکی در اختیار داشت و با آن همه جا رفت و آمد می‌کرد که این اصلاً درست و واقعی نیست. در اداره پلیس اتومبیل‌های سازمانی معمولاً پژو یا سمند است.

نکته دیگر این است که خیلی وقت‌ها نشان داده می‌شود که افسران پلیس در خانه‌های لوکس زندگی می‌کنند اما واقعیتش این است که بیشتر شاغلان نیروی انتظامی اعم از افسران و کارمندان، به دلیل حقوق کم، زندگی متوسط و رو به پایینی دارند. این‌ها را ما که خودمان در نیروی انتظامی شاغل هستیم متوجه می‌شویم اما مردم فکر می‌کنند واقعیت همان چیزی است که می‌بینند.»

برای اینکه بدانید تصویری که از شغلتان در تلویزیون و سینما ارائه شده، واقعی است یا نه، نیازی به دقت زیاد ندارید. واقعیتش این است که هرکس خودش در مورد شغلش متوجه اشتباهات می‌شود و بقیه مخاطبان، تصویر اشتباه را باور و بر اساس همان درباره شما قضاوت‌تان می‌کنند. طبق همین باورها، خیلی از مردم، خبرنگارها را فضول، راننده‌ها را پرحرف، استادان دانشگاه را عصاقورت داده و پزشکان را خشک و بی‌احساس می‌دانند. شاید زمان آن رسیده که فیلمسازان و سریال‌سازان بیشتر از مشاوره صاحبان مشاغل استفاده کنند.

نیم نگاه
احسان طوسی پزشک: در مورد شغل پزشکی خیلی وقت‌ها تصاویر نادرستی در فیلم‌ها و سریال‌ها نشان داده می‌شود که ممکن است به جهت آموزشی حتی اشکالات زیادی ایجاد کند. در فیلم‌ها جوری نشان داده می‌شود که بیمار همواره باید شوک الکتریکی بگیرد تا احیا شود، در حالیکه اینطور نیست. ما مواردی داشته‌ایم که خانواده بیمار شکایت کرده‌اند که چرا بیمارشان شوک الکتریکی نگرفته و فکر می‌کرده‌اند ما کم کاری کرده‌ایم. حالا بماند که در فیلم‌ها و سریال‌ها از روی لباس به بیمار شوک می‌دهند که اصولاً غیرواقعی است.
 یک کارشناس نیروی انتظامی: در حیطه کار نیروهای انتظامی هم این مسأله حساسیت‌های زیادی دارد؛ چه بسا ارائه تصویر نادرست باعث مخدوش شدن تصویر واقعی مشاغل انتظامی در نظر بیننده شود. در بعضی سریا‌ل‌ها طوری نشان داده می‌شود که پلیس از امکانات خیلی پیشرفته‌ای استفاده می‌کند و به سیستم‌هایی دسترسی دارد که عملاً اینطور نیست. همین باعث می‌شود که مردم در مواجهه با مشکلاتی که برایشان پیش می‌آید، انتظار داشته باشند پلیس با امکانات فوق پیشرفته خود مشکل آنها را حل کند.ایران
برچسب ها: پزشک ، بیمار ، شکایت
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: