همانگونه که انتظار میرفت «چگونگی سامان بخشیدن به ایام فراغت فرزندان» در صدر لیست دغدغهها و نگرانیهای آنان قرار داشت.
بویژه آنان بیشتر از آن جهت نگران بودند که درگیرشدن بیش از انتظار فرزندانشان در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و درگیر شدن مستمرشان با فناوری دیجیتال، آثار عصبی-روانی و ذهنی بلند مدتی بر آنان بگذارد و عملکرد زیستی – روانی و اجتماعی آنها را دستخوش بد کارکردی کند.
واقعیت این است که نگرانی و دلواپسی پدر و مادر تا حدودی درست به نظر میرسد. ماندن چندین و چند ساعته در شبکههای اجتماعی آثار ناخواسته و نگران کننده پرشماری از خود بر جای میگذارد.
بویژه اگر حضور در این فضا بخش عمده وقت شبانهروزی یک دانشآموز یا دانشجو را به خود اختصاص دهد، بیم آن میرود که او هم در دام «اعتیاد مجازی» گرفتار شود و دچار نوع مدرنی از وسواس شود که اهل نظر آن را «وسواس مجازی» میگویند. این دو موضوع، عارضه نشاط و شادابی طبیعی را از فرد میگیرد و او را به اضطرابی جانکاه و آزار دهنده دچار میسازد.
افزون بر آن همانگونه که پژوهشهای بین فرهنگی پر تعداد نشان دادهاند، عدم کنترل و فرو افتادن مستمر در باتلاق مجازی و فناوری دیجیتال علاوه براینکه نرخ وقوع رفتارهای پرخاشجویانه را دو چندان میکند؛ انزوای اجتماعی را نیزمضاعف میکند و موجب ابتلا به اختلالات حرکتی میشود از همین روی باید برای آن چارهای اندیشید.
اساسیترین چاره برای پیشگیری از ظهور و بروز اختلالات چندگانه حاصل از بیتحرکی و گرفتار شدن در دام عوارض فضای مجازی و دیجیتال، آن است که والدین برای اوقات فراغت (free time)فرزندان خویش، بویژه در تعطیلات طولانی تابستان، چارهای بیندیشند. این طرح و تدبیر نهتنها موجب از میان رانده شدن آثار ناگوار حاصل از «حضور انفعالی» در فضای مجازی میشود بلکه به رشد توانمندیهای ذهنی و مهارتهای اجتماعی و قابلیتهای جسمانی نیز کمک میکند.
به باور من، والدین باید اوقات فراغت فرزندان خویش را بالاخص در دو ماه پیش رو در قالب یک برنامه جامع و پر تنوع، سروسامان بخشند.
ضروری است این برنامه جامع در وهله آغازین «جسم» فرزند را پوشش دهد. برای این منظور لازم است بخشی از ایام هفته به یک فعالیت ورزشی مورد علاقه او، همراه با والدین یا بدون آنها در یک باشگاه ورزشی، اختصاص یابد. دو یا سه جلسه استخر در طول هفته میتواند فوقالعاده باشد. در گام دوم «پیوند اجتماعی» فرزند باید مطمح نظر قرار گیرد. بسیار گفتهاند و شنیدهایم که «آدم با آدم خوش است»، «انسان در جمع، راه و چاه زندگی را میآموزد»، «اعتماد به نفس را باید با حضور موثر در جمع فراچنگ زد». به همین سبب باید بخشی از برنامه اوقات فراغت فرزند یا فرزندان به فعالیت و گپ و گفت جمعی اختصاص یابد. این تعامل و گپ و گفت هم میتواند با دوستان و همسالان و همکوچهای و همکلاسی باشد و هم میتواند با اعضای فامیل باشد. یادمان نرود که نوجوان و کودک باید بخش محدودی از وقت خود را با بزرگسالانی همچون والدین و بستگان بگذراند تا راه و رسم زندگی را از آنان بیاموزد، اما فراموش نکنیم که «بزرگسالان اندرزدهنده» اغلب با پند و اندرزهای طولانی خود موجب رنجش فرزندانشان میشوند.
بخش دیگری از برنامه جامع اوقات فراغت باید به «پرورش ذهنی» اختصاص یابد. مطالعه و شرکت در کلاسهای محدود میتواند به چنین پرورشی کمک کند. بویژه این نوع فعالیت ذهنی باید فارغ از اجبار و رسمی بودن و مدرسهای باشد. چنانچه این اصل رعایت شود، فعالیت ذهنی تابستانه میتواند به رشد «خلاقیت» فرزندان کمک کند و موجب «گشودگی ذهنی» آنان شود.
شرکت در اردوهای کوتاهمدت دانشآموزی و دانشجویی و نیز مسافرت با اعضای خانواده نیز باید در «برنامه جامع» لحاظ شود. «فراگیری مهارت» نیز میتواند بخشی از برنامه جامع اوقات فراغت را به خود اختصاص دهد.
هنر و تربیت «حس زیباییشناختی» نیز باید در برنامه اوقات فراغت کودکان و نوجوانان گنجانده شود. برای این کار کافی است والدین چند فیلم و تئاتر خوب را شناسایی کنند و همراه فرزندان خود به تماشای آنها بنشینند. بویژه به مزایای با هم دیدن فیلم و تئاتر تاکید میورزم، چرا که لذت حاصل از این کار را دو چندان میکند.چنانچه حس زیبایی شناختی با انجام فعالیتهای معنوی و مذهبی همراه شود، اثرات شگرف آن دو چندان میشود. به همین سبب توصیه میشود بخشی از اوقات فراغت فرزندمان و نیز خود ما به اینگونه فعالیتها وشرکت در مراسم مذهبی و الهی اختصاص یابد.
اوقات فراغت تیغ دو لبهای است که هم میتواند به رشد کودک و نوجوان و جوان کمک کند و موجب پرورش ذهن و جسم و عاطفه او شود و هم میتواند به ایامی برای دغدغه و نگرانی و رنجش تبدیل شود. اگر از هماینک برای ایام باقیمانده تابستان، مطابق الگوی پیشنهادی در این نوشتار، طرح و تدبیری ویژه دراندازیم مطمئنا آن را به فرصتی جذاب و دیدنی تبدیل خواهیم کرد.
سردار سعید منتظرالمهدی - معاون اجتماعی ناجا