به گزارش شفا آنلاین، در این جوابیه که به امضای ۲۰۲ نفر از اعضای انجمن علمی هماتولوژی و انلکولوژی ایران رسیده است، آمده: با توجه به نکات شبهه برانگیز مطرح شده در مطلب مندرج با عنوان «عزم وزارت بهداشت برای تعیین تکلیف درمان سرطان در کشور» به نقل از دکتر محمدرضا قوام نصیری رئیس انجمن علمی پرتودرمانی سرطان ایران، به نظر می رسد برای رفع شبهات، توضیحاتی ارائه شود.
در مورخه ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ در نشریه ای پزشکی، مصاحبه ای با دکتر سید محسن رضوی فوق تخصص خون و سرطان بالغین و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، چاپ شد که در مقابل این مصاحبه، جوابیه ای از دکتر محمدرضا قوام نصیری رئیس انجمن علمی پرتودرمانی سرطان ایران منتشر گردید که روایتگر چالش دامنه داری در عرصه درمان سرطان کشور از سوی ایشان بود.
برای ورود به متن قضیه و فهم ابعاد چالش دامنه دار اخیر بد نیست نگاهی اجمالی به سیر دانش درمان سرطان داشته باشیم:
تا اواسط قرن بیستم، صرفا درمان های موضعی سرطان یعنی جراحی و پرتودرمانی تنها شیوه های موجود درمان سرطان بودند. از آن زمان به تدریج به نقش شیمی درمانی در درمان سرطان پی برده شد اما با توجه به محدود و جدید بودن شیمی درمانی، شیمی درمانی سرطان در آن مقطع، هم توسط پزشکان پرتودرمان، هم متخصصین بیماری های داخلی و هم توسط جراحان انجام می شد. لیکن در دهه ۱۹۷۰ میلادی و با توجه به افزایش داروهای شیمی درمانی و لزوم مدیریت تجویز و مقابله با عوارض جانبی شان (به خصوص عوارض هماتولوژیک و داخلی)، کشورهایی مثل آمریکا از همان زمان رشته درمانهای سیستمیک سرطان (شیمی درمانی) را بصورت رشته ای مجزا و به عنوان فوق تخصصی از رشته بیماری های داخلی و در کنار هماتولوژی به رسمیت شناختند. در اروپا نیز شیوه تفکیک همان زمان طرفداران جدی داشت لیکن با توجه به عدم وحدت رویه کشورهای اروپایی (هم به لحاظ تعدد کشورها و هم به لحاظ وجود بلوک های سیاسی-اقتصادی متضاد شرق و غرب) سیر مهاجرت از روال قدیمی تلفیقی به سمت تفکیک شیوه های غیرجراحی درمان سرطان، با تاخیر همراه بود ولی با شکل گیری اتحادیه اروپا این روند تسریع شد و اکنون فقط در هفت کشور اتحادیه اروپا (فنلاند، سوئد، نروژ، دانمارک، آلبانی، مولداوی، استونی) هنوز گامی به سمت جدایی پرتودرمانی از شیمی درمانی برداشته نشده و به روال قدیم باقی مانده است. جالب است بدانیم که تقریبا روند معکوس را (یعنی رفتن از سمت تفکیک دو رشته شیمی درمانی و پرتودرمانی به سمت تلفیق آنها) در هیچ کشور صاحب نام در عرصه طب نمی بینیم و این کار امری منسوخ است.
جهت آشنایی با شمای کلی رشته های اصلی مرتبط با درمان سرطان در ایران بد نیست بدانیم که از بیش از سه دهه قبل در حوزه غیر جراحی درمان سرطان، سه رشته اصلی در ایران فعالیت داشته اند: فوق تخصصهای خون و سرطان بالغین، فوق تخصصهای خون و سرطان اطفال، و متخصصین پرتودرمانی. بر همین اساس، دامنه فعالیت رشته خون و سرطان بالغین که فوق تخصصی از رشته تخصصی بیماری های داخلی است، مشتمل بر: بیماری های خوش خیم خونی، سرطان های خون، شیمی درمانی انواع سرطان های غیرخونی و Solid (سرطان های پستان، پروستات، ریه و ...)، پیوند سلول های بنیادی و مغز استخوان (برای انواع بیماری های خوش خیم، لوکمی و لنفوم ها، سرطان های Solid) است.
حال با این پیش زمینه به متن ارسالی دکتر قوام نصیری باز می گردیم تا بتوانیم با دید گسترده تری سخنان سره و ناسره را از یکدیگر جدا سازیم:
در بند یک سخنانشان، ایشان «با اطلاع واثق» به مخاطبان خود ابراز می دارند که «رشته فوق تخصصی و تایید شده ای با عنوان مشخص و کامل فوق تخصص هماتولوژی انکولوژی» در کشور وجود ندارد. ما از ایشان این سئوال را داریم که ترجمه انگلیسی عبارت «فوق تخصص خون و سرطان بالغین» که در دفترچه پذیرش دستیار فوق تخصصی منتشر شده از جانب وزارت بهداشت آمده است، چه عبارتی می باشد؟ شاید ایشان واژه گویاتری از فوق تخصص هماتولوژی و انکولوژی برای آن سراغ دارند که ما از حضور ایشان درخواست ارائه آن را داریم (و جهت کمک به ایشان توصیه می نماییم به سایت بورد طب داخلی آمریکا (ABIM) نیز نظری بیندازند)، اما به ایشان تذکر می دهیم همچون برخی همکاران خود سعی در ارائه واژه ناقص متخصص(!) هماتولوژی (با بریدن نیمی از عنوان رشته) نداشته باشند. البته نگارندگان نامه از جناب ایشان تقاضای دیگری هم دارند و چشم انتظار کمک ایشان: ترجمه انگلیسی واژه «انجمن علمی پرتودرمانی سرطان ایران» چیست؟
در بند دو سخنان ایشان، به جلسه ۱۲/۰۵/۱۳۹۲ در محل وزارت بهداشت استناد شده است و فرموده اند «(یا به مصلحت بی اطلاع هستند یا صلاح دیده اند آن را ندیده بگیرند)». حقیقت این است که هر دو قسمت این جمله ایشان یک معنا دارد (!) و در هر دو، نوعی اتهام کتمان حقیقت به همکاران فوق تخصص خون و سرطان بالغین نهفته است. اما فارغ از این اتهام ایشان، واقعیت امر را ما به ایشان خواهیم گفت. حقیقت ماجرا این است که فوق تخصص های خون و سرطان بالغین، خود نیز نمی دانند که اقدامی چنان غیرکارشناسانه در سال ۱۳۹۲ چگونه بدون توجه به فیلترهای کارشناسی و مبانی علمی موجه روز دنیا و آن هم درست در روزهای پایانی خدمت وزیر محترم بهداشت قبل، به یک باره سر برآورد و اگر مقاومت ما در مقابل چنین اقدام غیرعلمی نبود، امروز بیماران سرطانی بی خبر چه سرنوشتی داشتند؟ اما به هر حال به مخالفت خود با آن اقدام بدون کارشناسی افتخار می نماییم و مشعوف هستیم از اینکه نام ما نیز در کنار سربازان گمنام این مرز و بوم قرار دارد و چشمان تیزبین ما، مانع صدمه به مصادیق اقتصاد مقاومتی در حیطه درمان سرطان از همان سالها گردید.
نکته دیگری که بارها فوق تخصص های خون و سرطان بالغین به مسئولین محترم
تذکر داده اند و به وضوح در پایان بند سوم نامه جناب آقای دکتر قوام نصیری
هم به چشم می خورد این است که طبق اظهار ایشان، متخصصین پرتودرمانی «در
تمام زمینه های درمانی غیر از جراحی» ادامه خدمت خواهند داد. برای باز شدن
مفهوم این «تمام زمینه های درمانی غیر از جراحی» بد نیست بدانیم کم نیستند
متخصص های پرتودرمانی که از دست اندازی به شیمی درمانی سرطان های واضحا
هماتولوژیک (منجمله لنفوم، هوچکین، میلوم مولتیپل، والدنشتروم، CML، و CLL)
نیز ابایی ندارند و به کرات، این مورد حتی در مراکز آموزشی و دانشگاهی
تهران دیده شده است؛ حال تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل.
در بند سوم، دکتر رضوی را تهدید تلویحی به شکایت به دلیل نداشتن جایگاه حقوقی نموده اند. حاشا و کلا که این تهدید ایشان را جدی می گیریم چرا که سابقه شکایت برخی از اعضای انجمن پرتودرمانی سرطان از مرد علمی دنیا در سال ۲۰۱۲ میلادی در حیطه پیوند مغز استخوان و پدر علم پیوند مغز استخوان ایران، و یکی از بنیانگذاران فوق تخصص خون و سرطان بالغین پروفسور اردشیر قوام زاده بر تارک کارنامه علمی برخی از اعضای انجمن پرتودرمانی سرطان می درخشد. لیکن جهت کمک به تهیه مدارک لازم برای شکایت از دکتر رضوی، به ایشان و همکارانشان خاطرنشان می نماییم که اولا آقای رضوی یکی از کارشناسان مدعو وزارت بهداشت برای امور مربوط به کوریکولوم ها بوده اند و ثانیا، اگر قرار به شکایت دارند لطفا از تمام کارشناسان و پزشکانی که در چند دهه اخیر در تمام رسانه ها ابراز نظر علمی کرده اند، یک جا شکایت فرموده و گالیله های موجود را یک جا ساکت نمایند.
در مورد بند چهارم، قبلا در مقدمه توضیحات کافی و وافی داده شد لیکن جهت اطلاع ایشان از آخرین شرایط استرالیا به ایشان توصیه میکنیم که به منابع روز مراجعه داشته باشند تا متوجه گردند که استرالیا و نیوزیلند نیز مدیکال انکولوژی جدا از پرتودرمانی دارند و همانطور که ستاره بخت بریتانیا در سپهر سیاست افول کرده است، در حوزه علم نیز این اتفاق افتاده و بریتانیا همانند گذشته فقط مرجوعات پس زده خود را در مستعمرات قدیمی غیر انگلوساکسون خود ارائه می دهد و فقط برای انگلوساکسون های تابعه خود، محصولات به روز را می پسندد. معهذا با توجه به اینکه ایشان خود و ۱۰ نفر از تحصیلکردگان بریتانیا را مثال آورده اند از ایشان جای این پرسش است که: آیا کوریکولوم های پیشنهادی اخیر همکاران ایشان برای رشته تخصصی پرتودرمانی، دقیقا طبق کوریکولوم سال ۲۰۱۶ این رشته در بریتانیا است (یعنی هفت سال مدت دوره تخصص شامل ST۱ تا ST۷) یا کوریکولومی مقطعه است با کاهش مدت دوره آن به ۵۰ تا ۷۰ درصد طول مدت آن در بریتانیا؟ ؛ آیا ایشان می دانند علیرغم قدمت بیشتر رشته قدیمی مد نظر ایشان در انگلیس نسبت به مدیکال انکولوژی جدید التاسیس و نیز تا حدودی بیشتر بودن تعداد متخصصان آن رشته قدیمی نسبت به مدیکال انکولوژی در کل انگلیس، با کمال تعجب تعداد مدیکال انکولوژیستهای شهر لندن پایتخت و نماد آینده انگلیس، نسبت به متخصصان رشته قدیمی مدنظر ایشان فزونی یافته است؟ ؛ آیا ایشان در جریان هستند که در هندوستان به عنوان مستعمره قدیمی بریتانیا و با وجود Low income بودن، با افزایش تدریجی تعداد مدیکال انکولوژیستهای هند، متخصصان قدیمی (که هم پرتودرمانی می نمودند و هم شیمی درمانی) به دست کشیدن از شیمی درمانی و تمرکز مطلق بر پرتودرمانی متمایل شده اند؟؛ و آیا ایشان متوجه هستند که در واقع، وجود مدیکال انکولوژیست در سیستم های پایش و درمان سرطان اکنون در کشورهای Low-middle income در حکم کیمیا است؟
در مورد بند پنجم و اظهارات دکتر قوام نصیری و القاب و عناوین ناقص و اتهاماتی که از جانب ایشان نثار همکاران ما بخصوص جناب استاد پروفسور قوام زاده شده است ما از خوانندگان محترم عذرخواهی می نماییم و قضاوت در مورد لحن گفتار ایشان را بر عهده مخاطبین محترم رسانه می گذاریم.
اما نکته ای که باز هم در سطور پایانی این بند آمده و نیازمند سئوال از ایشان برای شفاف سازی قضیه می باشد این است که منظور ایشان از «اقدامات موثر شروع و این اتفاقات پیگیری گردد» چه نوع اقدام موثر و چگونه پیگیری بوده است؟ چرا که فوق تخصص های خون و سرطان بالغین هم که در جریان اتفاقات ۶ ماه اخیر سال ۱۳۹۵ قرار داشتند برایشان جای تعجب بسیار است که این «اقدامات موثر» از جنس چه نوع اقداماتی بوده که باعث شده طرح های علمی و کارشناسی شده مصوب در جلسه هشتاد و سوم شورای آموزش پزشکی و تخصصی ۰۷/۰۶/۱۳۹۵ (که حدود ۳ سال کار کارشناسی بر روی آن شده بود) هنوز هم بعد از گذشتن ۵ ماه از تصویب آنها مسکوت گذاشته شوند؟
در مورد بند ششم ما هم معتقدیم که کسب علم و تجربه تمامی ندارد، آن هم در علم پزشکی، و حتی همکاران گرانقدر پزشک عمومی ما نیز دائم در حال کسب معلومات و مهارتهای جدید برای ارائه خدمت به بیماران هستند. اما کسب معلومات و مهارتهای جدید به معنای دخالت غیرمنطقی در سایر شاخه های علوم نیست و هرکس در همان مسیری که انتخاب کرده باید سعی در افزایش مهارت جهت ارائه خدمت به بیماران داشته باشد: جراحان محترم با یادگیری شیوه های نوین جراحی، فوق تخصصهای خون و سرطان با افزایش دانش و آگاهی از داروهای جدید و فوائد و عوارض و صرفه اقتصادی آن، و متخصصان محترم پرتودرمانی با یادگیری شیوه های جدید پرتودرمانی.
در بند هفتم ایشان اتهامات بدون سندی را در مورد روند درمان عارضه دار توسط فوق تخصص های خون و سرطان بالغین مطرح کرده اند بدون آنکه خواننده را درجریان این امر بگذارند که هر شیوه درمانی حتی مصرف استامینوفن یا تزریق پنی سیلین نیز می تواند عارضه بدهد و اصولا درمان در هیچ زمینه ای از علم طب، کاملا بدون عارضه نیست حتی اگر شیوه درمان پزشک کاملا درست و بدون خطا هم بوده باشد.
وانگهی آیا ایشان به این نکته توجه دارند که به فوق تخصصهای خون و سرطان بالغین که قریب به ۳۰۰ نفر از نخبگان این مرز و بوم هستند در رسانه، اتهام درمان نادرست بیماران را می زنند که اگر نتوانند آن را اثبات نمایند، مجرم هستند؟
در قسمت های پایانی بند هفتم به کلی گویی هایی در زمینه پرهیز از اسراف و بار مالی اکتفا شده که ابدا مشخص نیست مبنای چنین کلی گویی هایی کدام ارگان و ارقام رسمی است؟ جهت اطلاع خوانندگان گرامی باید گفت که پر واضح است که درمان سرطان، متاسفانه در همه کشورها بسیار پر خرج است و نویسندگان این سطور در این زمینه خود را در کنار مردم و بیماران می بینند. لیکن این بدان معنا نیست که اقدام به تلفیق دو رشته شیمی درمانی سرطان و پرتودرمانی سرطان باعث کاهش هزینه بیماران می گردد بلکه ماحصل نهایی این اقدام، ایجاد رانت برای گروهی از پزشکان می باشد تا تمام اقدامات درمانی سرطان را بدون هیچ نظارتی و با خودارجاعی، در اختیار خود قرار دهند و هیچ فرد و ارگانی توانایی چند و چون کردن در صحت اقدامات درمانی و مالی آنان نداشته باشد، حال چه این فرد تمامیت طلب، یک متخصص پرتودرمانی باشد که سعی در قبضه نمودن کل مراحل درمان سرطان دارد و چه هر متخصص یا فوق تخصص دیگری.
در پایان بند هفت نامه دکتر قوام نصیری، نظر خوانندگان را به ادبیات ایشان در کل بند جلب می نماییم که بر اساس آن، ظاهرا ایشان فوق تخصص های خون و سرطان بالغین را مصداق افرادی که منفعت شان از اجحاف در حق بیماران سرطانی حاصل می شود می دانند و آنها را مسئول مطلق اسراف قلمداد نموده و انگاری مصوبات اخیر، دروازه بهشت و سعادت را بر روی بیماران خواهد گشود و آنان را از شر اسرافکاران رهایی خواهد بخشید. جهت اطلاع ایشان خاطر نشان می نماییم که ما التزام خود به اقتصاد مقاومتی را نه در قالب سخن، بلکه در عرصه اقدام و عمل به نمایش گذاشته ایم و هیچگاه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را در اوج تحریم های جهانخواران، تهدید به خاموش کردن دستگاه های خود ننموده ایم. جهت بازخوانی تاریخ، تنها دو نمونه کوچک را از اقدامات گروه فوق تخصصی خون و سرطان بالغین در زمینه اقتصاد مقاومتی و قطع ید بیگانگان یادآوری می نماییم که نخستین مورد آن، اقدام این گروه در بومی کردن درمان لوسمی پرومیلوسیتیک در داخل کشور و دومین آن، بنیانگزاری دومین مرکز پیوند مغز استخوان دنیا از بعد پوشش وسیع آن است که با خارج کردن حلقوم بیماران نیازمند از دست اجانب، منجر به نجات معجزه آسای جان شمار زیادی از بیماران بی پناه گردیده است و مانع خروج ارز از کشور و باعث خودکفایی در این زمینه ها شده است.
در بند هشتم ایشان طرف مقابل را متهم به نعل وارونه زدن نموده اند و قضیه بازبینی فایل صوتی جلسات را پیش کشیده اند. شاید بتوان گفت موضوع بازبینی فایل صوتی و تصویری جلسات در محضر داور و قاضی عادل تنها وجه اشتراک ما با دکتر قوام نصیری است و شدیدا از این امر استقبال می کنیم.
در پایان روی سخنمان با دستیاران محترم پرتودرمانی و پزشکان عمومی است که قصد ورود به رشته پرتودرمانی دارند تا در کوران وقایع اخیر، تصمیم گیری درست نمایند. همانطور که از نامه معاونت درمان وقت در سال ۱۳۸۲ بر می آید و مصوبه اخیر شورای آموزش پزشکی و تخصصی نیز بر این امر مجددا صحه می گذارد، انجام شیمی درمانی و تجویز داروهای سیستمیک ضد سرطان هرگز در حیطه اختیارات آموزشی تخصص پرتودرمانی نبوده است. فارغ از این نامه های اداری و دستورالعمل ها، دستیاران رشته تخصصی پرتودرمانی را به عملکرد شرافتمندانه دبیر محترم هیات بورد رشته پرتودرمانی و تعداد قابل توجهی از دیگر اساتید محترم متخصص پرتودرمانی جلب می نماییم که هرگز دست به جانب درمان سیستمیک سرطان و شیمی درمانی نبرده اند و صادقانه در صحنه عمل، رضای خالق و خدمت به خلق را سرلوحه کار خود قرار داده اند.
این جوابیه به امضای ۲۰۲ نفر از اعضای انجمن علمی هماتولوژی و انکولوژی ایران رسیده است.