باید توجه داشت، هر چه امنیت فضای سرمایهگذاری از این نظر که آینده شرکتها شفافتر شود و همچنین امنیت خاطر سهامداران از نظر سودآوری سالهای آتی شرکت افزایش یابد، گرایش به خرید سهام در فعالان بازار سرمایه و سرمایهگذاران افزایش مییابد. با کاهش ریسک میتوان گرایش سهامداران حقیقی و حقوقی را به خرید سهام افزایش داد.
برخی سهامها در بازار به دلایل مختلفی همچون نقدشوندگی، حاکمیت سهامداران عمده، ارزش بازاری که نسبت به سایر صنایع در بازار دارند و همچنین از نظر ابعاد سیاسی و اقتصادی و تبعات نوسانات قیمت آنها، دارای اهمیت بیشتر نسبت به سایر صنایع در بازار سرمایه هستند.
در نتیجه سهمهایی که از این ویژگیها برخوردارند، از توجه و اقبال بیشتری نسبت به سایر صنایع بورسی برخوردار میشوند. سهام شرکتهای فعال در حوزه بانکداری، خودروییها، پتروشیمی و پالایشگاهیها از جمله این صنایع هستند.
نگاه فعالان بازار سرمایه به نمادهای بانکی، بویژه پس از برجام مثبت است. تعداد زیادی از سرمایهگذاران که میخواستند ریسک کمتری متحمل شوند و سرمایهگذاری مطمئنتر با نقدشوندگی بالاتری داشته باشند، سهام بانکی را در پرتفوی خودشان قرار دادند؛ چرا که سرمایهگذاران بانکها را فضایی در نظر میگرفتند که از حمایت ملی برخوردار است و سیاستها به گونهای است که سودآوری آنها حفظ میشود. اتفاقات پیش آمده در نمادهای گروه بانکی برخلاف پیشبینیها بوده و سهامداران این گروه با تصمیمات و الزاماتی مواجه شدند که پیشبینی هیچ فعال یا کارشناس بازار سرمایه نبود.
لحاظ کردن مواردی در صورتهای مالی، حتی اگر درست بود اما به سبب ناگهانی بودنش، منجر به تبدیل ناگهانی سود بانکیها به زیانهای بزرگ شد و این موضوع به شوک و بهت در فضای بازار سرمایه انجامید.
از آنجا که سهام بانکی در پرتفوی گروههای زیادی در بازار سرمایه به دلایلی همچون نقدشوندگی، حاکمیت سهامداران عمده و غیره وجود داشت و سرمایهگذاران بسیاری بر نقدشوندگی سهام این شرکتها حساب باز کرده بودند، به طور ناگهانی با شرایطی مواجه شدند که انتظار نمیرفت و نماد این صنعت برای مدت طولانی، با توقف مواجه و دسترسی به منابع مالی به طور کامل غیرممکن شد. انتظاراتی که از گشایشهای روابط بینالمللی بانکی در پی برجام ایجاد شده بود، به سبب برخی مناسبات بین بانکی و سازو کارهای خود بانکها و برخی مباحث سیاسی فراهم نشد. این مسائل به همراه تصمیمات ناگهانی دست به دست هم داد تا مواردی همچون تغییر ناگهانی سود به زیان در آینده این صنعت در کوتاهمدت، شک و تردیدهایی ایجاد کند.
در این زمینه، انتظاری که از سیاستگذاران حوزه اقتصادی کشور از ناظران تا فعالان سیاسی تاثیرگذار در این حوزه میرود، این است که از اقدامات ناگهانی ـ که بر سودآوری شرکتهایی که در بازار سرمایه نقش بزرگی دارند و از سهامداران خرد زیادی برخوردارند و اشخاص حقیقی و حقوقی زیادی با سودآوری این شرکتها در ارتباط هستند ـ پرهیز کنند. اصلاحات ساختار مالی بانکها، وضعیت حسابهای بانکی و اصلاح صورتهای مالی بانکها ـ که برای تداوم فعالیت این صنعت ضروری به نظر میرسد ـ مورد توافق همه فعالان نظام بانکی و سرمایهای است؛ اما آنچه مهم است، روشی است که در جهت این اصلاحات اتخاذ میشود و نحوه اطلاعرسانی آنها نیز حائز اهمیت است.
محقق نشدن برخی مباحث مطرح شده در برجام، ازجمله گشایشهای بینالمللی و مباحث تورمی و بحث سود بانکی و تغییرات نرخ بهره بین بانکی از جمله مواردی است که در توقف طولانیمدت نمادهای بانکی رخ داده است. این تغییرات سبب شد سهامدارانی که سهام نمادهای بانکی را در پرتفوی خود داشتهاند، با قفل شدن منابع و نداشتن امکان تصمیم گیری در تغییر سیاستهای سرمایهگذاری منابع مالی شان مواجه شوند.
به دلیل اهمیت خاصی که نمادهای بانکی دارند، به افراد تاثیرگذار بر روند عرضه و تقاضای سهام شرکتهای این گروه توصیه میشود، حداکثر تلاش خود را به کار گیرند تا قیمتها هنگام بازگشایی نماد به گونهای نباشد که سهامداران خرد، زیانهای سنگینی متحمل شوند و در عین حال به گونهای نباشد که با حمایت بیمورد در روند فرسایشی قرار بگیرد.
احسان رضاپور
کارشناس بازار سرمایه