کد خبر: ۱۳۶۴۹۳
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۰ - ۱۱ دی ۱۳۹۵ - 2016December 31
زمانی که ارتباط والدین با کودکان و نوجوانان دوستانه باشد، این احساس در فرزندان شکل می‌گیرد که پدر و مادر مرا قبول دارند و این امر باعث تسهیل تربیت مناسب فرزندان می‌شود.
شفاآنلاین>اجتماعی> از قدیم گفته اند فرزند عزیز است، اما تربیت فرزند عزیزتر از اوست. کلید اصلی شیوه تربیت مناسب، درک شخصیت و خلق و خوی کودک است تا در کنار آن بتوان استعدادها و تمایلات او را بهتر شناسایی کرد. اما نمی‌توان گفت که یک راه قطعی برای تربیت کودکان در همه موارد وجود دارد. هیچ شیوه صحیح و منحصر به فردی وجود ندارد که شما با استفاده از آن بتوانید یک کودک سالم را پرورش دهید.

به گزارش شفاآنلاین، امروزه در عصر ارتباطات فرهنگ گفت‌و‌گو در پرورش فرزندان می‌تواند تاثیرگذارترین شیوه تربیتی باشد. آنچه در ادامه می‌خوانید نظرات بهروز بیرشک، روانشناس، در این زمینه است.

امروزه کودکان و نوجوانان به لحاظ استفاده از رسانه نسبت به والدینشان آگاهی بیشتری کسب کرده اند، این مساله چه تاثیری بر روند تربیت فرزندان دارد؟

دوره کنونی عصر دیجیتال نام دارد. نکته جالب در این زمینه، آشنایی و استفاده بیشتر فرزندان از وسایل ارتباط جمعی نسبت به والدین است. منع کودکان و نوجوانان از دسترسی به رسانه‌ها، شیوه مناسبی نیست. والدین باید در راستای بهتر کردن شیوه‌های ارتباطی خود با فرزندان تلاش کنند. زمانی که ارتباط والدین با کودکان و نوجوانان دوستانه باشد، این احساس در فرزندان شکل می‌گیرد که پدر و مادر مرا قبول دارند و این امر باعث تسهیل تربیت مناسب فرزندان می‌شود. از سوی دیگر پذیرفتن حرف بزرگ‌ترها برای کودکان و نوجوانان آسان می‌شود، چون دیگر پدر و مادر را نقطه مقابل خود نمی‌دانند. در ضمن این تفکر در بین کودکان و نوجوانان که می‌گویند والدین ما را درک نمی‌کنند و با اقتضائات نسل ما آشنا نیستند، می‌تواند فاجعه آفرین شود. والدین برای اینکه بتوانند دنیای نوجوانان و جوانان را درک کنند ابتدا باید در خود تغییر ایجاد کنند و برای ارتباط موثر با فرزندان به شیوه‌های ارتباط مناسب آشنایی پیدا کنند. برای مثال زمانی که بخواهیم پیشنهادی به نوجوان خود درباره استفاده از سایت‌های اینترنتی بدهیم، فقط جنبه بازدارنگی کافی نیست و باید دلایلی ذکر شود تا منطق استفاده درست جا بیفتد. مثال دیگر درباره استفاده از بازی‌های رایانه ای است. در بسیاری از کشورها، بازی‌های رایانه ای را با توجه به سن فرد می‌فروشند. عدم کنترل درباره استفاده از رسانه‌ها می‌تواند آسیب رسان باشد، اما کنترل باید به گونه‌ای باشد که کودکان و نوجوانان بتوانند آن را بپذیرند. همین که بدانند والدین در کنار آنها هستند می‌تواند اثربخش باشد. حتی والدین می‌توانند با مشارکت در به‌کارگیری از این ابزار نشان دهند که نقطه مقابل فرزندان نیستند و به این صورت منطق درست استفاده از رسانه‌ها برای آنها قابل درک است.

آیا استفاده از رسانه‌ها، می‌تواند باعث تربیت دوگانه در کودکان و نوجوانان شود؟

بله، نسل جوان و نوجوان راحت‌تر تحت تاثیر شبکه‌های اجتماعی قرار می‌گیرند و علت این امر قوی بودن رویکرد هیجانی در آنها نسبت به بزرگ‌ترهاست. هنوز رویکرد استدلالی قوی در آنها شکل نگرفته و الگوپذیری بالایی در این نسل وجود دارد. بزرگ‌ترها شخصیت جاافتاده تری نسبت به کودکان و نوجوانان دارند، اما فرزندان ما به لحاظ تاثیرپذیری فراوان، می‌توانند دچار تربیت دوگانه و حتی چندگانه شوند. کسانی که در رسانه‌ها کار می‌کنند باید تاثیر ادبیات، تبلیغات و... را در کودکان و نوجوانان مورد توجه قرار دهند.

ارزیابی شما از تاثیر رسانه‌ها بر سواد و آگاهی نسل جدید چیست؟

بحث‌های متعددی در این زمینه شکل گرفته است و این موضوع فقط مربوط به ایران نیست. تاکنون تحقیقات فراوانی در این زمینه انجام شده است. این تاثیر پذیری در برخی جنبه‌ها بالا و در برخی دیگر اندک است. برای مثال وجود ماشین حساب باعث تنبلی دانش آموزان در یادگیری جدول ضرب شده است. همین روند درباره رسانه‌ها نیز وجود دارد. مطالعه در میان نسل جدید به شدت پایین آمده و دلیل آن، وقت گذرانی در شبکه‌های اجتماعی است. همین روزنامه را در نظر بگیرید، هر شخص می‌تواند روی سایت آن را مطالعه کند و این تسهیل در دسترسی، کیفیت مطالعه را کاهش می‌دهد.

چگونه والدین می‌توانند از اختلال در روند تربیت فرزندان جلوگیری کنند؟

روزی گفته می‌شد که جامعه در پدرسالاری یا مادرسالاری به سر می‌برد، امروزه مقوله ای تحت عنوان فرزندسالاری مطرح است. نکته مورد توجه در این زمینه تاثیر مهم نقش والدین در تربیت فرزندان است. هر قدر بگوییم مسائل متعدد بر تربیت و جامعه‌پذیری کودکان و نوجوانان اثر دارد، نمی‌توان از نقش بارز والدین در این زمینه غافل شد. قبل از هر اقدام باید به رابطه پدر و مادر توجه داشت. محیط خانه باید در راستای تربیت فرزندان، سالم و مناسب باشد. باید با بچه‌ها مهربان و صمیمی رفتار کرد و برای آنها در زمینه‌های مختلف وقت گذاشت. در این زمان است که کودک یا نوجوان حس می‌کند که او را دوست دارند و می‌تواند بسیاری از مسائل را بیان کند. بحث با بچه‌ها می‌تواند در زمینه تربیت آنها موثر باشد. درضمن خانواده‌های بالنده مسائل درونی خود را به طور روزآمد پیش می‌برند. ما باید با روند تغییرات و تحولاتی که در بستر زمان رخ می‌دهد، هماهنگ باشیم و مشاهده این امر از سوی فرزندان که والدین آنها نسبت به این مسائل آگاهی دارند، باعث هم زبانی میان فرزندان و پدر و مادرها می‌شود. نکته مهم در این زمینه شیوه‌های فرزندپروری است که در میان خانواده‌ها تفاوت دارد. برخی خانواده‌ها تربیت فرزندان را به گونه دیکتارمآبانه پیش می‌برند که مشکلات فراوانی را به دنبال دارد، برخی نیز با سهل انگاری فرزندشان را تربیت می‌کنند. در این میان، خانواده‌هایی موفق نیز جنبه‌های دموکراتیک در تربیت فرزندان را پیش می‌گیرند. در این خانواده‌ها، ارتباط منسجمی میان افراد وجود دارد و در این شرایط است که پدر و مادر می‌توانند بر فرزندان خود نفوذ داشته باشند.

گفته می‌شود که پدر و مادرها باید روی استفاده فرزندان از رسانه‌ها نظارت داشته باشند، ساز و کار این نظارت‌ها چگونه باید باشد؟

نظارت به شکل چک کردن مداوم، اعتماد بین والدین و فرزندان را از بین می‌برد. در این شرایط کودکان و نوجوانان، به دلیل این گونه نظارت آزاردهنده، از پدر و مادر خود گریزان می‌شوند. نظارت درباره استفاده از رسانه‌ها باید متفاوت باشد و پدر و مادر حواسشان را جمع کنند، چون این نظارت نقش مهمی بر روابط آنها با فرزندان دارد. پدر و مادرها حق دارند از کارها و رفتار فرزندان خود آگاه باشند. برای مثال ما باید بدانیم کودک یا نوجوان ما با چه کسانی رابطه دوستی دارد. پدر و مادر باید فرزند خود را تشویق کنند تا دوستان صمیمی خود را به خانه بیاورد تا از این راه، با کسانی که بر کودک یا نوجوان تاثیرگذار هستند آشنا شوند. از این راه می‌توان فهمید که دوستان نزدیک فرزند ما از چه خانوادهایی هستند. نحوه برخورد ما می‌تواند ایجاد احساس صمیمیت و احساس درک شدن از سوی پدر و مادر را برای فرزندمان به همراه داشته باشد. برخورد مستبدانه با فرزند و تاکید بیش از اندازه بر جایگاه پدری یا مادری، باعث عدم برقراری ارتباط مناسب و صمیمی میان والدین و فرزندان می‌شود. از پیامد‌های این مساله می‌توان به پنهان کاری کودک یا نوجوان اشاره کرد که در پی آن فرزند کارهای خود را به شکل مخفیانه انجام می‌دهد. یکی دیگر از پیامدهای این مساله، جذب به سوی گروه دوستان است. کودکان و نوجوانان معتقدند فقط دوستانشان آنها را می‌فهمند و روی زبان مشترک با این گروه تاکید می‌ورزند. نقش پدر و مادر، نقش سختی است، اما می‌توان با تلاش در این زمینه و هماهنگی با جریانات روز، مسیر این نقش را هموار کرد.آرمان امروز

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: