کد خبر: ۱۲۷۳۰۸
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۰ - ۲۶ مهر ۱۳۹۵ - 2016October 17
شفاآنلاین>اجتماعی>گاهی نوشتن درخصوص خود نوشتن به همان زبان درباره همان زبان شگفت‌انگیز به نظر می‌رسد! اما گویی لازم است و ضرورت دارد تا برای زنده ماندن، تعالی و غنای زبان تاریخی و ملی خود، آگاهی فردی و خودآگاهی جمعی داشته باشیم.
بسیار زبان‌ها که در طول تاریخ از میان رفته‌اند که نابودی هر زبان یعنی نابودی یک فرهنگ، یک فولکلور و گاهی یک تمدن به بزرگی یک تاریخ! این واقعیت به هیچ وجه ناآشنا و دور از ذهن نیست. این موضوع آنقدر اهمیت دارد که بین دول استعمارگر غرب در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برای فراگیر شدن سه زبان فرانسوی، انگلیسی و اسپانیولی، رقابتی جدی بود. چه هر کدام فراگیر می‌شد به همان نسبت در نفوذ سیاسی و اقتصادی همچنین فرهنگی زمینه‌ساز برای نفوذ بیشتر در کشورهای مختلف می‌شد. در این نوشتار قصد تحلیل این موضوع را نداریم اما برای درک اهمیت زبان به عنوان زیرساخت توسعه و بخصوص در گستره فرهنگ مثال بسیار خوبی است. بخش بزرگی از فرهنگ بر زبان استوار است و اگر زبان دچار اختلال و ضعف گردد، عملاً فرهنگ مرتبط فرهنگی نفوذپذیر و تهاجم‌پذیر می‌شود. زبان ابزار اندیشه و حامل مفاهیمی است که شاکله زندگی در یک بافت خاص را شامل می‌شود. زبان یک دارایی باارزش و جزئی از حیثیت ملی و تاریخی است که باید حفظ شود و حفظ شدن آن با تولید دانش، اندیشه و بهره‌مندی مکتوب و مفصل ممکن می‌شود.  اگر مهارت افراد در به کارگیری زبان سطحی پایین داشته باشد، تولید محتوا در آن زبان کاهش یابد و بهره‌مندی مکتوب از زبان در عرصه‌های مختلف کم شود، آرام آرام توسط زبان دیگری اشغال می‌شود و بایستی شاهد تمرد تاریخ از یک تمدن بزرگ باشیم. بخش بزرگ زبان دیوانی و رسمی هندوستان و عثمانی پارسی بوده است و استعمار انگلیس با جایگزینی زبان انگلیسی به عنوان زبان دیوانی و رسمی، زمینه نفوذ خود را هموارتر ساخت. زبان‌های ماندگار همگی زبان‌هایی هستند که در گستره نوشتن توانمند بوده‌اند و زبان‌هایی که صرفاً شفاهی بوده و فاقد خط و خط‌الرسم بوده‌اند به مرور زمان در فرهنگ‌های دیگر غرق شده و از میان رفته‌اند. بنابراین اگر هر نسل جدید کشور ما بر زبان پارسی و ارکان آن مسلط نباشد و مهارت کافی در به‌کارگیری آن نداشته باشد، به مرور زمان شاهد استفاده از واژگان بیگانه، گرته‌برداری‌های تصنعی، تغییر نحو و از دست دادن بنیان‌های ترکیبی برای بیان اندیشه یا اندیشیدن خواهیم بود.  بنابراین باید برای مهارت و شایستگی افراد جامعه و بخصوص نسل جدید در خصوص زبان پارسی بکوشیم و دو چندان برایش سرمایه بگذاریم.
یک پیشنهاد کارآمد
در این میان «طرح نامه‌نگاری کودکان و دانش‌آموزان» را یافتم که بسیار جذاب و کارکردی به نظر آمد. این طرح در برنامه‌‌ صبح بخیر ایران معرفی گردید که با بنیانگذار آن مصاحبه مفصلی ترتیب داده بود. برای این طرح چند کارکرد می‌توان تصور کرد که یکی از آنها تقویت مهارت نوشتاری، واژه‌گزینی و درست‌نویسی نسل نوپل و دانش‌آموزان به بهانه نامه‌نویسی و البته نامه‌خوانی است. با توجه به اینکه در آن برنامه برای بیان مزایای طرح و فرهنگ نامه‌نگاری، به آسیب‌های فضای مجازی اشاره شد، مناسب دیدم در این زمینه توضیحاتی ارائه شود تا مخاطبان دچار سوء تفاهم نشوند. در این خصوص جای این پرسش است مگر ابزارهای نوین الکترونیکی، اینترنتی و فضای مجازی برای انتقال پیام و برقراری ارتباط کافی نیستند؟ که پاسخ نگارنده این سطور به این پرسش با قطعیت، منفی است. لازم به ذکر است که این نگارنده، مشاور طرح‌های بزرگ فناوری اطلاعات بوده و از جرگه افرادی که کورکورانه و سطحی به نفی فضای مجازی می‌پردازند، خارج است. توسعه کاربردهای فناوری اطلاعات بدون هیچ شک و شبهه‌ای برای توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ضروری است و گاهی نقش زیرساختی دارد.  جالب اینکه کشورهای توسعه یافته که فضای مجازی بسیار توسعه یافته و پرکاربرد دارند از فرهنگ نوشتاری بسیار غنی، تولید محتوا و سهم بالای استفاده از قلم و کاغذ نیز برخوردار هستند. یکی از مصادیق استفاده از قلم و کاغذ، نوشتن و ارسال نامه و کارت پستال است. حال که با چنین واقعیتی روبه‌رو هستیم پاسخ به این پرسش همچنان لازم است، که چه آسیبی از سوی فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی اینترنتی و ارتباطات الکترونیکی، متوجه زبان پارسی است؟ چرا این دو موضوع در برخی برنامه‌ها و اظهارنظرها، مورد اشاره قرار می‌گیرد؟ پاسخ در این واقعیت نهفته است که استفاده‌ بدون دیدگاه راهبردی و بدون تجزیه و تحلیل سیستماتیک که جنبه انفعالی به افراد و جامعه می‌دهد هر چیز مفیدی را تبدیل به چیزی پرزیان می‌سازد. استفاده افراطی از فضای مجازی به عنوان جایگزین فرهنگ نوشتن رسمی، به مرور زمان یادگیری نسل جوان را در زمینه زبان ملی یا مادری دچار آسیب جدی می‌سازد. نحوه نوشتن در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، سهل‌انگاری در انتخاب حروف درست با صدای مشابه، استفاده از اصطلاحات مخفف بدون هیچ پشتوانه ریشه‌شناسی، عدم تجربه نوشتن متن جدی و سایر رفتارهای زبانی در فضای مجازی شاید سبب توسعه ارتباطات و تبادل پیام باشد و کاربردهای مفید نیز داشته باشد _که دارد_ اما زیان و آسیبی که به زبان و کارکردهای آن وارد می‌شود را نمی‌توان نادیده گرفت. هم اکنون شاهد استفاده فراوان واژگان نادرست و ادبیات ناموزون در شبکه‌های مجازی هستیم و همچنین شاهد نوعی از نوشتار با عنوان «فینگیلیش» که دیگر بر ضمیر ناخودآگاه ما به مرور اثری خواهد گذاشت جبران ناشدنی و آنگاه شاهد نسلی هستیم که دانشجوی دکترای رشته حقوق واژه قصاص را به صورت قساس بنویسد یا در جای جای فضای مجازی شاهد استفاده از «راجب» به جای عبارت «راجع به» هستیم یا حاظر به جای حاضر!!! نوشتن یک متن درخواست برای استخدام توسط بسیاری از دانش‌آموختگان دبیرستان یا دانشگاه ما دشوار و بعضاً ناممکن است. چگونه می‌شود نسل‌های بعدی سعدی، فردوسی، خیام و جامی چنین بنویسند؟! چگونه می‌شود نسبت به این واقعیت بی‌تفاوت ماند؟ ریشه در فضای مجازی نیست بلکه ریشه در استفاده بیجا و زیاده‌خواهانه از این بستر پرفایده است. برای دانش‌آموزانی که هنوز به بلوغ نوشتاری نرسیده‌اند و تمرین و ممارست در نوشتن نکرده‌اند، استفاده بی‌رویه و اغراق‌آمیز از این ابزارها نتایج نامطلوبی به همراه دارد.
به نظر می‌رسد انفعال در برابر پدیده‌های فناوری و روحیه مصرف‌گرایی جهان سومی که همواره در طی صد سال اخیر سبب رشد سخت‌افزاری بدون تحول جدی در رشد فکرافزاری شده است، هم اکنون دامن زبان گرانبهای گرانسنگ پارسی را  نیز فرا گرفته است.ترکیب سه عامل آمار بسیار پایین مطالعه، میزان بسیار پایین حجم نوشتن (کتابت) دانش‌آموزان در دوران تحصیل و استفاده نادرست از بسترهای تبادل پیام مجازی، توانمندی زبانی و مهارت گفتاری و نوشتاری نسل جدید را دچار آسیب جدی می‌سازد.
به نظر می‌رسد باید مسئولانه‌تر، آگاه‌تر و با درایت دوچندان در این زمینه بیندیشیم، پیگیر باشیم و اقدامات لازم را انجام دهیم.  همان مللی که در بالا اشاره آمد که بیشترین استفاده از فناوری اطلاعات را دارند و در عین حال بیشترین ارسال نامه و کارت پستال، بیشترین آمار مطالعه را نیز دارند.
چگونه است که در ضریب نفوذ اینترنت و پهنای باند و بخصوص گوشی هوشمند و رایانک‌های همراه، در پی سبقت هستیم و جای خود را در رتبه‌های جهانی مخابرات و فناوری اطلاعات جست‌وجو می‌کنیم، اما نسبت به آمار خواندن و نوشتن مطالب جدی، اثربخش و ساخت‌یافته توجهی نمی‌کنیم. چگونه می‎‌خواهیم با دوستان مروت و با دشمنان مدارا کنیم و چگونه حدیث نی را با جان دل گوش فرا نهیم؟ چگونه با چالاکی بگوییم:
چنین است کردار گردون پیر/   گهی چون کمانست و گاهی چو تیر
آیا پسندیده نیست این حالت بیخیال‌منشانه را به خودآگاهی ملی و فرهنگی تبدیل کنیم؟ آیا نباید نسبت به فرزندانمان مسئول باشیم تا انسان‌های فرهیخته باشند و اسباب افتخار ایران زمین شوند؟ و مگر احتمال آن چه میزان است، فرهیختگی بدون حافظ و مولوی و بدون نیما و جلال؟ چگونه می‌شود بدون تمرین نوشتن و انگیزه استفاده از قلم، ساختار ذهنی درستی برای درک و انتقال مطلب ایجاد کنیم؟ با توجه به اهمیت موضوع باید بر اشتباهات کرداری و کردار جمعی خود در این زمینه توجهی منتقدانه داشته باشیم.
مثلاً چه ایرادی دارد زبان پارسی را با کمک ابزارهای پرمصرف فناوری اطلاعات بیاموزیم و بیاموزانیم؟ در مدارس بر مهارت نوشتن و خواندن توجه بیشتر کرده و تأکید بیشتر داشته باشیم؟در نهایت نگذاریم تیغ بران فضای مجازی ابزار قتل فرهنگ ما باشد، بلکه از این موهبت برش‌دار، برای تعالی و تجلی فرهنگ اصیل خود استفاده کنیم.  جان کلام نگارنده در این است که ریشه مشکل نه در زبان پارسی است و نه در فضای مجازی، بلکه ریشه مشکل جایی درون ما، در نوع رشد اجتماعی و در میزان آمادگی ما برای استفاده بهینه از فرصت‌ها است.
فضای مجازی به جای خود از نعمات روزگار ما است، اما فرصت اصلی و سرمایه بنیادین کودکان و نوجوانان ما هستند که باید شایستگی و توانمندی کافی در حوزه زبان پارسی و مهارت‌های گفتاری، شنیداری، نوشتاری و خوانشی داشته باشند. طرح  «نامه‌نگاری کودکان و دانش‌آموزان» که  گویا بخشی از طرح بزرگی است هم‌اینک به صورت موفقی اجرا شده و گویا تداوم دارد، مرا بر آن داشت تا این متن را بنویسم و خطاب به طراح آن(جناب آقای نظیفی) بگویم که در این راه تنها نیست زیرا خود را به عنوان یک ایرانی مسئول می‌دانم، از کنار این شعار که «نوشتن اندیشیدن مکتوب است» به آسانی نگذرم....ایران

امیرحسین حمیدیان/پژوهشگر فناوری اطلاعات

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: