کد خبر: ۱۲۶۳۹۹
تاریخ انتشار: ۰۶:۱۵ - ۱۹ مهر ۱۳۹۵ - 2016October 10
شفاآنلاین>اجتماعی>اختلال وسواسی اجباری یا OCD، یک بیماری روانی است که هر ساله یک نفر از هر صد نفر را در آمریکا تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و از این تعداد 50 درصد از موارد به عنوان موارد حاد طبقه‌بندی می‌شوند.
به گزارش شفا آنلاین،اگرچه شیوع اختلال وسواسی اجباری بیش از بیماری سلیاک است اما افراد کمی وجود دارند که می‌توانند واقعیت درست و نادرست را درباره این بیماری تشخیص دهند.

       بسیاری از افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری با سوتفاهم‌هایی دست به گریبان هستند که تاثیرات منفی بر زندگی شخصی و خانوادگی آن‌ها می‌گذارد. در اینجا با چهار باور نادرست درباره این اختلال آشنا می‌شویم و اشتباه بودن آن را ثابت می‌کنیم:
        افراد دارای اختلال وسواسی اجباری عاشق تمیز و مرتب کردن هستند. این تعبیر به این معناست که فردی که را کسل است و دوست دارد در رختخواب باقی بماند دچار سرطان بدانیم یا فردی را که دسر بعد از غذا را نمی‌خورد، دچار بی‌اشتهایی مفرط (آنورکسیا) بخوانیم. اختلال وسواسی اجباری یک بیماری روانی جدی است که با میزان بالای اضطراب و آشفتگی احساسی شناخته می‌شود.

       ممکن است افراد دارای این اختلال، از روش‌های ویژه‌ای برای پاکیزگی استفاده کنند اما مسلما از آن‌ها لذت نمی‌برند. آن‌ها اشیا و وسایل را تمیز و به‌سامان نگاه می‌دارند زیرا در غیر این‌صورت اضطراب شدیدی را تجربه می‌کنند. مهم است به یاد داشته باشیم که هر فردی با اختلال وسواسی اجباری، لزوما درگیر مسائل تمیزکاری نیست.

        اختلال وسواسی اجباری درباره تمیزکردن، شستن دست و ترس از میکروب است. وسواسی اجباری یک اختلال ناهمگن است که در افراد متفاوت به اشکال متفاوت ظاهر می‌شود. در واقع فقط بخشی از افراد مبتلا به وسواس، دچار ترس از میکروب یا اجبار برای تمیز نگه داشتن خود و جهان هستند.

       ترس‌های رایج یا وسواس‌های رایج در این افراد شامل این موارد هستند: ترس از میکروب‌ها یا آلودگی‌ها، ترس از ارتکاب به گناه، ترس از آسیب‌رساندن به خود و دیگران، ترس از مردن عزیزان، ترس از برخی اعداد، رنگ‌ها یا کلمات و مانند آن. افرادی با اختلال وسواسی اجباری رفتارهای خاصی را به منظور کاهش اضطراب مرتبط با وسواس خود انجام می‌دهند که به عنوان همان وسواس‌ها شناخته می‌شود.

       رایج‌ترین وسواس‌ها شامل این موارد است: شمارش، تکرار برخی حرکات، شستن دست‌ها، دعا کردن، تمیزکاری افراطی، سامان دادن یا منظم کردن چیزها به شکل «درست»، دست زدن یا ضربه زدن به اشیا. این نشانه‌ها می‌تواند از فردی به فرد دیگر متغیر باشد و در طول زندگی فرد نیز تغییر کند.

        داشتن بیماری اختلال وسواسی اجباری کاملا مشهود است. اگرچه باورش سخت است اما ممکن است بسیاری از افراد به این اختلال مبتلا باشند اما آن را تشخیص ندهند. افرادی با اختلال وسواسی اجباری اغلب قادر به پنهان یا سرکوب کردن نشانه‌های بیماری خود در معرض عام هستند به‌ویژه در شرایطی که درمانی هم دریافت ‌کنند.

       همچنین طیف وسیعی از بیماران مبتلا به وسواسی اجباری، نشانه‌های مشهود چندانی حتی در زمانی که تنها هستند هم ندارند. وسواس خالص (Pure obsessiona- OCD) زیرمجموعه‌ای از وسواسی اجباری به شمار می رود که به شدت در ذهن فرد جریان دارد. افراد دارای این اختلال نمی‌توانند تشخیص دهند که به وسواس مبتلا هستند زیرا نشانه‌های مرسوم این بیماری را از خود نشان نمی‌دهند.

        افراد دارای اختلال وسواسی اجباری دچارضعف اراده هستند و نیاز به استراحت دارند. ممکن است نشانه‌های ناشی از اختلال وسواسی اجباری در نظر افراد سالم خنده‌دار یا پوچ به نظر برسد و راه‌های زیر را به عنوان نمونه پیشنهاد کند: «خب دست‌هایت را نشوی»، «بی‌خیال، قرار نیست اتفاق بدی بیفتد»، «اجاق گاز خاموش است، نمی‌خواهد دوباره آن را چک کنی»، «چرا همه این آت‌وآشغال‌ها را دور نمی‌ریزی؟»، «نمی‌شود کمی واقع‌گرا باشی؟» اختلال وسواسی اجباری یک عادت عجیب و غریب شخصیتی نیست، بلکه یک بیماری است. درست است که هیچ‌فردی در دنیا نمی‌خواهد بیمار تلقی شود اما شما نمی‌توانید به یک بیماری مزمن بگویید «بی‌خیال!»

        افراد دارای اختلال وسواسی اجباری، مناطقی در مغز خود دارند که به معنای واقعی کلمه دچار اشکال است و مبارزه با این اختلال بدون درمان مناسب اگر نگوییم ناممکن بسیار دشوار است.

       برخی ضدافسردگی‌ها می‌توانند برای درمان این اختلال استفاده شوند و درمان‌هایی با استفاده از روش در معرض‌گیری و پیش‌گیری از پاسخ (ERP) نیز موثر واقع شده‌اند و به بیماران کمک کرده‌اند تا به اضطراب‌های خود با شدت کمتری پاسخ دهند.

       با این وجود تمام بیماران مبتلا به اختلال وسواسی اجباری باید بدانند که این بیماری یک بیماری مزمن است و می‌تواند تمام ابعاد زندگی آن‌ها را تحت تاثیر خود قرار دهد.
منبع: PsychologyToday
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: