اخیراً و در پی بررسی برنامه ششم توسعه در مجلس، کمیسیون کشاورزی در بررسی بند مربوط به تولید تجاری این محصولات در سطح کشور، مصوبهای مبنی بر «ممنوعیت تولید و واردات محصولات تراریخته» داشت اما در پی این مصوبه، مدافعان تولید تراریخته در کشور که پیشتر مدعی بودند علت ایجاد موج مخالفتها با تراریخته «به خطر افتادن سود هنگفت واردکنندگان تراریخته است» اما حالا و با این مصوبه مجلس ضمن مخالفت با این مصوبه کمیسیون کشاورزی مجلس مدعی شدهاند که «در صورت اجرایی شدن این مصوبه، قیمت گوشت به کیلویی 100 هزار تومان میرسد چرا که عمده خوراک دام کشور، خوراک تراریخته وارداتی است و با ممنوع شدن واردات تراریخته به کشور قیمت اقلامی مانند روغن و گوشت به شدت افزایش مییابد!»
اما در پاسخ به چنین شبهاتی که پس از مصوبه مجلس توسط مدافعان تراریخته طرح شده است، کیهان در قالب پرسش و پاسخ به این شبهات پاسخ داده که ادامه آمده است:
آیا در صورت ممنوعیت واردات محصولات تراریخته بحران شدید کمبود روغن و گرانی گوشت به وجود میآید؟
خیر! اولا تنها 30 درصد کلزا و ذرت تولیدی جهان تراریخته است و در بدبینانهترین حالت، باید در شرایط حاضر 70٪ روغن مصرفی کشور از منابع غیر تراریخته تامین شود.
ثانیا، مصرف متوسط سالانه روغن در ایران 20 کیلوگرم به ازای هر ایرانی است و حدود 40 درصد از متوسط سرانه جهانی (12/5 کیلوگرم) زیادتر است؛ نخستین وظیفه دولتمردان کاهش مصرف روغن در ایران است.
آنها که تا دیروز معتقد به تولید داخلی محصولات تراریخته بودند و واردات محصولات تراریخته را خیانت به کشاورزی مملکت میدانستند، امروز با مصوبه کمیسیون کشاورزی مجلس مبنی بر ممنوعیت تولید و واردات محصولات تراریخته بهپا خاستهاند و گوشت کیلویی 100 هزار تومان را نتیجه ممنوعیت واردات خوراک دام تراریخته عنوان میکنند! پس مشخص میشود که آنها به فکر اعتلای کشاورزی نیستند و به فکر سود خودشان و شرکتهایشان از محل انحصار تولید و واردات تراریختهها هستند.
آیا سازمان بهداشت جهانی سلامت تراریختهها را تایید کرده است؟
این سازمان فقط «تراریختههای موجود در بازار» را تایید میکند؛ چنانچه ذرتهای تراریخته Mon810 و Bt176 زمانی در بازار بودند و به دلیل شکایات کشاورزان اروپایی و آمریکایی مبنی بر افزایش مرگ و میر دامها از بازار خارج شدند. پس این جمله سازمان بهداشت جهانی «رافع هرگونه مسئولیتی» از جانب این سازمان است.
* گیاهان تراریخته در ایران از دیدگاه قوانین و اسناد بالادستی:
* اولا باید بررسی کرد که چه کسانی در مشاوره و تدوین این اسناد و قوانین
ایفای نقش نمودهاند و آیا این افراد ذینفع تجاری بودهاند یا خیر.
*
ثانیا: ماده 2 قانون ایمنیزیستی مسئولیت تولید و واردات محصولات تراریخته
را برعهده بخش غیردولتی نهاده است لذا هرگونه ورود دولت در این زمینه و
ایجاد بار مالی وجاهت قانونی ندارند.
* ثالثا: محصولات تراریخته بخش
کوچکی از کاربردهای مهندسی ژنتیک در بیوتکنولوژی کشاورزی است بنابراین
تفسیر به رای سند زیست فناوری برای توجیه واردات و کشت تراریختهها مشهود
است و انحراف اهداف این سند محسوب میشود.
آیا واردات و کشت گیاهان تراریخته با اهداف اقتصاد مقاومتی سازگار است؟
خیر؛ به دلایل زیر:
* ترویج نسل قدیم فناوری
* استفاده از ژنها و ابزار بیگانگان
* عدم مالکیت فکری محصولات تراریخته
* تهدید کشاورزی و امنیت غذایی کشور
* عدم اتکای تراریختهها به دانش درونزا و وابستگی به سموم آمریکایی نظیر راندآپ (گلایفوسیت)
چه کشورهایی کشت محصولات تراریخته را ممنوع کردهاند؟
38 کشور نظیر روسیه، آلمان، فرانسه، سوئیس، رژیم اشغالگر قدس، اتریش، ترکیه، عربستان، نروژ، سوئد، هلند، بلژیک، ایتالیا، فنلاند، مجارستان، بلغارستان، یونان، مالزی، دانمارک، نیوزلند،اسکاتلند، ایرلند، صربستان، لهستان و...
آیا واردات و تولید محصولات تراریخته در اولویت قرار دارد؟
خیر؛ زیرا بزرگترین مشکل کشاورزی کشور سوءمدیریت است؛ برای افزایش تولید، ارتقای عملکرد و مقابله با آفات و بیماریها و پدیدههایی نظیر شوری و خشکی روشهای بسیار کمخطرتری وجود دارد که مورد غفلت مدیران و برنامهریزان قرار گرفته است.
آیا گزارش دانشگاه علوم پزشکی یزد، در مورد ارزیابی ایمنی و سلامت تغذیهای برنج تراریخته بیطرف است؟
خیر؛ به این دلایل:
* در این گزارش تنها منابع بینالمللی مورد استناد قرار گرفته که در هیچ کدام از این کشورها برنج تراریخته تجاری نشده است!
* گزارش مذکور فقط برای تایید برنج تراریخته تدوین شده است و گزارشهای تخلفات برنج طلایی و آنالیز متابولیک برنج تراریخته ایرانی منعکس نشده است.
* اگر واقعا برنج تراریخته بیخطر است، چرا کشورهایی که این آزمایشات را انجام دادهاند تا این لحظه آن را به تولید انبوه و تجاری نرسانیدهاند.
* اینکه برنج تراریخته تولید شده در سایر کشورها خطرات کمتری دارد، دلیل بر تایید برنج تراریخته ایرانی نیست؛ لازم است آزمایشات مورد به مورد انجام و منتشر شود.
* چرا ارزیابیهای مخاطرات برنج تراریخته ایرانی منتشر نمیشود.
* چرا ایران باید بزرگترین ریسک موجود را قبول کند و تنها کشوری باشد که برنج تراریخته را به سفرههای مردم کشورش روانه میکند.
* چرا علیرغم اینکه بیش از 20 سال از تولید برنج تراریخته در کشورهای چین، امریکا و سوئیس میگذرد این محصولات کماکان صرفا به عنوان یک دستاورد پژوهشی در کانون توجه قرار دارند و تجاری نشدهاند.
* چرا به این حقیقت اشاره نمیشود که برنج و پنبه تراریخته ایرانی حاوی ژن مقاومت به آنتیبیوتیک «آمپیسیلین» است و مطابق قوانین سازمان بهداشت جهانی این ژن فقط برای مقاصد تحقیقاتی مجاز است و اجازه تجاریسازی و مصرف ندارد.تسنیم