، در این مطلب تکنیکهای سادهای را به شما
معرفی میکنیم که از آنها میتوانید برای موثرتر کردن سخنرانیهایتان
استفاده کنید.
سه قاعده کلی برای بهتر کردن سخنرانیتان عبارتند از:
۱) قابلدرک کردن آن
آیا شنوندههایتان قادر به درک حرفهایتان هستند؟ یا فقط نیمی از نکاتی که عنوان کردید را فهمیدهاند؟
۲) منطقی کردن آن
آیا
استدلالهایتان منطقی هستند؟ یا اینکه توقع دارید شنوندههایتان
ازخودگذشتگی کرده و به شما اعتماد کنند؟ ربط دادن صحبتها به هم برای
شنوندههایتان ساده است؟
۳) واقعی کردن آن
موضوعات جزئی و و واقعی همیشه بهتر از موضوعات کلی و انتزاعی هستند.
حالا به ۱۷ تکنیک خاص برگرفته از این سه اصل کلی اشاره میکنیم:
قابلدرک کردن حرفها
اگر
شنوندههایتان حرفهایتان را نفهمند، نمیتوانند تحت نفوذ شما قرار گیرند.
برای اینکه سخنرانی موثر داشته باشید، باید حرفهای واضح بزنید. برای
اینکه حرفهای واضح بزنید، باید از کلمات، عبارات، نمونهها و تصاویر قابل
فهم و واضح استفاده کنید و آنها را با سرعتی مشخص که برای شنوندهها قابل
جذب باشد، ارائه کنید.
چطور میتوانید اینکار را بکنید؟ از این طریق…
۱: از زبان ساده استفاده کنید.
از
کلماتی استفاده کنید که شنوندههایتان استفاده میکنند. از اصطلاحات فنی و
تخصصی که شنوندههایتان آشنایی با آنها ندارند استفاده نکنید.
سعی
نکنید از زبانهایی که در مقالات علمی و آکادمیک میبینید تقلید کنید. زبان
تخصصی در آن موقعیتها الزامی است ولی برای یک سخنرانی مثل سخنرانی شما
هیچ کمکی نمیکند.
البته دقت کنید که زبان ساده به معنی زبان خستهکننده نیست. از زبان توصیفی روشن و مشخص استفاده کنید.
۲: صریح باشید.
برای اینکه سخنرانی بانفوذ باشید، اول باید سخنرانی صریح باشید.
شنوندهها
و تماشاچیان شما نباید برای فهمیدن پیام شما سردرگم شوند. پیام شما باید
صریح و واضح ارائه شود. مطمئن شوید که مفهومتان با سوءتفاهم برداشت نشود.
مخصوصاً
خیلی مهم است که رابطهی بین فرضیات و نتیجهگیریهایتان مشخص و واضح
باشد. «بهدلیل» کلمهای جادویی برای این منظور است: «بهدلیل فرضیه A و
فرضیه B، میتوانیم ببینیم که این نتیجهگیری باید درست باشد.»
اگر سخنرانیتان چندین فرضیه دارد، دقت کنید که شنوندههایتان رابطه بین آنها را بفهمند.
۳: توالیها و پروسهها را به طور منظم دنبال کنید.
برای
کمک به شنوندهها برای فهم توالیها و پروسهها، قدمها و مرحلهها را با
نظمی معنادار عنوان کنید. اگر مراحل مختلف موضوع را بدون نظم مطرح کنید و
از این شاخه به آن شاخه بپرید، شنوندههایتان سردرگم خواهند شد.
با بالاتر رفتن تعداد مراحل، نیاز به استفاده از نمودار برای صراحت بیشتر بالا خواهد رفت.
۴: از نمودار استفاده کنید.
نمودارهایی
که با دقت طراحی شده باشند درک شنوندهها از موضوع موردبخث را بالاتر
خواهد برد. مهم نیست که نمودار را در Powerpoint بکشید یا روی یک وایتبرد
یا پشت یک دستمالکاغذی، مهم فقط این است که آن مفهوم را برای
شنوندههایتان روشن کنید.
ولی دقت کنید که یک نمودار پیچیده غیرلازم
را به شنوندهها معرفی نکنید. در بدترین حالت، یک نمودار شلوغ یا نموداری
که جزییات غیرمرتبط دارند، تماشاچیها را خسته کرده و درک آنها را از موضوع
کمتر میکند.
۵: از جدول استفاده کنید.
جدول هم مثل نمودار مطالب بسیار زیادی را به شنونده میرساند و میتواند مفاهیم پیچیده و روابط مبهم را به خوبی توضیح دهد.
دقت کنید که هشدار پیچیدگی غیرلازم درمورد جدول هم صدق میکند.
۶: از ارائه تدریجی استفاده کنید.
نمودار (یا جدول) را در نظر بگیرید که چطور مفهومی که تقریباً پیچیده است را به بهترین شکل توضیح میدهد.
در
تقریباً تمام موارد، استفاده از ارائه تدریجی باید امکانپذیر باشد. این
یعنی کل نمودار را به صورت پیشرونده و تدریجی و تکهتکه که در هر زمان فقط
یک قسمت از کل نمودار توضیح داده میشود، ارائه کنید. اگر حین صحبت کردن
نمودار را میکشید، درواقع ذاتاً از ارائه تدریجی استفاده میکنید (چند خط
میکشید، چیزی که کشیدهاید را توضیح میدهید، بعد چند خط دیگر و توضیحات
بیشتر و همینطور تا آخر). این کار با پاورپوینت هم به سادگی قابلانجام
است.
۷: از مقایسه، تشابه و استعاره استفاده کنید.
هرجا که مفهوم جدیدی را معرفی میکنید، یک مقایسه مرتبط با آن برای کمک به درک بهتر شنوندهها ارائه کنید.
منطقی کردن حرفها
خوب، حالا که شنوندههایتان متوجه حرفهایتان هستند، باید ببینید آیا حرفهایی که میزنید منطقی به نظر میرسد یا خیر؟
آیا حرفهایتان در آزمونهای منطقیای که شنوندههایتان به صورت ناخودآگاه در ذهنشان انجام میدهند، موفق میشود یا خیر؟
۸: شنوندهها را با مسائل پیشپاافتاده تحت نفوذ درآورید.
مسائل
پیشپاافتاده میتواند باثباتترین پایه برای صحبتهایتان باشد. ایده خیلی
خوبی است که با اینگونه مسائل شروع کنید چون شنوندههایتان بدون هیچ
توضیحی آنها را باور دارند و همین مسائل باعث میشود مابقی صحبتهایتان هم
به همان سمت و سو برود.
همچنین بیان موضوع از دیدگاه شنوندههایتان هم راهی عالی برای بانفوذتر کردن آن است.
۹: سوال بپرسید و کاری کنید شنوندههایتان فکر کنند.
سوال
کردن شنوندههایتان را هم درگیر میکند و باعث میشود شرکتکنندههایی
فعال در سخنرانی باشند. به جای اینکه به صورت منفعل یکجا بنشینند و منتظر
پاسخهای خودتان باشند، آنها به پاسخهای سوال فکر خواهند کرد. و بعد که
شما به سمت نتیجهگیریها می روید، آنها آن پاسخها را از زبان خودشان
خواهند دانست. در ایدآلترین شرایط، احساس خواهند کرد که خودشان به آن
نتیجهگیریها رسیدهاند، این روشی فوقالعاده برای متقاعد کردن آنهاست.
۱۰: نقطهنظر مخالف را مدنظر قرار دهید و آن را تکذیب کنید.
در
ظاهر به نظر احمقانه میرسد که ادعاهای مختلف ادعای خودتان را هم مطرح
کنید. اگر شنوندههایتان اصلاً به آنها فکر هم نکرده بودند چه؟ با این کار
فقط بذر شک و تردید را در دلشان کاشتهاید.
برعکس مطرح کردن نقطهنظر مخالف باعث میشود شما به دور از تعصب به نظر برسید و این اعتبارتان را بیشتر میکند.
۱۱:روی نقاطی که ارزش بیشتری برای شنوندهها دارد، تاکید کنید.
فقط
در صورتیکه واقعیاتی ایدآل و انکارناپذیر عنوان میکنید و استدلالهایتان
کاملاً قیاسی است (که در آن نتیجهگیری بلافاصله بعد از فرضیه میآید)، در
استدلال قیاسیتان مطمئناً نقصهایی وجود خواهد داشت. (این به آن معنا نیست
که کارتان را خوب انجام ندادهاید، استدلالهای استقرایی در تعریف خود
عدمقطعیتهایی دارد).
ازآنجا که سخنرانی شما طول مشخصی دارد، باید
بهترین انتخابها را برای گذراندن این مدت داشته باشید. اگر بخش عمده زمان
خود را به بحث کردن درمورد موضوعات موردعلاقه شنوندههایتان کنید، سخنرانی
موثرتری خواهید داشت.
واقعی کردن حرفها
جزئیات واقعی و مشخص قدرت مباحثتان را بالا میبرد و درنتیجه پیام کلیتان را نافذتر میکند.
توضیح
دادن تئوریای که باعث میشود راهکار شما سود را بالا ببرد شروع خوبی است.
تعریف کردن داستان شرکتی که توانست با استفاده از راهکارتان سود خود را تا
۱۷ درصد بالا ببرد، اقدام قویتری است.
۱۲ از تصویر و عکس استفاده کنید.
حرف
زدن درمورد یک چیز به صورت انتزاعی خوب است ولی استفاده از اشیاء یا
عکسهای واقعی اعتبار بیشتری به حرفهایتان میدهد. شواهد بصری به سختی
قابل انکارند.
۱۳: از جزئیات زنده و واضح استفاده کنید.
با کمک عکس میتوانید ادعاهایتان را با ارائه جزئیات دقیق واقعیتر کنید.
۱۴: از واقعیات و آمار استفاده کنید.
اعداد تاثیر صحبتهایتان را بیشتر میکنند. مثلاً دو جمله زیر را با هم مقایسه کنید:
– هر سال افراد زیادی بخاطر سرطان جان خود را از دست میدهند.
– هر سال ۳۰۰۰ نفر در جامعه بخاطر سرطان جان خود را از دست میدهند.
کدامیک از این جملات احتمال بیشتری دارد که بتواند شنوندههایتان را به اهدای سرمایه برای تحقیقات سرطان راغب کند؟
۱۵: منابعتان را ذکر کنید.
یک
آمار ممکن است درست باشد ولی بدون عنوان کردن یک منبع، شنوندههایتان آن
را رد خواهند کرد. با ذکر یک منبع، شما صحبتهایتان را قابلباورتر
میکنید.
البته اعتبار منبعی که ذکر میکنید هم مهم است.
۱۶: از نمونههای واقعی و نمونههای موردی استفاده کنید.
میتوانید
مباحث قانعکنندهای درمورد تئوریها و ایدهها ارائه کنید ولی
شنوندههایتان به این فکر خواهند کرد که این تئوریها واقعیت دارند یا نه.
نمونههای واقعی و تحقیقات موردی نشان میدهند که تئوری شما در دنیای واقعی
جا دارد.
۱۷: از خاطرات شخصی و حکایات استفاده کنید.
یک
داستان و خاطره شخصی قدرت یک نموه واقعی را با آنچه که از منابع قبلاً ذکر
کردید ترکیب میکند. اگر تصور کنیم شما منبع معتبری هستید، خاطرات شخصی
تاثیری به مراتب بالاتر از تاثیر خاطراهها و داستان دوستان و آشنایانتان
خواهد داشت.