شفا انلاین>سلامت> برای درک چگونگی مسائل جنسی کودکان، ابتدا باید از خود سوال کنیم که از مسائل جنسی به طور کل چه برداشتی داریم.
چرا که این موضوع در برگیرنده حیطه وسیعی
از مسائل جنسی وجسمی، نیازها، امیال و احساسات است. اغلب میشنویم که
تمایلات جنسی را «مجموعه رفتارهایی که به رابطه جنسی مربوط میشود» تعریف
میکنند. اما واقعا تمایلات جنسی چیست؟
در
ادبیات و تحقیقات علمی، تعاریف مختلفی از تمایلات و رابطه جنسی ارائه
میشود و به نظر میرسد که همگان میدانند تمایلات جنسی چیست. اما ارائه
تعریف مورد توافق همگان، کاری است دشوار. هرکسی تعریف مشخصی از آن ارائه
میدهد که در برگیرنده تجربه شخصی خود است.
تمایلات
جنسی را در بهترین حالت میتوان چنین تعریف کرد: «مجموعه رفتارها و
احساسات جسمی میان دو نفر که میتوانند عامل ایجاد احساسات ویژهای از قبیل
آرامش، هیجان و لذت شوند.»
آیا تمایلات جنسی در کودکان وجود دارد؟ اگر
این را بپذیریم که برای بسیاری از بزرگسالان تمایلات جنسی تداعی کننده
چیزی جز رابطه جنسی نیست، بدین ترتیب قابل درک خواهد بود که این دسته از
بزرگسالان تصوری از وجود نیازهای جنسی در کودکان نداشته باشند. سالها وجود
احساسات جنسی در کودکان انکار میشد و این امر البته منطقی به نظر
میرسید، چرا که رفتارهای جنسی در کودکان مشاهده نمیشد. در نتیجه این طور
تصور میشد که کودکان فاقد احساسات و تمایلات جنسی هستند. اما اگر نگاه
وسیعتری به تمایل جنسی داشته باشیم، در آن صورت مسائل جنسی حیطه وسیعتری
را در بر میگیرد.
ما
در دنیایی با تمایلات سالم و ناسالم جنسی زندگی میکنیم. بسیاری از کودکان
با اطلاعات پراکندهای که از محیط اطراف خود کسب میکنند، دچار سردرگمی
میشوند و ممکن است پیش از کسب آمادگیهای لازم، ناخواسته یا به زور وارد
یک رابطه ناسالم جنسی شوند.
اگر
ما برای کودکانمان خواستار زندگی سالم جنسی هستیم، باید دانش این مقوله را
به آنها بیاموزیم.
فاصله
بین کودکی تا دستیابی به هویت جنسی سالم در بزرگسالی مانند یک میدان مین
است. اگر بخواهیم نقشهای بکشیم که فرزندمان براساس آن و به راحتی و بدون
خطر از این فاصله بگذرد، لازم است که با مفاهیم گسترده جنسیت آشنا شویم.
محیط
خانه میتواند مهمترین مکان برای آموزش باشد. ما میتوانیم به آنها کمک
کنیم از همان ابتدا نسبت به جنسیت و رفتارهای جنسی خود احساس خوبی داشته
باشند و به اندازه کافی به ما اعتماد پیدا کنند تا به راحتی سوالهای خود
را درباره جنسیت از ما بپرسند. باید احساساتمان را صریح و بیپرده به آنها
بگوییم. به همان اندازه که غذا و سرپناه برای یک انسان مهم است، مسائل
جنسی نیز مهم هستند. مهمترین درسی که پدر و مادر میتوانند به کودک خود
بیاموزند، این است که متفاوت بودن با دیگران امری است طبیعی. باید با
کودکان در مورد معیارهایمان کاملا شفاف و صریح باشیم. بچهها باید بدانند
دیگران ممکن است در مورد رفتارهای جنسی معیارهای متفاوتی داشته باشند. به
آنها بیاموزیم که احترام به این تفاوتها مهم است.
کنجکاوی
نسبت به تولید مثل و روابط جنسی در ذات هر انسانی، از کودکی تا بزرگسالی،
نهفته است. اگر والدین بتوانند مطابق فرهنگشان، این وظیفه پایهای را خود
بر عهده بگیرند، این احتمال کاهش مییابد که فرزند آنها برای ارضای
کنجکاوی خود از منابعی استفاده کند که در پرورش و رشد او تاثیر منفی داشته
باشد.
بعضی
والدین بر این باورند که: اگر درباره مسائل جنسی چیزی نگویند، فرزندشان
نسبت به آن موضوع علاقهمند یا وسوسه نخواهد شد. اطمینان داشته باشید که
این کار عاقلانهای نیست. والدین با آگاهیرسانی در این مقوله، دانش
فرزندان خود را افزایش میدهند و دانش هیچگاه مخرب نیست. جنسیت در انسان از
لحظه تولد تا آخر عمر نقش مهمی را در زندگی ایفا میکند. کار اصلی والدین
این است که اطلاعات لازم را در اختیار فرزندانشان قرار بدهند تا آنها
بتوانند با آگاهی انتخاب کنند.
انسان
دارای ابعاد رشدی متعددی است. یک مورد، رشد فیزیولوژیکی است که با غذا
خوردن و رعایت بهداشت و... صورت میگیرد. دیگری رشد هوشی ذهنی است که به
واسطه آن، فرد یاد میگیرد وآموزش میبیند و دیگری رشد هوشی اجتماعی است که
شامل ارتباطات اجتماعی در خانه و مدرسه و جامعه میشود. همین طور رشد
عاطفی و یکی از ابعاد رشدی انسان مسئله رشد و بلوغ جنسی است.
رشد
و بلوغ جنسی دو بعد دارد. یکی پایه بیولوژیکی دارد و خودبهخود صورت
میگیرد و با ترشح غدد جنسی در دوران بلوغ همراه است. اما پایه دیگر رشد
جنسی رشد رفتار و ارتباط جنسی است که این بخش خودبه خود صورت نمیگیرد و
نیاز به آموزش و مراقبت و حضور فعال والدین و مربیان و متخصصین دارد.
آموزش مسائل جنسی برای رشد و بلوغ روانی – عاطفی -جنسی پسر و دختر (هر دو) لازم است
آشنایی
والدین با مراحل رشد جنسی کودکان و چگونگی برخورد مناسب و سازنده با
نیازها و ویژگیهای روانشناختی و زیستشناختی آنان میتواند سلامت جنسی
کودکان را در مراحل بعدی تامین کند.
البته
ذکر این نکته حائز اهمیت است که آموزشهای زودرس، شتابزده و ناشیانه
مسائل جنسی به کودکان، به همان اندازه آسیبزا خواهد بود که اگر این
آموزشها با تاخیر، پنهانکاری یا نادیده انگاری همراه باشند.
اگر
والدین به سوالات و کنجکاویهای جنسی کودکان واکنش طبیعی و مناسب با ظرفیت
ادراک آنها و به دور از مخفیکاری و سرکوب داشته باشند، خطر منحرف شدن
کودکان نسبت به مسائل جنسی کاهش مییابد، چرا که کنجکاوی کودک در ابتدا
صرفا جنبه شناختی دارد اما اگر برخورد والدین با سرکوب و ممنوعیت همراه
شود، ممکن است که این کنجکاوی معمولی و شناختی، جنبه جنسی پیدا کرده و در
نهایت زمینههای انحراف جنسی را برای آنها به دنبال داشته باشد.
در
حقیقت غریزه جنسی هم چون آب انباشته در پشت سد عظیمی است که اگر به درستی
هدایت شود، موجب نشاط و باروری خلاق ذهنی و روان میشود و اگر با این
نیروی بالقوه، برخورد منفی و سرکوبگرانه صورت گیرد، نه تنها از قدرت
تخریبگری آن کاسته نمیشود بلکه شدت و سرعت آن فزونی مییابد.
در
واقع پنهان کردن واقعیت، نه تنها آن واقعیت را از بین نمیبرد، بلکه
نیروی آن را شدیدتر و کارکرد آنها را مخفیتر و پیچیدهتر میکند
بهگونهای که ذهن ضدجنسی، انحراف جنسی را به دنبال میآورد.
ادامه دارد...
مهناز فرشچیانیزدی
کارشناسارشد روانشناسی بالینی