به گزارش شفا آنلاین،به نقل از سپیدموافقان همان افرادی هستند که حتی رقم 10 درصد را نیز زیاد میدانند و معتقدند که گروه مقابل، شانتاژ میکنند. مخالفان نیز که رئیس سازمان نظام پزشکی در راس آنها قرار دارد، دم از قانونشکنی هیات وزیران میزنند و با طرح این اصل بدیهی که اجرای قانون وظیفه تمام آحاد کشور است، بهنوعی اذهان را آماده بیقانونیهای احتمالی در زمینه دریافتهای غیرمتعارف میکنند.
مدیر امور انجمنها و موسسات پزشکی سازمان نظام پزشکی عصبانیت رئیس خود را قابل احترام میداند و میگوید: «تمام سعی دکتر زالی در بدنه سازمان، برخورد با زیرمیزی بوده و قطعا تلاش ایشان در این زمینه، مستمر خواهد بود. اما رقم اعلام شده برای افزایش تعرفه، مناسب نیست.» علی مهرابی بهار ادامه میدهد: «نه تنها جامعه پزشکی بلکه همه اقشار جامعه این انتظار را دارند که مقداری جلوتر از تورم جاری باشند. چراکه در این میان تنها هزینههای زندگی مطرح نیست، بحث تجهیزات پزشکی و حقوق و دستمزد نیز اهمیت دارد. عدم توجه به این مسائل ایجاد فشار میکند و افرادی که توان کمتری دارند، شروع به اقداماتی میکنند که خلاف روند اداری جامعه است.»
خطری به نام قانونشکنی
عضو شورایعالی نظام پزشکی معتقد است که زیرمیزی به جامعه جراحان و بخشهای جراحی اختصاص دارد و سایر صنوف پزشکی یا نسخهنویس هستند یا پروسیجرهای مورد نیاز را در همان مطب انجام میدهند. لذا نمیتوانند زیرمیزی بگیرند. نوید ناصری با تاکیدبر اینکه هیچ قطعیتی در این خصوص مطرح نیست، میگوید: «اما در هر صورت طبیعی است که این میزان افزایش تعرفه و قوانین ناصحیح، میتواند مردم را به قانون شکنی سوق دهد. کمااینکه اگر قوانین صحیح باشد، تمکین از آن ضرورت دارد.» ناصری با بیان اینکه نمیتوان انتظار داشت که جامعه پزشکی مالیات خود را چندبرابر از حد معمول واریز کند، مثالی را در مورد یکی از پزشکان نزدیک خود میزند و ادامه میدهد: «این فرد حدود 3 سال پیش، مبلغ 3 میلیون تومان بابت مالیات یک سال واریز کرد اما برای سال گذشته این رقم به 81 میلیون تومان تبدیل شده است. در صورتی که تعداد بیماران و درآمد او تفاوت فاحشی نکرده است.» وی ضمن هشدار نسبت به این مساله که اگر شرایط به همین شکل پیش برود، بسیاری از پزشکان مجبور هستند مطبهای خود را تعطیل کنند، خاطرنشان میکند: «وضعیت پزشکان درست مانند دریاچهای شده است که خروجی زیادی دارد اما ورودی آن کم است. پرواضح است که سرنوشت این دریاچه خشکیدن است. کلینیکهای پزشکی و مطبهای بخش خصوصی نیز همین حالت را دارند و پیشبینی مساله تعطیلی تحمیلی آنها، نیاز به استعداد خاصی ندارد.»
تعرفهها 5 برابر هم میشد، فایده نداشت
طرف مقابل اما گروهی قرار دارند که همین رقم افزایش یافته برای تعرفه پزشکی را نیز زیاد میدانند. رئیس دانشگاه علوم پزشکی سبزوار یکی از آنهاست که معتقد است نرخ تعیین شده برای افزایش تعرفه پزشکان، با آنچه در واقعیت باید اتفاق میافتاد، فاصله زیادی دارد. علیرضا مسلم تنهایی نماینده وزارت بهداشت در تصمیمگیریهای شورایعالی بیمه را علت اصلی این مساله عنوان میکند و میگوید: «البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که رشد منابع مالی سازمانهای بیمهگر در سال 95 نسبت به سال 94 حدود 12 درصد بوده است. لذا اگر هیات وزیران قصد افزایش بیش از 10 درصدی تعرفهها را داشت، باید این را نیز در نظر میگرفت که در نهایت این رقم را بیمهها باید پرداخت کنند. صندوق بیمه این توانایی را ندارد و گواه این ادعا این است که مطالبات پزشکان را تنها تا خرداد 94 پرداخت کرده است. در نتیجه این مبلغ بدهی نیز به ارقام قبلی اضافه میشد که پرداخت آن را مشکلتر و شاید غیرممکن میکرد.»
رئیس بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) مشکل را ریشهایتر از رقم افزایش تعرفهها میداند و معتقد است که حتی اگر تعرفهها 5 برابر هم میشد، گشایشی حاصل نمیشد. نادر توکلی میگوید: «امروز تعهدات بیمهها در زمان خود عملیاتی نشده و این مساله به معضل اساسی نظام بهداشت و درمان تبدیل شده است. کمااینکه اگر تعرفه 5 برابر هم بشود، تعهدات بیمه بالاتر میرود و روی افزایش کسورات تاثیر میگذارد. در نتیجه اصطکاک مراکز آموزشی و درمانی با سازمانهای بیمهگر به شدت بالا میرود.» وی ادامه میدهد: «افزایش تعرفه از آنجاکه تعهدات به موقع سازمانهای بیمهگر را به همراه ندارد، به چالش دوگانهای به خصوص برای بیماران بستری و مراکز دولتی تبدیل خواهد شد. وقتی مطالبات بیمه با تاخیر 12 ماهه وصول میشود، عملا لطف خود را از دست میدهد. پرسنل بیمارستان هم با این مطالبات میتوانند کارانه خود را دریافت کنند، این است که در مجموع چالش آن برای مراکز بهداشتی درمانی باقی میماند. لذا اینکه 10 درصد یا 25 درصد افزایش پیدا کند، مادامی که همراهی سازمانهای بیمهگر وجود نداشته باشد، کل افزایش تعرفه زیر سوال میرود.»
توکلی با تاکیدبر اینکه این مداخله ریشهای است و باید در سطح هیات وزیران حل شود، تصریح میکند: «آنچه در مراکز مشاهده میشود، درگیری مراکز آموزشی و درمانی با تعداد زیادی از بیمارانی است که فاقد بیمه یا بیخانمان هستند که همین مساله کسورات زیادی را به بار میآورد. راهکاری هم برای این دست از بیماران که عمدتا از افاغنه هستند وجود ندارد. افزایش تعرفه هم یک اثر معکوس روی این جریان دارد و منجربه افزایش کسورات میشود. وقتی تعرفه 10 درصد افزایش پیدا کند، میزان کسورات در بخش بیماران غیربومی و اتباع خارجی هم بالا میرود.»
شان پزشکان پایینتر از کارگران شده
موافقان افزایش تعرفه، خطر عدم ماندگاری پزشکان در مناطق محروم و کاهش انگیزه آنان را نیز یکی از آسیبهای افزایش کم تعرفههای پزشکی میدانند. نادر توکلی ازجمله افرادی است که میگوید نسبت به ماندگاری پزشکان طرحی با این رقم افزایش تعرفه خیلی خوشبین نیست. وی ادامه میدهد: «این تصمیم به شکل مستقیم روی میزان دریافتی پزشکان طرحی تاثیر میگذارد و باید گفت اگر مقدار این افزایش نیاز آنها را تامین نکند، انگیزه آنان را برای ماندگاری کاهش میدهد.»
نوید ناصری تاخیر 7 تا 9 ماهی در پرداختی بیمهها را شاهدی بر این واقعیت تاسفآور میداند که به جامعه پزشکی به اندازه کارگران هم بها داده نمیشود. وی ادامه میدهد: «حتی بعد از گذشت یک سال نیز کلی از برگههای بیمه را به بهانه کسورات حذف میکنند و در نهایت تمام پول نیز به صورت یکجا پرداخت نمیشود. درواقع پزشکان، به خصوص آنهایی که تازه فارغالتحصیل شده و برای گذراندن طرحهای خود به مناطق محروم اعزام میشوند، دقیقا به شکل خیریه فعالیت میکنند و تنها عنوان شایسته آنها، ایثارگران عرصه سلامت است.» وی که امروز به این نتیجه رسیده از روی ندانمکاری رشته پزشکی را انتخاب کرده، تصریح میکند: «با این قوانین، آینده نظام سلامت با خطر جدی مواجه میشود. کمااینکه استعدادهایی که ظرفیت تبدیل شدن به پزشکان مجرب برای خدمت به این کشور را دارند، از طریق مواجهه با این قوانین، فراری شده و به حوزه پزشکی ورود نمیکنند.»
رئیس دانشگاه علوم پزشکی سبزوار اما فرضیه کاهش ماندگاری را نمیپذیرد و میگوید: «تفاوت میان 14 درصد مورد انتظار و 10 درصد تحقق یافته، به اندازهای نیست که بخواهد در میزان انگیزه پزشکان طرحی برای ماندگاری در مناطق محروم تاثیری داشته باشد. ضمن اینکه دانشگاهها هماکنون درحال اجرای طرح تحول نظام سلامت هستند و از آنجاکه مقداری از منابع این طرح، ازسوی وزارتخانه به دانشگاهها تخصیص داده میشود، دانشگاهها قادر هستند که این دست کمبودها را جبران کنند. لذا اگر پزشکی واقعا قصد خدمت در منطقه محروم را داشته باشد، این 4 درصد تفاوت، تاثیری در تصمیم او نخواهد داشت.»