حمیلا بخشی میگوید: همه انسانها آنچه را که در اطراف خود میبینند به یاد سپرده و تکرار میکنند. در واقع طبق نظریهبندورا، اغلب رفتارهای خوب یا بد، هنجار و نابهنجار با سرمشق گیری و به نوعی تقلید آموخته می شوند.
نخستین الگوی رفتاری هر فردی، والدین اوست. زبان را از پدر و مادر میآموزد و رفتارهای آنها را به عنوان الگوهای رفتاری خود به ذهن سپرده و تکرار میکند.
این روانشناس با تأکید بر اینکه هر فردی در جامعه الگوی رفتاری خاصی برای خود انتخاب میکند، خاطر نشان میکند: حتی افرادی که دچار ناهنجاریهای فرهنگی هستند یا از نظر جامعه پذیری دچار مشکل شدهاند هم الگویی را برای خود انتخاب کردهاند. به عبارت دیگر آنها از الگوی رفتاری پیروی میکنند که از نظر سایر افراد جامعه نامناسب است. این امر در مورد همه گروههای سنی صدق میکند. البته در میان کودکان این تأثیر جدی تر خواهد بود.
به همین دلیل توجه والدین به رفتارهای خود و همچنین رفتارهایی که در
اطراف فرزندشان روی میدهد بسیار مهم است. فیلمها، کارتونها و حتی
بازیهای کودکانه، در شکلگیری الگوی رفتاری کودکان بسیار مؤثر است.
بندورا در نظریه جامعه شناسی خود بسیار صریح از ارائه الگو های
غلط و ضد ارزش برای کودکان انتقاد میکند. متأسفانه تحقیقات ثابت کرده
میان تماشای رفتارهای پرخاشگرانه تا ارتکاب آنها فاصلهای ناچیز وجود دارد.
کودکانی که زمان زیادی را به تماشای برنامههای خشن میگذرانند یا در
فضایی زندگی میکنند که براحتی هنجارهای جامعه شکسته میشود ناخواسته این
رفتارها را آموخته و تکرار میکنند.
به گفته این روانشناس، حتی بسیاری از ترسهای دوران کودکی و رفتارهای
منفی دوران بزرگسالی ناشی از رفتارهایی است که در زندگی با آن مواجه
شدهاند.
البته میزان تأثیر پذیری در افراد مختلف متفاوت است.
وی در ادامه به نقش گروه همسالان اشاره کرده و میگوید: در کنار
والدین و اعضای خانواده و همچنین نقش مهم رسانهها باید به جایگاه همسالان
در رفتار پذیری نیز توجه داشت. از این رو کنترل نامحسوس کودکان و
نوجوانان در حالی که آنها استقلال را میآموزند بسیار حائز اهمیت است.حمیلا
بخشی در خاتمه با تأکید بر نقش ماهوارهها در افزایش رفتارهای ضدارزشی در
جامعه، تصریح میکند: مشاهده رفتارهای منفی و مثبت میتواند با نهادینه
کردن این رفتارها در وجود فرد، او را به تکامل و سعادت سوق دهد یا زندگی
او را دچار نابودی کند.ایران