شفا آنلاین>اجتماعی>روانشناسی> ضربوشتم، شنیدن الفاظ زشت و تحقیرآمیز، شنیدن صداها و لحنهای تحکمآمیز و دست آخر آزار و اذیت شدن، ممکن است برای افراد بزرگسال مشکلاتی در پی داشته باشد و در روح و جسم آنها اثرات ناخوشایندی بر جای بگذارد، اما اگر این جسم کوچک باشد و این روح از آن دخترک یا پسرکی خردسال باشد، ویرانگر است و مخرب.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید همچون سیلی است که تنها خرابی و ویرانی به بار میآورد و هیچ دستاورد مثبت
دیگری در پی ندارد. حال تصور کنید که بر اساس آمارهای غیررسمی کارشناسان
آسیبشناس خانواده این سیلهای پنهان سالانه دست کم به سراغ 10هزار کودک
میرود و نشاط کودکیشان را به یغما میبرد.
سیل مخربی که یا از سوی یکی یا
هر دوی والدین روان است یا یکی از دوستان و آشنایان. نتیجهای نیز ندارد
جز تخریب شخصیت و
سلامت روح کودکان. از همینرو است که جامعهشناسان و
اساتید روانشناس متفقالقول بر این باورند که تا دیر نشده باید هم
تبصرههای قوانین کودکآزاری تکانی به خود بدهند و هم سازمانهای متولی
رسیدگی به این معضل و دست آخر نیز دولت. چراکه بر اساس نص صریح قانون و
مطابق ماده 19 پیمان حقوق کودک، دولتها موظف هستند کودکان را از هر نوع
بدرفتاری والدین یا سرپرستانشان محافظت کنند و برای جلوگیری از هر نوع
سوءاستفاده از کودک، اقدامات مناسب اجتماعی را انجام دهند. قانونی که به
نظر میرسد در سایه سایر مشکلات همچون اقتصادی و سیاسی واقع شده است.
تنبیه بدنی، رفتاری ناپسند اما قانونی «متاسفانه
طبیعت بسیاری از جرائم منتسب به کودکآزاری به گونهای است که مرتکبین، یک
یا هر دو والدین کودک هستند و به صورت اعمالی به وقوع میپیوندد که به نام
تربیت فرزندان شناخته شده است. غافل از آنکه چاشنی اصلی این نوع تربیت
خشونت است وتنبیههای شدید کلامی و جسمی.» این بخشی از گفتههای حبیبالله
مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور است که
در حالی مطرح میشود که آمار درست و شفافی از شمار کودکآزاریهای سالانه
موجود نیست.
آماری که نشان دهد خشونتهای خانگی علیه کودکان به طور متوسط
در دل چندین خانه و خانواده رخنه کرده و چند کودک به طور مداوم با خشونت
آزرده میشوند. وی با انتقاد از اینکه ماده ۵۹ قانون مجازات اسلامی به
والدین اجازه میدهد که اگر کودکش نافرمانی کرد، برای تادیبش او را کتک
بزند، میافزاید: «وقتی در قانون این رفتار مجاز شناخته شده، در نتیجه بروز
چنین عملی هیج مجازاتی در پی ندارد، وی با اشاره به اینکه این رفتار خلاف
قوانین مدافع حقوق کودکان در دنیا است، یادآوری میکند که بر اساس قوانین
بینالمللی هرگاه یکی یا هر دوی والدین مرتکب رفتار مجرمانه شوند و ارتکاب
اَعمال خشونتآمیزشان را از متصدیان تعقیب جرم مخفی کنند، مجرم شناخته
میشوند.
اما این موضوع در ایران ناشناخته و غریب است. چراکه تادیب کودک از
سوی والدین، فامیل، معلمان و آشنایان در عرف جامعه رفتاری آشنا است حتی
اگر نکوهیده باشد. در واقع اگر کودکی کتک بخورد، همه به این رفتار به دیده
تربیت نگاه میکنند و گاه آن را لازم میدانند، حتی اگر در آنطرف دنیا وضع
متفاوت باشد.
جای خوش کتک زدن کودکان در خرده فرهنگها سال
93 تلفن مرکز اورژانس اجتماعی در پی بروز خشونتهای خانگی و کودکآزاریها
بیش از 8هزار و 660 مرتبه و در سال گذشته نیز بیش از 9هزار و 500 مرتبه به
صدا درآمد. آماری که نشان میدهد روز به روز بر شمار و شدت کودکآزاریها
افزوده میشود. اما مسئله نگرانکننده آن تعداد کودکآزاریهایی است که هیچ
زنگ تلفنی را به صدا در نمیآورند.» این بخشی از گفتههای مصطفی آبروشن،
استاد آسیبشناسی خانواده و عضو انجمن جامعهشناسان ایران است.
در حالیکه
وی نسبت به رشد آمار خشونتهای خانگی علیه کودکان هشدار میدهد و معتقد است
مسئولان به قدری سرشان شلوغ است که کودکان را فراموش کردهاند. وی با
اشاره به اینکه تحقیقات میدانی حاکی از آن است که بیشتر کودکآزاریها از
سوی والدین صورت میگیرد و اغلب از نوع تنبیههای بدنی از نوع کتکزدن و
تنبیههای روحی تحقیرآمیز است میگوید: «درست است که جامعه نسبت به
کودکآزاری حساس شده و تنبیه کودکان به هر نحوی در نگاه بسیاری از اعضای
جامعه رفتاری ناپسند است، اما هنوز در خرده فرهنگها کتکزدن کودکان حکم
آموزش دارد و اصلاح رفتارهای غلط است.»
آبروشن با تاکید بر اینکه متاسفانه
آمارها در مورد آسیبهای اجتماعی دقیق نیستند و حتی آمارهایی که از سوی
برخی از مسئولان کشور اعلام میشود نیز بر اساس رویکرد و افکار فردی است تا
تحقیقات میدانی و عملی، میافزاید: «کودک آزاری تنها شامل تجاوز جنسی نیست
بلکه هرگونه آسیبی اعم از آزار جسمی و جنسی و روانی و حتی برآورده نکردن
نیازهای کودک از قبیل بهداشتی، خوراکی، آموزشی و سلامتی اسکان که به فرد
زیر 18 سال وارد شود، مصداق کودکآزاری محسوب میشود. همچنین همه اقدامات
منجر به کتک زدن، تجاوز، تحقیر و توهین نیز در مقوله کودکآزاری قرار
دارند. حال با بازتعریف واژه کودکآزاری همگی میدانیم که چه تعداد از
کودکان اطرافمان در معرض آزار جسمی و روحی قرار دارند.»
مددکاران اجتماعی، کلید معمای کودکآزاری علیرغم
اینکه در اکثر کشورهای دنیا تلاش میشود تمهیداتی برای پیشگیری، کنترل،
کاهش و برخورد با پدیده شوم کودکآزاری و خشونتهای خانگی در پیش گرفته
شود، اما هنوز در قوانین ایران خلاءهایی وجود دارد که راه فرار را برای
والدین مرتکب خشونت خانگی باز میگذارد و مقابله با این رفتار مخرب امری
سخت و گاه محال است. چراکه قربانی جرم کودکآزاری نه از لحاظ قانونی
شایستگی و عقلرسی شکایت از والدینش را دارد و نه در عمل قادر به انجام
چنین کاری است.
چراکه در نهایت کودکان محکوم به زندگی در چهاردیواری مادر و
پدر ظالمش است و راه فراری ندارد.در نتیجه در بسیاری از موارد ثبتشده
کودکآزاری اساسا وقوع چنین حوادثی به مقامات قضائی و ضابطین دادگستری
گزارش نمیشود. اما راهکاری که در این میان مغفول مانده است، حضور مددکاران
خانواده است. مشاورانی که میتوانند بلافاصله پس از ثبت و اعلام شکایت
کودکآزاری از طریق شماره اورژانس اجتماعی وارد عمل شوند و همچون پرستاری
از دور زندگی کودک را رصد کنند.
اما بنا بر تاکید حسین اسدبیگی، رئیس مرکز
فوریتهای اجتماعی بهزیستی کشور، نه بودجه به همکاری گرفتن این مددکاران
مهیا است و نه بانکی از اطلاعات این نیروهای متخصص آماده است.
آنهم در
شرایطی که بهزیستی هماکنون با کمبود اعتبارات در بخش درمانی مواجه است و
ارائه تجهیزات پزشکی به معلولان. مشاورانی که میتوانند همچون خواهران یا
برادران بزرگسال، حامی و حافظ کودکانی شوند که از سوی یکی از سرپرستهایشان
مورد انواع آزار جسمی یا کلامی قرار میگیرند، اما جای خالیشان به وفور
به چشم میآید.
خلائی که به گفته اسدبیگی قرار است همزمان با آغاز به کار
مجلس دهم از سوی نمایندگان مردم در بهارستان پیگیری شود تا بلکه با ساز و
کار مشخصی و با ردیف بودجه در دستور کار بهزیستی با فوریت اجرا قرار گیرد.
هرچند که تا تصویب و اجرایی شدن چنین طرحهایی راه طولانی در پیش است و در
این مدت قرار نیست از شدت و آمار آزار و اذیت کودکان کاسته شود.