دکتر فرشاد نجفیپور میگوید: بیشتر افرادی که
تنفر، خشم و ترس را تجربه کردهاند به دنبال راهی هستند که احساسات منفی
خود را مهار کنند. در پاسخ به این افراد میتوان گفت که همه احساسات و حتی
احساسات منفی، همیشه حرفهای مهمی برای گفتن دارند. از اینرو نباید آنها
را فراموش، خاموش یا سرکوب کنیم. در مقابل باید برای دستیابی به پیام نهفته
این احساسات راهی بیابیم. این متخصص روانشناسی ورزشی در ادامه میافزاید:
میتوان تنها با چهار گام پیام نهفته در احساس را پیدا کرد اما فراموش
نکنیم که نباید به هیچ وجه دو گام اول را حذف کرد.
گام نخست: نفستان را بیرون بدهید.
دکتر نجفیپور با تأکید بر اینکه یک لحظه احساس را به حال خودش بگذارید،
خاطرنشان میکند: قبل از هر کار باید تنشی که احساس را سر جایش چسبانده رها
کنید. برای این کار سه بار نفس عمیق بکشید. هنگام بازدم همه اعضای بدن از
سر تا نوک پا را کنترل کنید تا بتوانید اعضای تحت فشار را بیابید؛ هر
عضلهای که سفت بود، شل کنید و نفستان را بیرون بدهید.
گام دوم: بپذیرید که این ناراحتی شاهدی بر واقعیت، تمامیت و زنده بودنتان است.
این متخصص تصریح میکند: هرچه سایه خود را انکار کنید بیشتر به آن بدل
خواهید شد. نگرانی و ترسها بخشی از زندگی ما را تشکیل میدهند. همه
انسانها بیقید و شرط آن را تجربه میکنند و با احساسات منفی و ناخوشایند
روبهرو میشوند. نادیده گرفتن این احساسات نه تنها راهگشا نخواهد بود بلکه
آرامش فرد را هم تحت تأثیر قرار میدهد. حقیقت این است که مثبت و منفیهای
زندگی در کنار هم هستند و هیچ کس نمیتواند بخشی از وجودش را انکار کند،
کسی که از وضعیت فعلی خود ناراضی است نمیتواند آینده را از آن خود کند.
بنابراین بهتر است احساسات خود را انکار نکنید تا عقلتان سالم بماند.
در این مرحله پس از سه بار تنفس عمیق با خود بگویید: «من درحال کسب
تجربهای جدید هستم. من برای کشف پیام احساساتم آماده ام». سپس لحظهای
آرام بنشینید و نفس عمیق بکشید و خود را برای برداشتن گام بعدی آماده کنید.
گام سوم: کنجکاوی کنید.
دکتر نجفیپور تأکید میکند: احساسات، واکنش به تصور ما از لحظه وقوع یک
رویداد است و البته میتواند نمایانگر توقعهایی باشد که برآورده نشدهاند
یا اینکه ترس ما از نرسیدن به خواستهها باشد. از اینرو بهتر است بدانید
درمورد شما کدام درست است. کنجکاوی احساسی که بهای چندانی به آن داده
نمیشود بسیار کارگشا خواهد بود، به طوری که سقراط میگوید: «کنجکاوی، مادر
عقل است.»
نفس عمیق بکشید، کنجکاوی کنید و ببینید چه توقعی داشتهاید که عملی نشده
است. برای احساس خود حرمت قائل شوید و علت را دریابید: «من غمگینم چون...
من عزادارم چون... من ناامیدم چون... من متنفرم چون...». کشف زمینه احساسات
باعث میشود گام بعدی را کشف کنید. ناگهان آن نیروی منفی خودبهخود ناپدید
میشود. کنجکاوی به ترک عادت هم کمک میکند و میتواند منشأ تغییرات مثبت و
پایدار باشد.
گام چهارم: به دنیای پیرامون خود توجه کنید.
این متخصص در خاتمه توصیه میکند: ببینید کجا هستید، داشتههایتان را
ببینید، علایقتان را بیابید. این یافتهها را هم با احساسات فعلیتان
همراه کنید. اندوه و ترس را با شکرگزاری، ناکامی و ناامیدی را با مهربانی،
تنفر را با امید، خشم را با شوق و حسادت را با بخشش، کماثر کنید؛ بپذیرید
بدون احساسات منفی، احساسات مثبت معنا ندارند. مغز یک کلید روشن - خاموش
دارد که وقتی احساسات منفی روشن میشوند احساسات مثبت خاموش میشوند و
برعکس. از این کلید خوب استفاده کنید.ایران