شفا آنلاین>سلامت>«سوختن» کابوس خیلیهاست. کابوسی که ایرانیهای زیادی آن را در بیداری تجربه میکنند.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید آمارهای جهانی نشان میدهند ایران از نظر تعداد سوختگیهای سالانه
و مرگومیر ناشی از آن اصلا وضعیت خوبی ندارد. سالانه 300 هزار مرگ در اثر
سوختگی شعله در جهان صورت میگیرد.
نکته حائز اهمیت این است که بیش از 95
درصد مرگها در کشورهای با درآمد کم و متوسط است. در ایران، سوختگی با از
بین بردن بیش از ۲۰۰هزار سال عمر مفید در هرسال، رتبه سیزدهم را در تحمیل
بار مالی به وزارت بهداشت، از آن خود کرده است.
در کشور ما با جمعیت بیش از
80 میلیون نفری، سالانه 25 تا 30 هزار نفر بابت
سوختگی در بیمارستان بستری
میشوند، درحالیکه این رقم در آمریکا با جمعیت 300 میلیون نفری، 40 تا 45
هزار نفر است. علاوه بر این، در ایران از هر صد بیمار سوخته شده ده نفر
میمیرند و افراد زنده مانده نیز تا پایان عمر ناتوان هستند درحالیکه در
کشورهای پیشرفته از هر صد بیمار سوخته، سه بیمار جان خود را از دست
میدهند. معنی این جملات این است که در ایران نه تنها تعداد بیشتری
میسوزند بلکه تعداد بیشتری هم بر اثر سوختگی میمیرند.
البته دلیل این
موضوع قطعاً حساسیت بیشتر پوستی ایرانیها به شعله و مواد شیمیایی نیست
بلکه همهچیز به آگاهی و امکانات مربوط میشود که از این دو عامل، وضعیت
امکانات درمانی بهمراتب بدتر است. تا جایی که هر روز آماری از تعداد
تختهای غیر استاندارد که همانها هم تعدادشان کم است منتشر میشود. البته
این آمار خیلی وقتها با هم نمیخوانند.
حسین
فاطمی، رئیس مرکز تحقیقات و سوختگی دانشگاه علوم پزشکی ایران میگوید:
«شاید در حرفهای مسئولان اختلاف محدودی بین تعداد تختهای سوختگی دیده شود
که دلیلش میتواند عدم حضور ذهنشان برای ارائه عدد دقیق باشد اما این
موضوع نباید اصل مسئله را تحت شعاع قرار دهد. به هر حال همین که بدانیم در
کشوری با هشتاد میلیون جمعیت 886 تخت سوختگی داریم خندهدار است در حالی که
طبق وعده وزارت بهداشت باید تعداد این تختها تا پایان سال 94 به دو هزار
و 400 میرسید.» عمق دردناکی موضوع را زمانی به درستی احساس میکنید که
بدانید از همین تعداد تخت موجود هم کمتر از ده تخت استاندارد هستند.
این را
فاطمی هم تایید میکند و میگوید: «رسیدن تختهای استاندارد به تعداد مورد
نیاز که یک رویاست چرا که هزینه هر تخت که تمام ویژگیهای درمان بیماران
سوخته را داشته باشد و بتوان همه کارها را روی آن انجام داد نزدیک به یک
میلیارد تومان تمام است.در حالی که همه ما میدانیم وزارت بهداشت نمیتواند
به راحتی چنین بودجهای را اختصاص بدهد. از طرف دیگر به هیچ وجه اتاقهای
درمان بیماران سوختگی نباید بیشتر از یک تخت داشته باشد چرا که این بیماران
نیاز دارند در یک محیط کاملاً ایزوله درمان شوند در حالی که در تنها مرکز
تخصصی درمان سوختگی پایتخت بعضی از اتاقها شش تخت خوابی هستند و این یعنی
فاجعه.»
طرح تحول و خدمات درمان سوختگی بعضی
از حرفهای مسئولان وزارت بهداشت نشان میدهد که آنها خیلی هم از اسفناک
بودن وضعیت درمان بیماران سوختگی بیخبر نیستند. نمونهاش حرفهای چند وقت
پیش وزیر بهداشت که گفته بود: «در حال حاضر، کمتر از ۱۰۰ تخت استاندارد
سوختگی در کشور داریم و حمایت از بیماران دچار سوختگی، نیازمند بودجه، بیمه
و تجهیزات کافی است که در همه این زمینهها مشکل داریم.» وزیر بهداشت در
تشریح این مشکل هم مانند بسیاری از دغدغههای دیگرش پای کمبود بودجه لازم
را پیش کشیده و گفته بود: «پزشکان و پرستاران خوبی داریم اما حمایت بیمهای
مناسب وجود ندارد البته بیمه نیز مقصر نیست زیرا دولت و مجلس باید منابع
لازم را برای حمایت از بیمهها تامین کنند. اکنون که در عصر تدوین بودجه
سال آینده هستیم فرصت مناسبی است که درباره اعتبارات لازم برای حمایت از
بیماران مبتلا به سوختگی و بیماران دیگری که نیازمند حمایت هستند،
تصمیمگیری کنیم.
در سفری که با رییس جمهوری به اروپا رفتیم در یکی از
بیمارستانها دیدم که برای هر بیمار سوختگی به طور متوسط 500 هزار دلار
هزینه میکنند. من نمیگویم این اعتبار را به وزارت بهداشت بدهند، اما اگر
یکهزارم این مبلغ را تامین کنند میتوانیم خدمات درمانی مناسبی به
بیماران سوختگی ارائه کنیم.» شاید خیلی از کسانی که این حرفها را شنیدند
از خودشان پرسیده باشند که پس طرح تحول سلامت چه کمکی به بیماران سوختگی
کرده است و احتمالا از اینکه این موضوع هم جزو برنامههایی بوده که پولی
بهشان نرسیده تاسف خوردهاند اما رئیس مرکز تحقیقات سوختگی دانشگاه علوم
پزشکی ایران در این باره میگوید: «باوجود همه مشکلات باید بگویم که در طرح
تحول سلامت اتفاقات خوبی افتاد و حالا بیماران تنها 10 درصد هزینههای
سوختگی را میپردازند یعنی وضعیت آنها از نظر سهم پرداخت کم شده اما هنوز
خیلی چیزها اصلا تحت پوشش نیستند مانند لباس سوختگی که قیمت چند میلیون
تومانی دارد و بعضی از پمادها که قیمتشان بالای صد هزار تومان است.»
وقتی
اینها را میشنویم به این نتیجه میرسیم که دو راه بیشتر برای بهبود وضعیت
در ایران وجود ندارد یا باید چشم به بودجه سال آینده بخش درمان و بیمهها
دوخت و یا باید بر میزان آگاهی مردم برای اجتناب از سوختگی کار کرد. حرف
آخر فاطمی هم همین است. او میگوید: «وقتی وضعیت امکانات درمان در کشور به
این نحو است باید بر روی پیشگیری از سوختگی مردم که بسیار هم کم هزینهتر
است کار کرد. خیلی از دلایل سوختگی در ایران بیتوجهی به استانداردها و یا
بیخبری ازآنهاست.»