از دستش خسته شده بودم. خیلی زیاده خواه بود. خانهای که داشتم را به نامش کردم اما او میخواست ماشینم را هم به نامش کنم و برایش عروسی مجللی بگیرم. توقع سفرهای خارجی داشت و کارهایی که از عهده من بر نمیآمد. آن روز هم سر همین مسأله باهم درگیر شدیم
کد خبر: ۲۵۰۹۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۷