شفا آنلاین>سیاسی>آنها انتخابات را تحریم میکنند. آنها رأی نمیدهند. آنها در این کشور زندگی میکنند اما انگار اینجا نیستند. آنها با همه چیز مخالفند.
به گزارش
شفا آنلاین،آنها
اصلاً گاهی نمیدانند چه میخواهند، فقط مخالفند. اما نمیدانند با رأی
ندادن خود راه را برای همانهایی باز میکنند که با آنها مخالفند به همین
سادگی.
گاهی سفت و سخت پای حرفشان میایستند. هرچه بگویی، به خرجشان نمیرود.
مرغشان یک پا دارد. هر روز مثل همه از خواب بیدار میشوند. لباس میپوشند و
از خانه بیرون میروند. سوار اتومبیل شخصی، تاکسی، اتوبوس یا مترو میشوند
و خودشان را به محل کارشان میرسانند. در همین ترافیکی که من و شما
میمانیم، معطل میشوند. همین هوا را که گاهی آلوده و گاهی به گرد و غبار
آغشته است، تنفس میکنند.
بچههایشان را به مدرسه و دانشگاه میفرستند.
همین مدرسهها و دانشگاههایی که همه میروند. خورد و خوراکشان را از همان
جاهایی تهیه میکنند که بقیه مردم. با این حال یک جورهایی تافته
جدابافتهاند. انگار اینجا نیستند. جسمشان هست و روح شان نه.
روح شان کجاست؟ آن را هم بیشتر وقتها نمیدانند. اما وقتی پای کار جمعی و
مشارکت به میان میآید، روحشان فیالفور از کالبد پر میکشد و جاهایی سیر
میکند که هیچ مناسبتی با اوضاع و احوال و مکان و مناسبات زندگیشان
ندارد. اینجور وقتهاست که همین آدمهای به ظاهر ساکت و آرام، هرکدام برای
خودشان یک پا ناطق و علامه دهر میشوند و بعدش بیا و ببین که چه نطقها
میکنند که «آی! چه نشستهاید که آنوریها این را میگویند و فلان کار را
میکنند و ما اینجا چه بدبختیم و چه مهجور ماندهایم و چه خاکی بر سرمان
است که توی این کشور دنیا آمدهایم و...»
آنها این کار را خوب بلدند. حالا
هم که خوب، صدالبته معلوم است که رأی بدهند که چه بشود؟! اگر در
انتخابات
مشارکت کنند، پس چه کسی مخالف باشد؟! مخالفان همیشگی انتخابات را تحریم
میکنند اما مثل بقیه، از نتیجه آن سود یا زیان میبرند. هرچه باشد اینجا
زندگی میکنند. کنار همین مردم و زیر آسمانی که گرچه همه جا یک رنگ است اما
زندگی در زمیناش هرنقطه از دنیا، ویژگیها و خواص خودش را دارد.
«فرصت اندک است... میدانم انتظار دانشجویان آرمانگرای ما آزادی، عدالت و
حاکمیت قانون است، اما مسئولیت امروزمان تلاش برای بازگشت اداره جامعه به
سمت عقلانیت و بازسازی تخریبهای دهه گذشته است... میدانم انتظار
دانشجویان آزادیخواه ما انتخاباتی آزاد با حضور تمامی احزاب و گروههای
سیاسی است اما در این شرایط «مرا کیفیت چشم تو کافی است/ ریاضت کش به
بادامی بسازد» راه دموکراسی نرمالیزاسیون و عادیسازی شرایط و بسامان کردن
کشور است و راه نرمالیزاسیون از صندوقهای رأی میگذرد. گذر از این چشم
انداز مهآلود جز به امید میسر نیست. امید بذر هویت ماست و هیچ آرمانی بدون
امید پا به عرصه واقعیت نمینهد.»
این بخشی از پیام سوم اسفند سعید حجاریان تحلیلگر سیاسی برای جمع
دانشجویان پلیتکنیک است. دانشجویانی که با برکناری و کنار گذاردن چند وزیر
و سرپرست محبوب علوم توسط مجلس نهم و رد کردن پیشنهادهای مورد قبول آنها
برای تصدی این وزارتخانه، به سمت ناامیدی از رأی خرداد 92 سوق داده شدند.
پیام برکناریها و کنار گذاشتنها تنها یک چیز بود: «فکر نکنید با برنده
شدن روحانی به همه آرزوهایتان رسیدهاید.» اما آن روی سکه تصویر دیگری
داشت: «رأی شما در تغییر فضای جامعه نقش دارد و دلیل حساسیت ما نیز همین
است.»
رأی و مسئولیت مدنی
دانشگاه به عنوان زندهترین و پویاترین بخش جامعه به بهترین شکلی خواست
مدنی را بروز میدهد. دانشگاه آینه جامعه است و اگر این برداشت درست باشد،
میتوان تحلیل سعید حجاریان را در مورد همه اقشار جامعه ساری و جاری دانست؛
دوری از صحنه، راه را برای آنهایی باز میکند که از کمترین جایگاه و
پایگاه مردمی برخوردارند، کمترین تخصص و کمترین مقبولیتی دارند و... دکتر
فردین بهزادی استاد دانشگاه در این باره میگوید: «شاید برخی
فکر کنند رأی آنها تأثیری در اداره جامعه ندارد. من عمیقاً این نظر را درک
میکنم و دور و بر خودم هم آدمهایی از این دست میشناسم اما لااقل روند
چند سال اخیر نشان داده است که این دیدگاه تنها از سوی بخشی از مخالفین
نظام مورد تأیید است که اساساً در جریان وضعیت جامعه ایران نیستند، معادلات
منطقه و جهان را نمیشناسند و حتی شناخت عمیقی از سیاست به عنوان یک مقوله
رئال و واقعی ندارند.
همچنین این دیدگاه در داخل از طرف فرصتطلبانی ترویج میشود که از مشروعیت
عامه برخوردار نیستند و مشارکت عمومی همواره به ضرر آنهاست.»
وی به تفاوت رأی دادن به عنوان یک آیین تکراری و رأی به معنای مسئولیت
اجتماعی اشاره میکند و میگوید: «کسانی که از مشارکت امتناع میکنند،
معمولاً اینگونه تحلیل میکنند که انتخابات یک آیین تکراری است که هر چند
سال یک بار انجام میشود.
بعد که مراسم تمام شد همه به خانه خود میروند و نه نماینده منتخب کاری به
کار مردم دارد و نه مردم کاری به کار او. درحالی که انتخابات تنها یکی از
اصول دموکراسی است و مهم تر از آن پذیرش مسئولیت اجتماعی در قبال رأی است.
یعنی اینکه بعد از رأی، مدام به طرق مختلف نماینده را مورد سؤال قرار دهیم
که آیا به وعدههای انتخاباتی خود عمل کرده است یا نه و سطح مطالبات جامعه
را پیوسته به او گوشزد کنیم که نخبگان و رسانهها در عرصه غیبت احزاب
میتوانند حامل این پیام از سوی مردم باشند.
اگر اینگونه به مسأله انتخابات نگاه کنیم، میبینیم که انتخابات یک مسأله
هرروزه است و در مراقبت هرروزه از رأی و عملکرد نماینده منتخب، نه تنها
انتخابات بیتأثیر نیست بلکه خواست عمومی را نیز به تصمیمگیران و
سیاستگذاران کشور تحمیل خواهد کرد. یعنی همان چیزی که امام(ره) فرمود میزان
رأی ملت است.»
رأی در وضعیت غیرعادی
جبران خسارتها و خرابیهای یک دهه گذشته کار سادهای نیست و نیز حراست از
دستاوردهای گشایش بینالمللی و پیوستن ایران به جامعه جهانی. برخی از
کارشناسان، علاوه بر خسارتهای مدیریتی که در یک دهه گذشته به کشور تحمیل
شد، ته نشین شدن منابع طبیعی را نیز وضعیتی هشدار دهنده میدانند و قاعدتاً
برای بهبود شرایط در این وضعیت غیرعادی، سپردن حتی یک صندلی به یک متخصص
نیز غنیمت است. اگر به تحلیل ابتدای متن از سعید حجاریان برگردیم بنابراین
قدم اول عادیسازی است و عادیسازی بدون امید امکانپذیر نیست؛ ریاضتکش به
بادامی بسازد.
دکتر بهزادی در اینباره میگوید: «مردم در این انتخابات میتوانند فضای
جامعه را تغییر دهند. همانگونه که در خرداد 92 این تصمیم را گرفتند و موفق
شدند. مردم میتوانند مجلسی بسازند که در مقابل اختلاس و رانت فعال تر
برخورد کند، همدل با دولتی باشد که با رأی مردم بالا آمده؛ به خواست
دانشگاهیان احترام بگذارد.
خوشبختانه پس از خرداد 92 فضای سیاسی بازتر شده و رسانهها هم در کنار
مردم میتوانند عملکرد نمایندگان را نقد کنند و مطالبه مردم را متذکر شوند.
متأسفانه دولت پیشین همسو با تحریمهای جهانی، هم اعتماد و امید مردم را
خدشهدار کرد و هم منابع طبیعی را از بین برد و هم منابع انسانی را پراکنده
کرد. به هرحال کشور در شرایط خاص و ویژه ای است و به همین دلیل برای
روانتر شدن کار دولت، چارهای جز مشارکت بالا در انتخابات نیست. چرا
میگویم مشارکت بالای مردم؟ چون اکثریت مردم خواستار بهبود شرایط هستند و
قاعدتاً در صورت مشارکت بالا نیز آنهایی که نقش ترمز را بازی میکنند، کنار
خواهند رفت.»
رأی و دعوت چهرهها
این روزها چهرههای محبوب کشور، از جامعه هنرمندان گرفته تا ورزشکاران در
تلاشند تا همچون وجدانهای بیدار، مردم را برای شرکت در انتخابات ترغیب
کنند و چون چشم بینا و زبان گویای آنها، بگویند که برای بهبود وضعیت
امیدوارند.
پرویز پرستویی بازیگر محبوب سینما و تلویزیون در پیامی نوشت:« هموطنان
عزیزم اگرچه حضور در انتخابات اختیاری است اما بد نیست نیم نگاهی به تلاش
شبانهروزی رسانههای بیگانه بیندازیم که درصددند مانع حضور مردم در
انتخابات باشند.
میدانم که شاید در مقاطعی باورهایتان خدشهدار شده اما یادم نمیرود که
دو روز به انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم چگونه غیرت و عرق ملی به جوش
آمد و آگاهانه رأی خود را به صندوقها انداختید. الان هم همان موقع است که
رأی دادن را فارغ از هر گونه نقد و انتقادها وظیفه ملی بدانیم و در
انتخابات شرکت کنیم تا کسانی که بحق و شایستهاند در مجلس حضور پیدا کنند.»
رضا کیانیان دیگر بازیگر محبوب در صفحه شخصیاش نوشت: «دستاورد امروز ما
نتیجه انتخاب دیروزمان است، کسی را مقصر ندانیم. من این جمله را باور دارم!
میدانم که گروهی مخالفش هستند و معتقدند همه چیز از پیش برنامهریزی شده
است و رأی ما به هیچ دردی نمیخورد و انتخابات فقط یک نمایش بیمزه است!
و نیز میدانم گروهی قدرتطلب و انحصارطلب هم هستند که کوشش میکنند به هر
شکل و وسیلهای که شده، گروه بالا را در اعتقادشان راسختر کنند که پای
صندوقهای رأی نیایند تا خودشان در قدرت باقی بمانند و کشور را به سوی تک
قطبی شدن برانند و جایگاهشان در قدرت همیشگی شود! چون معتقدم با وجود تمام
زیر و بمهای اجتماعی، رأی ما تأثیرگذار است.»ایران