شفا آنلاین>اجتماعی>شما چقدر در کمک دادن و کمک گرفتن از دیگران توانا هستید؟ چند وقت یکبار میگویید که «چگونه میتوانم به شما کمک کنم؟»
به گزارش
شفا آنلاین، واقعیت
این است، افراد زیادی وجود دارند که به کمک ما نیاز دارند اما خواستن آن
را نشانه بیادبی، ضعف یا احتیاج میدانند. میلیونها نفر مجبورند کار،
شیوه زندگی، امور مالی و اهداف خود را به تنهایی رسیدگی کنند.
حصارهایی
که ما اطراف خانه و زندگی صمیمانه خودمان ساختهایم، اساسا متضاد با ماهیت
جامعهمحور ما به عنوان انسان است. در واقع مطالعات جدید نشان میدهد که
بهترین راه برای کاهش استرس و اضطراب، ترشح
هورمون اکسیتوسین است، هورمونی
که در تنهایی فعال نمیشود. اکسیتوسین زمانی ترشح میشود که با تصاویری
روبرو میشویم که مراقبت از ما، درگیر شدن در فعالیتهای پرورشی یا بودن در
کنار سایر افراد را در ما بیدار میکنند.
شاید
ساختن یک زندگی جدید در یک دنیای نامطمئن ناممکن باشد، اما ما باید یاد
بگیریم کمک بخواهیم، به یکدیگر اطمینان کنیم و بدون ترس نظراتمان را با
یکدیگر در میان بگذاریم. کارهای زیادی هست که میتوانیم انجام دهیم که
میشود با کمک خواستن آن را شروع کرد.
من
تلاش کردم یک سازمان محلی برای زنان راهبر و صاحبان کسبوکار تشکیل دهم.
درآنجا متوجه شدم زنان به طور خاص با مقوله کمک خواستن بیشتر مشکل دارند.
با این حال زمانی محیطی به وجود میآید که بهطور آگاهانه حمایتی و تخصصی
است، میتواند کوه را به حرکت درآورد. تنها چیزی که یک زن باید انجام دهد
این است که به اندازه کافی شجاعت پرتاب نیزه خواستهاش را داشته باشد، به
همان شکلی که ما در توئیتر عمل میکنیم. ما میدانیم چه اتفاقی قرار است
بیفتد. «شش درجه جدایی»* شروع به کار میکند و در عرض سه دقیقه همه چیز
روبهراه میشود.
شش
درجه جدایی نام نظریهای است که از طریق آن اثبات میشود که هر دو شخص
دلخواه روی کره زمین با ۶ واسطه یا کمتر به هم مربوط میشوند. واضع این
نظریه استنلی میلگرام میباشد. این نظریه، مقدمه نظریه دیگری به نام دنیای
کوچک است.
این
مفهوم طبیعی به اشتراکگذاری مهارتها و مبادله خدمات، سیستمی با نام
«بانک زمان» (Time banking) را ایجاد کرده است که در پورتلند، ایالت مین در
حال گسترش است. بیش از 600 نفر، بالغ بر 20 هزار ساعت از وقت خود را در
برنامه «تبادل ساعت پورتلند» مبادله کردهاند. هر فردی میتواند مهارتها و
خدمات بیشماری را که قادر به ارائه است همچون رساندن به فرودگاه، خدمات
یا مشاوره طراحی وبسایت را فهرست کرده و در دید سایر افراد بگذارد. هر
فردی یک ساعت از وقت خودش را به کسی اختصاص میدهد که به آن نیاز دارد و
سپس این ساعت به عنوان یک ساعت «سپرده» در حساب فرد ذخیره میشود که درازای
آن میتواند از خدمات دیگری بهرهمند شود.
هرکسی
به نوعی دارای مهارتها یا تواناییهایی است که برای فرد دیگری ارزشمند
است. تنها چیزی که در این زمینه مورد نیاز است، قدرت درخواست است تا دوباره
این چرخها به حرکت درآیند. همانطوری که یکی از اعضای این تبادل در هنگام
آموزش دریانوردی میگوید: «مثل این است که ما داریم به یاد میآوریم چگونه
در اجتماع حضور داشته باشیم، به جای آنکه بخواهیم آن را از نو خلق کنیم.»
بسیاری
از ما زمان و خدمات خود را بدون آن که شناختی از آن داشته باشیم، با
دیگران سهیم میشویم. هفته گذشته من و یکی از آشنایان همدیگر را ملاقات
کردیم و در میانه سلام و احوالپرسی معمول بود که او پرسید: «آیا از شما
تشکر کردم؟» درحالیکه من قضیه را به درستی به خاطر نمیآوردم، او درباره
گفتگویی حرف میزد که با من درباره دختر نوجوانش کرده بود. در آن زمان او
از من نظرم را خواست و من یکی از دوستان درمانگرم را که در حیطه نوجوانان
کار میکرد به او معرفی کردم.
هر
روزه ما با اتفاقهای بسیاری از این دست مواجه میشویم؛ این امور به طور
معمول چندان زمانبر نیستند و ما به شکل عادتی آنها را انجام میدهیم. با
این حال به ندرت ما این شانس را داریم که نگاهی به تاثیرات چنین رویدادهای
سادهای بیندازیم. دوست من، دخترش را نزد آن رواندرمانگر برده بود و پس از
آن دختر دچار تحول شده بود. اما اگر او از مطرح کردن این موضوع خجالت
میکشید، چه اتفاقی میافتاد؟ هیچ چیز. شما هرچندوقت یکبار پیش فردی که
میشناسید، میروید و آنها حالتان را میپرسند و شما تنها جواب میدهید:
«خوبم.» چرا ما همیشه همین حرف را میزنیم، حتی تا زمانی که احساس خوبی
نداریم. اطراف ما را انسانهایی فراگرفتهاند که به نحوی برای کمک به ما
آماده هستند. مسئله این است که شجاعت کافی برای درخواست کمک را داشته
باشیم.
شاید
نتوانیم این حرکت را در سطح کلان بازسازی کنیم؛ اما در خانه و محیط اطراف
خودمان میتوانیم این کار را انجام دهیم و ایمان به یکدیگر را به عنوان
منبعی برای حمایت یکدیگر را به دست بیاوریم.Huffingto- Post