شفا آنلاین>روانشناسی>وقتی دخترم، تنها فرزند من و همسرم، ازدواج کرد و به خانه بخت رفت، تازه متوجه شدم چقدر از همسرم دور شده ام! از چه زمانی این اتفاق افتاده بود؟ یعنی اوایل زندگی مان هم همین قدر ساکت بودیم و هیچ حرفی برای گفتن با هم نداشتیم؟
به گزارش شفا آنلاین،سعی می کنم به حافظه ام فشار بیاورم و
روزهای گذشته را مرور کنم. هرچه فکر می کنم، می بینم همیشه فقط در مورد
دخترمان، شیرین کاری هایش، مشکلاتش، درس خواندنش و در کل نیازهای او با هم
حرف زده ایم؛ پس خودمان چه؟ چرا خودمان را یادمان رفته بود؟ حالا که مثل
روزهای اول ازدواج دوباره تنها شده ایم، هر کدام مشغول کارهای خود می شویم.
نه اینکه دوست نداشته باشیم با هم صحبت کنیم اما انگار هیچ موضوعی به
ذهنمان نمی آید که احساس کنیم برای همسرمان هم جالب است! نهایت زور زدن های
هردویمان برای حرف زدن با هم، باز هم به مرور خاطره های کودکی دخترمان می
گذرد، انگار او تنها نقطه مشترکمان است!کجای راه را اشتباه کرده
بودیم؟ من و همسرم همدیگر را دوست داشتیم و حالا ساعت های مشترکمان را در
سکوت می گذراندیم؛ مثل 2 تا غریبه!»چرا زوج های عاشقی که دوران
نامزدی ساعت ها پای تلفن در گوش هم زمزمه می کنند، با گذشت مدتی از زندگی
مشترک، به مرور گفت و گوهای داغ و پرهیجانشان رنگ می بازد و حرف هایشان به
دغدغه های زندگی روزمره و فرزندان خلاصه می شود و از هم غافل می شوند؟خودتان را فراموش نکنیداین
یک اصل مهم در زندگی زناشویی است که زن و شوهر باید حتما زمانی را به صورت
مرتب و مداوم، فقط به خودشان اختصاص دهند و فقط به خواسته ها و نیازهای
خود و هسمرشان بدون در نظر گرفتن بچه ها یا شرایط محیط و... بپردازند.
البته هیچ متر و معیاری برای این موضوع شناخته و تعیین نشده که به طور قطعی
مشخص کند همسران باید هر روز، هر هفته یا... برای هم وقت بگذارند و با هم
صحبت کنند؛ ما هم با توجه به زندگی های پرمشغله امروزی توصیه نمی کنیم این
معاشرت ها روزی یکبار باشد اما نباید فواصلش طولانی و مثلا ماهی یکبار
باشد!افراد خودشان این نیاز را احساس می کنند که مثلا دلشان می
خواهد راجع به موضوعی با همسرشان صحبت کنند و همسران باید حداقل هفته ای
یکبار، یا حتی بیشتر، برای این نوع صحبت ها با هم وقت بگذارند و بهتر است
از پیش زمان این جلسه های دو نفره را مشخص کرده باشند و بدانند که فلان روز
می خواهند راجع به فلان موضوع با هم صحبت کنند.شرایط مساعد برای
این گونه گفت و گوها این است که اگر زوجی شاغل هستند، بعد از بازگشت به
منزل، کمی استراحت و بعد با هم گفت و گو کنند اما اگر به خاطر مسائل روزمره
کاری یا شخصی، عصبانی و آشفته هستند، بهتر است این گفت و گو را به زمان
بهتری که هر 2 آرام هستند و آمادگی اش را دارند، موکول کنند.اما
اگر شرایط شان فراهم باشد، نیم ساعت تا یک ساعت را هفتگی کنار هم بنشینند و
از احساس هایشان حرف بزنند، یا فرضیه ای که در مورد طرف مقابل دارند، بیان
کنند. مثلا بگویند: «احساس می کنم این هفته کمی آشفته و خسته بودی!/ احساس
می کنم بابت فلان اتفاق خوشحال بودی/ فکر می کنم از فلان کار من خیلی خوشت
نیامد.» به این ترتیب جمله هایی را در مورد همسرشان و جمله هایی را هم در
مورد خودشان بیان می کنند.جمله هایتان را با دقت انتخاب کنیدبهتر
است افراد جمله ها و انتقادهایی را که در مورد همسرشان بیان می کنند، با
ضمیر «تو» شروع نکنند؛ مثلا بگویند: «تو این هفته به من زیاد توجه نکردی!»/
«تو این هفته به من کم پول دادی» و... چون این نوع جمله ها افراد را به
حالت تدافعی می کشاند. بهتر است برای بیان این نوع حرف ها افراد جمله
هایشان را با عباراتی مثل «حسم این بود که.../ تصور می کردم.../ من فکر می
کردم...» شروع کنند. به این ترتیب اگر حرف فرد درست باشد، او علت رفتارش را
بیان خواهد کرد و اگر حرفش اشتباه باشد، خیلی راحت می گوید: «نه! تو
اشتباه فکر کردی و...» بنابراین راه هرگونه مشاجره و بحث و دعوا بسته می
شود. مسلما این نوع حرف ها باید فقط بین زوج، در خلوت و بدون حضور دیگران
رد و بدل شود.به همین دلیل شاید زوج ها فکر کنند اتاق خوابشان یا
مثلا شب ها قبل از خواب، فرصت خوبی برای این نوع گفت و گوهاست در صورتی که
اصلا این طور نیست. چون یکی از توصیه های بهداشت خواب این است که محیط خواب
دور از گفت و شنودهای منفی، انتقادی و تنش زا باشد، بنابراین این گفت و
گوها بهتر است در محیطی خنثی مثل اتاق میهمان یا اتاق ناهارخوری رد و بدل
شود. بعضی ها دوست دارند در آشپزخانه و دور میز کوچک صبحانه خوری شان جلسه
دو نفره بگذارند، زوج می توانند کنار هم بنشینند و مثلا عصرانه، چای یا
قهوه میل کنند و گپ هم بزنند.
پروژه های آینده را بی خیال شوید!
اصول
حرف زدن هم در این نوع مکالمه ها باید رعایت شوند و فقط به زبان آوردن
کلام کافی نیست؛ هر 2 باید حواسشان به هم باشد و آقا روزنامه را کنار
بگذارد یا در حال تماشای اخبار نباشد! خانم هم تلفن همراه در دست یا در حال
خواباندن بچه نباشد!
درواقع قرار است یکی- دو ساعت در هفته، همه توجه شان را به طور کامل، به هم اختصاص دهند و خیلی اوقات همین قدر هم کفایت می کند.
در
همین گپ و گفت هاست که زوج می توانند از احساس ها، دل نگرانی ها و دغدغه
های خود صحبت کنند تا به یک تعامل برسند. نباید فراموش کنیم این عامل ها
برای زندگی مشترک لازم و ضروری هستند.
البته لزومی ندارد در این
جلسه های یکی- دوساعه هفتگی از اتفاق هایی که برای اطرافیان افتاده، صحبت
کنند، اما اگر ماجرایی برای اطرافیان پیش آمده که به نوعی یکی از طرفین را
از لحاظ احساس درگیر کرده، باید در همین جلسه ها مطرح شود و در کل هر چیزی
که ذهن زوج را مشغول کرده، البته در حد حوصله همان مدت زمان یکی- دو ساعته،
می تواند بیان شود و زوج می توانند برنامه های پیش رو و دغدغه هایشان را
سر و سامان دهند؛ البته برنامه های کوتاه مدت (مثلا کارهای هفته آینده) نه
برنامه ریزی برای 6 ماه دیگر و سال بعد! درواقع، این جلسه ها باید برای
رسیدگی به دل نگرانی های روزمره که در همان بازه زمانی یک هفته ای یا کمتر
ایجاد شده، برگزار شوند و پروژه های عمده زندگی باید در جلسه های جداگانه
ای بررسی شوند.
اگر اوضاع وخیم است...
وقتی
زوج با هم مشکل و اختلاف دارند، اولین نکته ای که باید رعایت شود این است
که هر 2 طرف شرایط مذاکره و تمایل به گفت و گو در مورد موضوع اختلاف داشته
باشند. در چنین مواردی، هر زمانی می توانند گفت و گو کنند و نیازی نیست
زمانی در چند روز آینده برایش مشخص کنند، اما هر 2 طرف باید توجه داشته
باشند غرض از این جلسه، رسیدن به یک نتیجه نهایی است و قرار نیست آخرش
دوباره به دعوا و دلخوری ختم شود، بنابراین خانم یا آقایی که دلخور و
ناراحت است، می تواند موضوع را پیش بکشد و علت ناراحتی اش را بیان کند و
طرف مقابل هم باید خیلی تکنیکی تر و پیچیده تر، با استفاده از مهارت های
ارتباط موثر در گفت و گو شرکت کند.
بعضی وقت ها اختلاف همسران آنقدر
عمیق و جدی است که آنها نمی توانند حتی یک گفت و گوی ساده روزمره با هم
داشته باشند. به این افراد توصیه می شود برای دستیابی دوباره به برقراری
مهارت های ارتباطی با هم ساعاتی را در مورد موضوع های کاملا خنثی مثل وضعیت
آب و هوا، اتفاق هایی که سر کارشان افتاده، وضعیت ترافیک خیابان ها و...
صحبت کنند و سراغ حوزه های تعارض و اختلاف نروند. چون از نظر متخصصان حوزه
روان، این زن و شوهرها مهارت حرف زدن با یکدیگر را از دست داده اند. به این
ترتیب با این گفت و گوهای خنثی مشخص می شود که آیا این زن و شوهر می
توانند با هم ارتباط کلامی برقرار کنند یا نه و بعد می توان این برقراری
دوباره ارتباط را به موضوع های دیگر از جمله حوزه های اختلاف و حساسیت ها
تعمیم داد.