کد خبر: ۸۶۱۶۶
تاریخ انتشار: ۱۸:۴۵ - ۲۷ آبان ۱۳۹۴ - 2015November 18
شفا آنلاین>روانشناسی>همه افراد در طی روز، حالت‌هایی مثل عصبانیت، ترس، اضطراب و عدم اطمینان را تجربه می‌كنند. این احساسات طبیعی و عادی كه اغلب اوقات مدت زیادی طول نمی‌كشد، به ما كمك می‌كنند از خود محافظت كرده و مشكلات‌مان را حل كنیم.
به گزارش شفا آنلاین،اما برای افرادی كه به بیماری وسواس مبتلا هستند همه چیز به گونه‌ای دیگر است. مغز این افراد توانایی جداسازی احساسات مخرب و سالم را از دست داده و به جای داشتن حس ترس و نگرانی عادی، در میان شك، ترس و عدم اطمینان مداوم به سر می‌برند.OCD نوعی اختلال اضطرابی است كه افراد مبتلا به آن همیشه نگران، خطرناك، اشتباه و یا آلوده بودن اطراف خود هستند و یا ذهن آنها مدام با احساسات منفی درگیر است.

در این حالت، فرد نیاز فوری و قوی به انجام مكرر و چرخه‌ای برخی اعمال دارد تا بدین وسیله خود را از حس ترس دور كند و یا مطمئن شود كه همه چیز كامل، سرجای خود و پاكیزه است.افراد مبتلا به این بیماری دائما در كشمكش با افكار، ترس‌ها، و تصاویر ذهنی خود می‌باشند كه قادر به كنترل آنها نیستند. در حقیقت، احساس تنش و اضطراب ناشی از این افكار فرد را وادار به انجام اجباری برخی كارها می‌كند. این اعمال افراطی به طور موقت فرد را از اضطراب رها می‌كنند؛ اما دوباره با بازگشت افكار وسواس‌گونه مجبور به انجام آنها می‌شود. این چرخه ممكن است ساعت‌ها طول بكشد و زندگی عادی فرد را مختل كند.

هرچه شخص بیشتر به افكار بیمارگونه‌اش پر و بال بدهد و برای رهایی از احساسات منفی خود دست به اعمال وسواس‌گونه بزند، بیماری شدیدتر می‌شود.بسیاری از افراد مبتلا از بیماری خود آگاهی دارند، ولی قادر به كنترل رفتارهای خود نیستند. این بیماری می‌تواند منجر به صدمات مالی و احساسی شود. وسواس چهارمین بیماری ذهنی شایع در جهان است كه پژوهشگران هنوز به علت اصلی آن پی نبرده‌اند. ولی با تحقیقات انجام شده روش‌های درمانی آسان تری برای این بیماری پیدا شده است. OCD وابسته به سطح شیمیایی «سروتونین» در بدن است هنگامی كه جریان طبیعی سروتونین مختل می‌شود «سیستم هشداری» مغز نیز به طبع آن دچار اختلال شده و عكس‌العمل‌های شدید بروز می‌كنند.

پیام خطر اشتباهها به مغز ارسال می‌گردد. در نتیجه بیمار، احساسات غیرواقعی ترس و شك را تجربه می‌كند. شواهد نشان می‌دهد كه وسواس زمینه ارثی و خانوادگی دارد. یعنی افراد مبتلا، یك یا چند قوم و خویش مبتلا به وسواس و یا دیگر اختلالات اضطرابی را دارند. اختلال وسواس افراد را در همه سنین درگیر می‌كند؛ اما نشانه‌های آن بیشتر در دوران كودكی ظاهر می‌گردد كه یا به آنها بی‌توجهی می‌شود و یا تشخیص داده نمی‌شود. گاهی اوقات نیز شخص از ابراز علائم خجالت می‌كشد.

علائم و نشانه‌های وسواس به قرار زیر هستند:
ترس از آلودگی با میكروب‌ها و یا كثیف شدن
ترس از آسیب‌رساندن به دیگران
ترس از داشتن افكار شرورانه و یا گناهكار بودن
نیاز به دستور گرفتن
حمام كردن و شستن مداوم دست‌ها
چك كردن دائمی محیط اطراف مثل قفل‌ها و شعله گاز
خوردن غذاها به ترتیب خاص
ترس از اشتباه كردن
ترس از دستپاچگی و یا انجام كارهایی كه در اجتماع پذیرفته شده نیستند
تردید دائمی و احتیاج به اطمینان گرفتن از دیگران
پرهیز از دست دادن و یا لمس دستگیره‌ها
شمارش دائمی هنگام انجام كارهای روزانه (ذهنی یا با صدای بلند)
تكرار لغات، عبارات و یا دعاهای مشخص

تشخیص بیماری وسواس
ابتدا باید بپذیریم كه وسواس نوعی بیماری است و ابتلا به آن نتیجه اشتباه بیمار نیست. مادر نباید خود را مقصر یا گناهكار بداند. همان‌طور كه ممكن است به آسم و دیابت مبتلا شویم، احتمال دارد به وسواس نیز مبتلا گردیم. از طرف دیگر باید بدانیم والدین در ایجاد آن دخالتی ندارند و مانند دیگر بیماری‌ها می‌توان آن را درمان كرد و مبتلایان را از علائم و رفتارهای وابسته به آن رهانید. اما برخلاف بیماری‌هایی مثل آسم و دیابت، تست آزمایشگاهی برای تشخیص آن وجود ندارد؛ بلكه برای تشخیص آن پزشك معالج سوالاتی از این قبیل را از بیمار می‌پرسد:


آیا افكار، دغدغه‌ها، تصاویر ذهنی، احساسات و یا عقایدی دارید كه شما را آزار دهند، بترسانند و یا غمگین كنند؟


آیا احساس می‌كنید باید همه چیز را مكررا چك كنید، سوال كنید و یا كاری را مدام انجام دهید؟


آیا احساس می‌كنید كارها را باید به دفعات مشخصی انجام دهید و یا با نظم خاصی به سرانجام برسانید؟


پس از تجزیه و تحلیل پاسخ‌ها، پزشك بیماری را تشخیص داده، اقدام به درمان می‌كند و خوشبختانه درمان‌های موجود، واقعا موثر هستند.


درمان
برای بسیاری از نوجوانان، درمان بیماری وسواس با ترس و دستپاچگی همراه است. بسیاری افراد حتی از بازگو كردن حالات و بیماری خود به والدین‌شان خجالت می‌كشند؛ چه برسد به افراد غریبه. اما با شروع درمان اكثر مبتلایان احساس رهایی و آرامش می‌كنند.

 

آنها توسط پزشك آگاه می‌شوند كه در بیماری‌شان باید انتظار چه علائم و حالاتی را داشته باشند. رهایی از احساسات مخرب و منفی بیماری، از چند ماه تا چند سال طول می‌كشد. بسیاری از نوجوانان مدتی بهبودی نسبی می‌یابند، ولی به محض قرار گرفتن در شرایط اضطراب‌آور، اوضاع وخیم‌تری پیدا می‌كنند.

 

آموختن نحوه صحیح برخورد با این اختلال به اشخاص كمك شایانی می‌كند. همچنین، بعضی شركت در گروه‌های حمایتی را ترجیح می‌دهند. در این گروه‌ها، بیماران با یكدیگر آشنا می‌شوند، احساسات مشترك خود را در میان می‌گذارند و دوستان همسانی پیدا می‌كنند.

و اما نكته مهم
بسیاری از ما به نوعی رفتارهای خرافاتی و یا شبه وسواس داریم (مثل چك كردن چراغ گاز و اطمینان از خاموش بودن آن)، بسیاری از ما افراد منظم و مرتبی هستیم، چون در این شرایط كارایی بیشتری داریم و انرژی بیشتری از محیط دریافت می‌كنیم، اما به اختلال وسواس دچار نیستیم. اگر این اعمال و افكار و رفتارها، ذهن ما را به طور مداوم مشغول كنند، وقت و انرژی‌مان را بگیرند و به نوعی زندگی‌مان را مختل كنند، در آن صورت به بیماری وسواس مبتلا هستیم.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: