به گزارش شفا آنلاین،بانتينگ به خاطر از دست دادن يک دوست صميمي و نيز خالهاش به
خاطر ديابت، تصميم به مقابله با اين بيماري گرفت.
او در مي 1921 کار تحقيقاتي اش را در دانشگاه تورنتو با ده سگ و يک دستيار، يعني چارلز بست شروع کرد، با هزينهاي بسيار پايين براي يک دانشگاه. اولين تستي که بانتينگ از بست گرفت، ترجمه مطلبي مربوط به روش استخراج شيره پانکراس از يک کتاب پزشکي به زبان فرانسه بود.
بانتينگ با جداسازي شيره پانکراس و تزريق 5 سيسي از اين ماده به سگي که با قطع غده پانکراس مبتلا به ديابت شده بود، متوجه تغيير حال اين سگ شد. با آزمايش خون سگ معلوم شد که مقدار قند خون سگ از 200 ميلي گرم در دسيليتر قبل از آزمايش، به 120 ميليگرم در دسيليتر کاهش يافته است.
بانتينگ اين آزمايش را با سگهاي ديگر هم انجام داد. او اين ماده مجهول را به مناسبت ترشح آن از سلولهاي جزيرهاي Isletine نامگذاري کرد که بعدها اين نام را به انسولين تغيير دادند. بانتينگ و بست توانستند انسولين را که ابتدا از پانکراس سگ به دست ميآمد، از پانکراس خوک، گوسفند و گاو ماده نيز به دست آورند. حالا نوبت آزمايش روي انسان بود.
در خانهاي در نزديکي دانشگاه، پسربچه 14ساله مبتلا به مرض قند بستري بود. وزن او از29کيلوگرم تجاوز نميکرد. پزشکان ميگفتند که بيشتر از چند روز از عمر کودک باقي نمانده. بانتينگ و همکارش به سختي توانستند رضايت والدين کودک را جلب کنند و براي اين کار، جلوي چشمان آنها انسولين را در بدن يکديگر تزريق کردند. در ژانويه 1922نخستين تزريق انسولين در بازوي پسربچه، توسط بانتينگ انجام شد.
چند روز بعد حال عمومي پسربچه رو به
بهبودي رفت. اين پسربچه 13 سال ديگر هم زنده ماند. اين، آغاز کنترل
ديابت بود.آکادمي علوم سوئد، جايزه نوبل پزشکي1923را به بانتينگ و يکي ديگر
از دستيارانش، جان مکلود، بيوشيميست و فيزيولوژيست اسکاتلندي داد ولي
بانتينگ سهم خودش را با چازلر بست قسمت کرد. فردريک بانتينگ،
فوريه 1941 در يک سانحه هوايي درگذشت.