به گزارش شفا آنلاین، ناصر رضایی پور درباره تفاوتهای بنیادین طب ایرانی و گیاه درمانی نوین اظهار داشت: برای آنکه رویکردی موفق به هر مکتب طبی و از جمله «مکتب» پزشکی پارسی داشته باشیم و بتوانیم از آنها برای کاهش درد و رنج بشر بهره ببریم لازم است در آغاز، ویژگیهای بنیادین این مکاتب را بشناسیم و جایگاه و سطح آموزههای علمی آنها را بسنجیم و صد البته به آسیب شناسی آنها نیز باید بپردازیم.
به گفته وی در یک نگاه اجمالی، از ویژگیهای مکتب پزشکی پارسی را میتوان به مبانی شناختی فلسفی (اعتقاد به اصول بنیادین «رکن» و «مزاج»), دارا بودن همه سطوح یک مکتب پزشکی, برپایی آموزههای علمی بر سه پایه وحی، قیاس و تجربه, کارآزمایی بالینی آموزهها در طول هزاران سال, کل نگر بودن, دقت نظر جالب توجه در استفاده از گیاهان دارویی مانند توجه به اشکال منحصر به فرد دارویی، جایگاه مصلحات و در آخر دیدگاه کل نگر و حکمی در رویکردهای درمانی که توصیه بستههای درمانی به جای یک دارو، توجه پایهای به اصول بهداشت و پیشگیری (حفظ الصحه) اشاره کرد.
این دستیار دکترای تخصصی طب سنتی بیان داشت: با نگاه دقیق به این ویژگیها، لازم است بین آموزههای اصیل این مکتب حکمی، با خرافهها، آموزههای گیاه درمانی نوین، دستاوردهای پزشکی نوین و ... مرزهای مشخصی تعیین کرد و به قول معروف و سره از ناسره شناخته شود.
رضایی پور ادامه داد: برخی از این تفاوتها، صرفاً در حد اختلاف نظرند، گروهی به نگاه فلسفی مکتب پزشکی پارسی بر میگردند، بعضی ناشی از کج فهمی یا ورود خرافهها به گزارههای عمومی این دانشاند.
وی افزود: با چنین رویکرد انتقادی، پژوهش محور و آسیب شناسانهای، میتوان به گسترش منطقی، عقلانی و عمیق آموزههای سلامت محور دانش پزشکی پارسی در میان مردم کشورمان برای کاهش درد و رنج آنها و کمک به نظام بهداشت و درمان کشور، امیدوار بود.تسنیم