چرا اختلالات خواب به عنوان محور اصلي سي و دومين همايش انجمن روانپزشکان ايران انتخاب شد؟
ما
هر ساله يک موضوع را به عنوان محور اصلي همايش قرار ميدهيم و امسال نيز
به اين مساله توجه ويژهاي داشتيم. در کشور ما و بسياري از کشورهاي جهان به
علت استفاده بيرويه از فضاي مجازي و ابزارهاي ارتباطي موبايلي، ريتم
خواب افراد در حال بر هم خوردن است.
ريتم خواب در طول قرنها اينگونه بوده
که با فرا رسيدن شب افراد به استراحت بپردازند و با برآمدن روز بيدار شوند.
اما امروزه دست به تغيير ساعت دروني و طبيعي بدن زده ميشود و فرد نزديک
به صبح به خواب ميرود. در اين شرايط خواب مفيد ديگر از دست رفته است و بدن
با شرايطي مواجه ميشود که با سيستم طبيعي آن هماهنگي ندارد. خواب در برخي
ساعتها مفيدتر بوده و خاصيت بيشتري دارد. ساعت 10 الي 10 و نيم بهترين
ساعت براي خوابيدن است و حوالي ساعت ? و ? صبح خواب ديگر خاصيتي ندارد و
خوابيدن در روز ممکن است، ملال آور هم باشد.
از سوي ديگر فردي که در يک
خانواده شبها بيدار ميماند موجب اختلال در خواب ساير اعضاي خانواده نيز
ميشود و به سلامت آنها نيز صدمه وارد ميکند.
ثابت شده است بر هم زدن
ريتم خواب نه تنها در بيماريهاي رواني بلکه در اغلب بيماريهاي جسمي،
مانند بيماريهاي گوارشي، سکته قلبي و حتي سرطان نيز موثر است. به اين نحوي
که مردم ما در حال استفاده از اين فضا هستند ويرانگر خواهد بود. من مخالف
فضاي مجازي نيستم، هر وسيلهاي ميتواند مورد استفاده صحيح يا غلط قرار
بگيرد.
اختلالات خواب به طور مستقل يک بيماري محسوب ميشود يا اين مشکلات ميتواند علائمي از ديگر بيماريها باشد؟
معمولا اختلال خواب يک بيماري نيست، بلکه علائمي از ديگر بيماري
هاست. اختلال خواب ميتواند علائمي از بيماريهاي جسمي يا رواني باشد.
براي مثال فردي که دچار نارسايي قلب، شکستگي پا، آسم، مشکل گوارشي... است؛
تمامي اين موارد ميتواند مختل کننده خواب فرد باشد.
بسياري
از افراد وقتي با نوعي از اختلال خواب رو به رو ميشوند به خود درماني و
مصرف دارو روي ميآورند. اين مساله ميتواند چه عوارضي به دنبال داشته باشد
و و اين افراد در حال حاضر بيشتر از چه داروهايي استفاده ميکنند؟
متاسفانه
خواب آورهايي مانند زولپيدم (Zolpidem) اين روزها بسيار مورد استفاده
قرار ميگيرد. هر چند نبايد از اين داروها نام ببرم اما متاسفانه آنقدر
استفاده از اين دارو شدت گرفته است که بايد در مورد آن اطلاعرساني شود. در
حال حاضر افراد زيادي داريم که گرفتار زولپيدم شدهاند.
من نميدانم اين افراد چطور به سادگي ميتوانند اين دارو را تهيه کنند يا برخي از همکاران براي آنها نسخه اين دارو را مينويسند، آن هم بدون اينکه به محدوديت زماني اين دارو توجه کنند.
استفاده بيقاعده از اين دارو عوارض شناختي و تمرکز حافظه زيادي دارد و از سوي ديگر نيز درمان کننده نيست بلکه تنها فرد را به خواب ميبرد و حتي ميتواند موجب پيشرفت بيماري شود. اگر به کسي که به شکستگي پا دچار شده مرتبا مورفين تزريق شود، درد را حس نميکند. در اين شرايط ممکن است فرد به دليل عدم احساس درد متوجه نشود که شکستگي در حال کج جوش خوردن بوده يا در حال عفونت است. در مورد اختلالات خواب نيز همين مساله صادق است.
براي مثال فردي که دچار افسردگي يا وسواس بوده تنها دارو مصرف کرده و به طور موقت ميخوابد، در حالي که بيمارياش در حال پيشرفت است.