بنابراین عوامل و متغیرهای روانشناختی نقش جدایی ناپذیر و تعیین کننده در سلامت ایفا میکنند. به دلیل نقش و جایگاهی که سلامت روان در سلامت افراد و در نتیجه جامعه دارد، لازم است بیش از پیش به آن بها داده شود و نامگذاری یک روز از روزهای سال به نام روز بهداشت روان فقط یکی از راهها برای رسیدن به این هدف است.
از طرفی تعیین روز جهانی بهداشت روان می تواند پیامدها و نتایج ارزشمندی را در پی داشته باشد که عبارتند از: جلب توجه مسوولان به سلامت روان در تمام تصمیم گیریها(حتی در حوزه اقتصادی و سیاسی)، تخصیص هزینه بیشتر به این حوزه، جلب توجه مسوولان سلامت عمومی به موضوع سلامت روان، تلاش جدی در راستای برنامه ریزی برای پیشگیری از اختلالات روان و ارتقای بهداشت روانی جامعه، ترغیب تصمیم گیران و مسوولان به تلاش و تدبر بیشتر در راستای افزایش سطح کمی و کیفی ارایه خدمات، افزایش آگاهی مردم نسبت به نقش بهداشت روان در کیفیت زندگی، اطلاع رسانی درخصوص روشهای حفظ و ارتقای سلامت روان و رفع مشکلات آن.
س: شایعترین علائم هشدار دهنده بیماریهای اعصاب و روان برای تشخیص زودرس و درمان به موقع بیماری چیست؟
مسجدی آرانی: با توجه به اینکه بیماریها یا اختلالات اعصاب و روان بسیار متنوع و گوناگون هستند، نشانههای هشدار دهنده نیز گستره بسیار وسیعی را در بر میگیرد؛ اما شاید بتوان این علایم و نشانهها را بهطور کلی در دو واژه تفاوت و تغییر خلاصه کرد؛ تفاوت با فرمها و میانگینهای اجتماعی یا آماری و تغییر در مقایسه با وضعیت گذشته خود شخص.
مثال 1: کودکی که احتمالا مبتلا به ADHD تشخیص داده خواهد شد، تفاوتهای گسترده ای از لحاظ رفتاری با کودکان دیگر دارد مانند جنب و جوش بسیار زیاد و غیرقابل کنترل، ناتوانی از توجه به گفتههای دیگران، انجام رفتارهای تکانشی پرخطر مثل پرت کردن اشیای خطرناک به سمت دیگران، گم کردن و جا گذاشتن بیش از حد وسایل.
مثال 2: یکی از نشانههای هشدار دهنده اختلال اوتیسم، تفاوتهای چشمگیر نسبت به سایر کودکان در برقراری ارتباط با دیگران است به نحوی که کودک از برقراری تقریبا هرگونه ارتباط کلامی یا عاطفی با دیگران ناتوان است و توجهی به حضور آنها نشان نمیدهد.
مثال 3: اگر شخصی در گذشته فعال، پرانرژی، شاد، خوش بین، امیدوار، گرم و صمیمی بود ولی به تازگی غمگین، کم انرژی، ناامید، بدبین، سرد و گوشه گیر شده است، تمام این تغییرات رفتاری، هیجانی و ذهنی میتواند از نشانههای هشدار دهنده اختلال افسردگی باشد.
مثال 4: تغییرات ظاهری مثل خشکی دهان، پرخون شدن چشمها و تغییراتی مانند افزایش اشتها، مشکل در هماهنگی حرکتی و مردم گریزی میتواند نشانههای هشدار دهنده برای وابستگی به موادی مانند حشیش باشد.
مثال 5: تغییرات قابل توجه و اثرگذار در حافظه و یادآوری مانند گم کردن وسایل، فراموش کردن اسامی اطرافیان، فراموش کردن جای اشیا در خانه و مانند اینها در سنین بالا میتواند از علایم هشدار دهنده بیماری آلزایمر باشد.
س: مشاوره با خانوادهها در درمان بیماریهای روان چه نقشی دارد؟
مسجدی آرانی: پژوهشها نشان داده که خانوادهها در پیدایش و درمان بیماریهای روانشناختی به ویژه در کودکان نقش چشمگیری دارند. فضای کلی حاکم بر خانواده از لحاظ آرامش و محبت یا برعکس تنش و خصمانه بودن میتواند زمینه را برای پیدایش طیف وسیعی از اختلالات روانشناختی (از اختلالات اضطرابی و خلقی گرفته تا اختلالات سوء مصرف مواد) فراهم کند.
همچنان که قوانین، قواعد، عادتها، سنتها و روابط موجود در خانواده میتواند زمینه ساز رشد و بالندگی و استقلال اعضای خانواده یا برعکس رکود و وابستگی آنها شود. بهطور مثال برهم تنیدگی اعضای خانواده یا حمایت بیش از حد والدین از فرزندان میتواند مانع فرایند هویت یابی و استقلال برخی از اعضای خانواده شود.
خانوادهها در درمان مشکلات روانشناختی نقش بسیار زیادی دارند. به اعتقاد نظریه پردازان خانواده درمانی، بسیاری از مشکلات و اختلالات روانشناختی اعضای خانواده به علت وجود کاستی هایی در ساختار یا بافت خانواده به وجود میآید که درمان آنها نیازمند اصلاح ساختار خانواده و روابط میان اعضاست. از این گذشته، حتی اگر اختلال روانی را مختص یک عضو و نه کل خانواده بدانیم، اعضای دیگر خانواده میتوانند نقش پررنگی در حمایت از بیمار و کمک به فرایند درمان یا حتی خنثی کردن تلاشهای درمانگر و بیمار داشته باشند.
برای مثال مطالعات نشان داده که انتقاد و خردهگیری همسرِ شخص درمان شده از اعتیاد میتواند اثر معناداری بر بازگشت او به سوی مصرف مواد داشته باشد. مشارکت و کمک اعضای خانواده، به ویژه پدر و مادر، در درمان بسیاری از اختلالات دوران کودکی، مانند بیش فعالی/ نقص توجه (ADHD)، اختلالات اضطرابی و اختلالات خلق بسیار اثربخش است.
بنابراین درگیر کردن خانواده در فرایند مشاوره و روان درمانی، از طریق ارایه اطلاعات درباره علل و زمینههای پیدایش اختلال فرد مبتلا، حفظ یا تشدید آن و نیز روشهای درمانی می تواند منجر به بهبود نتایج شود و اگر خانواده در آسیب شناسی فرد مبتلا نقش داشته باشد، شاید درمان آن فرد بدون برطرف کردن آسیب شناسی خانوادگی ناممکن باشد.
با توجه به نقش تعیین کننده خانواده در پیدایش و حفظ اختلالات روانشناختی؛ حضور اعضای خانواده در جلسات مشاوره میتواند در پیشگیری از بروز اختلالات موثر باشد. علاوه بر این خانوادهها میتوانند با بهره گیری از دانش روانشناسان بالینی و مشاوره کارکردهای اعضای خانواده را بهبود ببخشد.
س: نقش مراقبتهای بهداشتی اولیه در ارتقای سلامت روان چه اندازه تاثیرگذار است؟
مسجدی آرانی: سلامت روان ترکیبی از احساس درونی خوب، اطمینان از کارآمدی، اتکای به خود، احساس خوشایند، لذت از زندگی، انعطاف پذیری، اعتماد به نفس، احترام به خود و احساس خوبی، فرهیختگی و پیشرفت می باشد که همگی این موارد در روند رشدی فرد و سطح اولیه پیشگیری تحقق مییابد. البته ایجاد شناسنامه سلامت و ارزیابی سالانه هر فرد میتواند در صورت وجود علائم اختلال روانی با مداخلات صحیح علمی و روانشناختی از پیشرفت آن جلوگیری کند.
س: مهمترین عوامل موثر در بروز این قبیل اختلالات کدامند؟
مسجدی آرانی: میتوان گفت تکامل نامناسب دوران کودکی، ازدواج و باروری نامناسب، خشونت، پایمال شدن حقوق شهروندی، والدین مبتلا به اختلالات روانی، مدرسه نامناسب و غیرمراقب، ضعف مهارتهای زندگی، رفتارهای ناسالم اجتماعی و تنزل اخلاقیات از جمله مواردی هستند که باعث بروز بسیاری از اختلالات روانی میشوند.
همچنین استفاده ناصحیح از فضاهای نوین ارتباطی و مجازی، عوامل تهدید کننده سلامت خانواده نظیر ازدواجهای ناهمسان، عدم آگاهی از اصول زندگی مشترک، عدم توجه به نیازهای همسر، عدم تعادل روانی و عاطفی، عدم شناخت حقوق یکدیگر و رعایت نکردن آنها، وجود ابهام و افراط در انتظارات از دیگر عوامل موثر در بروز این قبیل اختلالات است.
س: آیا بیماریهای اعصاب و روان در نهایت درمان پذیر هستند؟
مسجدی آرانی: با توجه به تنوع بسیار بیماریهای اعصاب و روان (از لحاظ ماهیت، شدت و سیر بیماری)؛ روشهای مختلفی برای درمان این بیماریها نظیر درمانهای دارویی، روان درمانی فردی، خانواده درمانی و زوج درمانی، درمانهای تکنولوژیک (مانند نوروفیدبک و TMST، جراحی، ECT و ...) وجود دارد.
اما درمان پذیر بودن هر یک از اختلالات روانشناختی به عوامل گوناگونی مانند ماهیت و سیر خود بیماری، انگیزه و پیگیری بیمار، حمایت خانواده و کارآمدی درمانگر از نظر تشخیص و درمان بستگی دارد. برای مثال بیماری آلزایمر دارای سیر پیشرونده مزمن است که هنوز درمان قطعی برای آن شناخته نشده است.
همچنین اگر مولفه ژنتیکی نیرومندی در اختلال شخص وجود داشته و شدت علائم بالا باشد، درمان دشوارتر خواهد بود؛ مثلاً در اسکیزوفرنی با سابقه خانوادگی مثبت و علایم متعدد و شدید، ممکن است لازم باشد شخص تا پایان عمر از داروهای آنتی سایکوتیک به همراه درمانهای روانشناختی استفاده کند. برخلاف نمونههای مذکور بسیاری از اختلالات روانشناختی از شدت و سیر بهتری برخوردار هستند و درمان آنها ساده تر است. برای نمونه، اختلالات اضطرابی و برخی از اختلالات خلقی به خوبی درمان پذیرند.
س: نقش سبک زندگی، خانواده و اجتماع در کاهش، درمان و مراقبت از این قبیل بیماران چیست؟
مسجدی آرانی: سبک زندگی ایرانی اسلامی که مشی کلی فرد در راستای رسیدن به اهداف و غلبه مشکلات است میتواند بر سلامت روانی، اجتماعی، معنوی و جسمانی فرد تاثیر فراوانی داشته باشد. بایدها و نبایدهای مورد قبول، جهت گیری کلی زندگی را ترسیم میکند. هر انسانی حرکت و فعالیتش برای دستیابی به شادی است و سبک زندگی صحیح میتواند این شادی را محقق کند.
در واقع سبک زندگی نوع رفتار اجتماعی و شیوه زیستن است و موضوعاتی مانند اهمیت دادن به جایگاه خانواده (بهعنوان کوچکترین و موثرترین عنصر اجتماعی)، سبک ازدواج، نوع مسکن و لباس، الگوی مصرف، تفریحات، رفتار در محل کار و دانشگاه، نقش رسانه، جایگاه والدین و همسر و فرزندان، رفتار با دوست و دشمن، ورزش، صله رحم، رعایت حقوق دیگران، خودداری از پرخاشگری، احترام به قانون، عشق و دقت به انجام کار، رعایت حقوق زن و شوهر، پرهیز از دروغ، اجتناب از مواد مخدر و الکل از جمله مواردی است که آموزش و انجام آن میتواند منجر به دستیابی به یک خانواده سالم و جامعه شود.
امروزه علیرغم تلاشهای فراوان شاهد افزایش میزان اختلالات روانی و آسیبهای اجتماعی، افزایش هزینههای ناشی از این اختلالات و آسیبها، افزایش اختلالات خلقی و اضطرابی، طلاق، تهدیدات ناشی از استفاده از فضاهای مجازی در جامعه هستیم که انجام مداخلات مثبت در این خصوص نیازمند توسعه و بهره گیری از ظرفیت و توانمندیهای علم روانشناسی، تدوین برنامه سلامت روان اجتماعی و معنوی کشور و توجه سیاستگزاران به سلامت روانی همراستا با سلامت جسمی است.تسنیم