شايد شما هم از آن دسته والديني هستيد كه گمان ميكنيد از لحظه تولد بايد عزمتان را جزم كنيد تا كودكي لوس تحويل جامعه ندهيد و يك انسان قوي و شجاع و خودساخته بارآوريد. تصميم شما قابل درك و ستايش است اما مطمئن باشيد تا قبل از 14ماهگي نبايد به كودك بياموزيد براي برآوردن خواستههايي كه زبان تقاضايشان را ندارد به گريههاي طولاني و جيغهاي سرسامآور متوسل شود. او حتي تا قبل از 6 تا8 ماهگي شما را جداي از خودش نميداند و شما را با خودش يكي ميداند. پس بهتر است احتياجات كودكتان را فورا برايش برآورده كنيد. برخي گمان ميكنند بايد بگذارند كودك كمي گريه كند و هر چيزي را برايش فورا مهيا نكنند. حتي برخي ديگر براساس يك خرافه معتقدند گريه نوزاد هر چه بيشتر باشد، رزق و روزي آن خانه بيشتر ميشود. حتي برخي هم گمان ميكنند اينطور است كه كودك صبور و خودساخته تربيت ميشود. اما واقعيت خلاف اين است.
شك نكنيد كه با درآغوش نكشيدن كودك و رهاكردن او به جيغ و فرياد زدن، از فرزندتان يك كودك لوس ساختهايد. چرا؟ چون كودك شما ياد گرفته كه براي خواستههايش بايد گريه كند و تا دست به مانور اساسي و جدي نزند، كسي به فريادش نميرسد. او از همان نوزادي احساس عدمامنيت را مزمزه كرده است. بنابراين همين كه به سن 9-8ماهگي برسد و شما را بهعنوان فردي جداي از خود بشناسد، دچار استرس و عدمامنيت ميشود. به همين دليل، هم ميزان گريههايش بيشتر ميشود، هم وابستگي و آويزان بودنش. او ميترسد كه شما برويد و ديگر برنگرديد چرا كه او از بودن شما مطمئن نيست و از در آغوش كشيده شدن سير نشده و احساس امنيت و آرامش نكرده است.
شايد با خودتان بگوييد: «آخه تا كي اين بچه بايد آويزون من باشه، من كار و زندگي دارم». بايد به شما بگوييم كه اگر دلتان ميخواهد بچهاي داشته باشيد كه هميشه دچار ترس از دست دادن باشد و با احساس عدمامنيت و استرس رشد كند، او را به گهواره و تخت و زمين بسپاريد. اما اگر آماده درآغوش كشيدن هستيد، تا 14ماهگي ميبايد هر زمان كه كودك نياز به آغوش شما دارد، دريغ نكنيد. نگذاريد كار به فرياد و گريههاي طولاني بكشد. حتي حاضر باشيد كه تمام روز او را بغل كنيد. در اين صورت ميتوانيد از «آغوشي» استفاده كنيد. وسيلهاي كه به شما كمك ميكند در عين حال كه كودك به سينه شما نزديك است و توي بغلتان است، دستتان آزاد باشد و بتوانيد كارهاي ديگري هم انجام دهيد.
نوزاد در 3ماه اول زندگي خود بيشترين ميزان گريه را دارد، برخي از گريهها طبيعي هستند و كودك بدين وسيله نياز خود را گوشزد ميكند. گريه تنها زبان كودك است. گريههاي معمولي، پس از برآوردن نياز او، برطرف ميشوند. اما برخي گريهها، كه شديدتر و طولاني هستند، يعني بيش از 3ساعت طول ميكشد، علل متفاوتي دارند. دلايلي چون دردهاي كوليك، سرماخوردگي، عفونت ادرار و... راههاي مختلفي براي آرام كردن گريه شديد نوزاد وجود دارد اما يكي از مؤثرترين آنها، بستن كودك به سينه يا پشت است.
در آغوش كشيدن نوزاد لذتبخش است. همه نزديكان دلشان ميخواهد نوزاد شما را بغل كنند. اما والدين و تازه مادرهاي حساس معمولا ترس ويژهاي دارند و دلشان شور ميزند كه كودك را بغل بقيه بدهند. اما كودك شما نياز دارد كه ديگران و اطرافيانش را بشناسد. اين مسئله حائز اهميت است. اين بغل كردنها به كودك شما عشق، احترام و امنيت هديه ميدهد.كاري كه شما بايد انجام دهيد امتناع از بغل كردن نيست بلكه رعايت راههاي صحيح بغل كردن نوزاد است. طرز صحيح گرفتن سر و گردن نوزاد، با يك دست بغل نكردن، قرار ندادن 2 دست روي شكم نوزاد و رعايت ديگر نكات امنيتي ضرورت دارد.
شايد باور نكنيد كه در آغوش كشيدن كودك چه آثار عميقي در روح و تربيت او دارد. ارتباط جسمي و عاطفي با كودك سبب افزايش اشتهاي نوزاد ميشود. به جز اين، مقاومت او را در برابر عوامل عفوني تقويت ميكند. رشد روحي، عاطفي و شناختي كودك بهتر اتفاق ميافتد. كودكاني كه از صفر تا 2سالگي بيشتر در آغوش بودهاند و نياز به بغل شدن در آنها ارضا شده است، تكلم بهتري دارند و از اعتماد به نفس بيشتري برخوردارند.
كودك شما آنچه انجام دادهايد را ديده و مثل يك آينه، رفتار شما را تقليد ميكند. چه بهتر كه رفتار تقليدي كودك، مهرباني، محبت و درآغوش كشيدن باشد و نه بيتفاوتي، سردي و رها كردن. افرادي كه در كودكي محبت ديدهاند، ياد گرفتهاند كه چطور احساسات خود را بروز دهند. آنها چون نيازهايشان به موقع و كامل برطرف شده است بنابراين در بزرگسالي، رفتاري كامل تر، بالغتر و مسئوليتپذيرتر از خود نشان ميدهند.
حتي كودكان نارس هم به تماس پوستي با والدينشان احتياج دارند، درحاليكه تصور عامه اين است كه اين نوزاد، نارس است و به اندازه كافي رشد نكرده و چيزي از تماس با والدينش نصيبش نميشود. اما تحقيقات نشان داده كه استرس درمانهاي دردناك با تماس پوستي كاهش پيدا ميكند. نوازش كودك تأثير عميقي در آرامش و حذف درد و استرس دارد.
كودكاني كه به هر دليلي از خوردن شيرمادر محرومند و با شيرخشك تغذيه ميشوند نياز بيشتري به در آغوش بودن دارند؛ چرا كه فرصت در آغوش بودن بهخاطر شيرخوردن را از دست ميدهند و برخي مادران، شيشه شير را هم وقتي نوزاد در تخت خوابيده يا توي گهواره است به او ميدهند اما اين اشتباه است. كودكان شيرخشكي را بايد بيشتر در بغل گرفت و نياز او به چسبيدن به سينه را برطرف كرد.
كودك را دچار دوگانگي نكنيد. اگر فقط زمانهايي كه حال خودتان خوب است به محبت و بغل كردن كودك اقدام كنيد و وقتي حالتان بد است او را به حال خود رها كنيد و دفعات بد بودن حال شما تعدادش زياد باشد، كودك شما دچار دوگانگي و بههمريختگي رواني ميشود.
نظر روانشناسان كودك و پژوهشگران، عكس نظر عامه مردم است. آنها معتقدند كه نوزاد بايد بغلي باشد. نه فقط موقع شير دادن كه در هر فرصت ديگري خوب است كه كودك در آغوش كشيده شود. يعني كار درست اين است كه نوزاد را در روزهاي اول روي سينه مادر بخوابانيد تا او صداي قلب مادر را بشنود و اگر مادر شرايط جسمي مناسبي ندارد، پدر اين كار را انجام دهد و اگر پدر هم نميتواند ديگر نزديكان حتما او را در آغوش بگيرند.
دختر كوچك من وقتي كه به هيئت ميرويم خيلي از من درخصوص ايام محرم و
اتفاقات روز عاشورا سؤال ميكند. شما توصيه ميكنيد كه چه داستانهايي را
با چه ادبياتي براي فرزندان خود بازگو كنيم و از بين همه حماسههاي كربلا
روي كدام قسمت از اين اتفاقات تأكيد داريد كه براي بچهها بازگو شود؟
ماجراي
كربلا يك سكه دورو است. يك صحنه آن صحنه جنايتهاي عجيب و غريب است كه
شنيدن آنها دل هر انسان آزادهاي را به درد ميآورد. در حقيقت شايد علت
اينكه يكي از لقبهاي امام حسين(ع) «كشته اشك» است همين است كه محال است
كسي در مدار انسانيت باشد، قصه امام حسين(ع) و روز عاشورا را بشنود و اشك
از چشمان او جاري نشود. اما اينكه ما از كداميك از صحنهها بايد براي
بچهها بگوييم، نكته تربيتي مهمي است. ما بهعنوان والدين يك كودك در
نقشبستن ذهنيات او درباره امام حسين(ع) و محرم تأثير ويژهاي داريم.
بنابراين نبايد از صحنههاي جنايت براي كودكان بگوييم بلكه بايد از نقاط
روشن و سفيد كربلا بگوييم. از صحنههاي وفاداري، عشق، محبت و ولايتمداري
همه كساني كه شهيد شدند يا در كربلا اسير شدند بگوييم. آنچه بايد براي
بچهها، كودكان و نوجوانان از محرم و واقعه عاشورا بگوييم به همراه رعايت
اين نكته است كه اولا بايد به زبان قصه بيان شود و ثانيا اينكه ادبيات
شيرين و نرمي داشته باشد.
يادمان نرود از كلماتي استفاده نكنيم كه روز و واقعه عاشورا و جدال امام حسين(ع) با لشكر ظلم و باطل را به يك صحنه جنايي تبديل كنيم. اما متأسفانه شاهد هستيم كه آن چيزي كه فضاي داستانهاي عاشورايي ما را در همه قالبهاي خود چه ديجيتال، چه قصههاي مكتوب و چه شفاهي پر كرده همين صحنههاست. صحنههاي اكشن و جنايي آسيبهاي جدي را به رفتار و روحيات بچهها ميزند. پس بهتر است مانند يك پدر و مادر آگاه و باهوش باشيد و داستان عاشورا را از زاويههاي مختلف تربيتي براي كودكان خود بيان كنيد. مثلا از ولايتپذيري ياران امام حسين(ع) بگوييد، از اهميت حفظ حجاب بانوان كاروان عاشورا، از نماز اول وقت امام و ياران امام كه در وسط ميدان جنگ هم ترك نشد و ميتوانيد از اين داستان، اهميت نماز اول وقت در چشم دوستداران امام حسين(ع) را به كودك و نوجوان خود گوشزد كنيد. اگر كمي با دقت بيشتري به واقعه عاشورا نگاه كنيد ميفهميد كه چه نكتههاي گرانبهاي ارزشمندي براي تربيت و انس بچهها پيدا ميكنيد.همشهری