شکل
پنهاني و نيز ناديده گرفتن عارضه که بنا بر آمارها، 176ميليون زن در سراسر
جهان به آن مبتلا هستند، سبب شده است بسياري از اين افراد عمري را با درد و
ناتواني سپري کنند و گاه قدرت باروري خود را از دست بدهند.
تخمين
ميزنند که از هر 10 زن، يکي در سنين باروري به آندومتروز مبتلا است و
آگاهي پزشکان مراقبتهاي اوليه از چندوچون بيماري و اينکه بيمار را بايد به
چه متخصصي ارجاع دهند کافي نيست. بسياري از زنان مبتلا يا درماني دريافت
نميکنند يا درمانشان بهخوبي انجام نميگيرد.
گاه سالها طول ميکشد تا
بيماري تشخيص داده شود و در خلال اين مدت، بيمار احتمالا درد خواهد داشت و
قادر به داشتن شغل و روابط اجتماعي و نيز روابط جنسي مطلوب نخواهد بود. در
بسياري از موارد، اين عارضه علامتي ندارد و دليل نيمي از ناباروريهاي بدون
توجيه شناخته ميشود. اندومتريوز براي قرنها در سايه قرار داشت، چون
جوامع به صحبت درباره «مشکلات زنانه» رغبتي از خود نشان نميدادند.
اين
بيماري وقتي حادث ميشود که بافتي مشابه بافت ديواره رحم، همهجا، بيشتر
شکم، تخمدانها، ديواره بين رکتوم و واژن، مثانه و روده را فرا ميگيرد.
اين بافت مانند ديواره رحم رفتار ميکند و هر ماه باعث خونريزي و دردهاي
شديد يا مزمن ميشود.
ران
هاملشوي، رئيس بنياد تحقيقات اندومتريوز و انجمن جهاني اندومتريوز، کمبود
منابع براي تحقيقات درباره اين موضوع را يک «فضاحت بزرگ» ميداند.
«اندومتريوز زنان را در ابتداي زندگيشان مبتلا ميکند.
اين يک بيماري
مربوط به سبک زندگي نيست. بيماري نيست که دير به آن مبتلا شويد. اندومتريوز
درست در زمان نوجواني و جواني به سراغ زنان ميآيد، يعني وقتيکه بايد
فعال باشند، بروند بيرون کار کنند، بچهدار شوند و روابط جنسي داشته باشند.
نيمي از زنان مبتلا به دليل درد در هنگام روابط جنسي از اين نوع روابط
گريزاناند.» در عرصه اجتماعي اندومتريوز بهصورت زناشوييهاي پايانيافته و
افسردگي و بار مالي هنگفت خود را نشان ميدهد، زيرا بسياري از زنان مبتلا
به دليل درد از مجموعه نيروهاي کار خارج ميشوند. بر اساس آمارها، بار مالي
حاصل از اين بيماري در سال 2012، در ايالات متحده با 6/7ميليون زن مبتلا،
حدود9/70ميليارد يورو، در بريتانيا با 6/1ميليون مبتلا، حدود 4/14ميليارد و
در استراليا با 550هزار زن مبتلا، حدود 75/2ميليارد پوند انگليس است. اين
ارقام را ميتوان با بار مالي ديابت مقايسه کرد.
پزشکان بسياري از زنان
مبتلا را درواقع از سر باز ميکنند و به آنها ميگويند، بايد با درد خود سر
کنند يا حتي تصور کنند که درد ندارند. 600 زن در يک روز به فراخوان
گاردين براي صحبت کردن درباره اين مشکل پاسخ دادند. موضوع مشترک تقريبا همه
آنان اين بود که «پزشک ميگويد، من دچار وهم و خيال شدهام.»
نيکي دالي 33ساله، که از 11سالگي به اندومتريوز مبتلا بوده است، ميگويد، حتي مادرش فکر ميکرده که ناراحتي او ساختگي است. «مادرم فکر ميکرد، دچار خيالات يا افسرده شدهام. يکي از پزشکان هم ميگفت، تو بايد کلهات را درمان کني!» براي حالت دلآشوبه و تهوع به او دارو دادند و گفتند دچار بيماري روده تحريکپذير، کيست، اختلال غذا خوردن و افسردگي شده است. در 14سالگي پزشکان فکر کردند نيکي آپانديسيت گرفته است و روانه اتاق عمل شد. 10 سال طول کشيد تا بيماري نيکي تشخيص داده شد، اما او هنوز بايد مجموعهاي از مسکنها را مصرف کند و هنوز به دنبال درمان درست است.
درد اندومتريوز
بهصورت مزمن يا شديد ممکن است در سراسر زندگي يک زن او را رنج دهد. بسياري
از مبتلايان آنقدر مسکن مصرف کردهاند که معتاد شدهاند. امروزه برخي به
اين نتيجه رسيدهاند که دليل مرگ مرلين مونرو، هنرپيشه معروف آمريکايي،
مصرف زياد و سپس اعتياد او به مصرف انواع مسکنها براي تسکين درد ناشي از
اندومتريوز بوده است.
جين
هودسون جان، مدير خيريه اندومتريوز بريتانيا، عقيده دارد، «متخصصان چيز
زيادي درباره اين بيماري نميدانند و مردمي که در نظرسنجيها شرکت کرده
بودند، هرگز چيزي درباره آن نشنيده بودند. اصولا، خود من هرگز با فرد عادي
برخورد نکردهام که اطلاعاتي درباره اندومتريوز داشته باشد، درصورتيکه اين
بيماري ممکن است ويرانگر باشد. نظرسنجي از اعضاي خيريه ما نشان ميدهد که
25درصد از اين افراد به دليل ابتلا به اندومتريوز تا مرز خودکشي پيش
رفتهاند.
اين بيماري ميتواند بسياري از عرصههاي زندگي شما را دگرگون کند، از کار و شغل و رابطههايتان گرفته تا قدرت باروريتان را.» زناني که شانس اين را دارند که پزشک مراقبتهاي اوليه علائم اندومتريوز را در آنها تشخيص داده باشد، بايد به يک پزشک متخصص زنان مراجعه کنند تا تنها از طريق انجام لاپاروسکوپي پزشک بتواند اندومتريوز را ببيند،اما بسياري از متخصصان آموزشهاي کافي براي برداشتن بافتي را که ديدهاند و در موارد حاد دسترسي به آن بسيار دشوار است را ندارند.
اندومتريوز ميتواند تا روده يا مثانه پيش برود که حوزه کار متخصص زنان نيست. اندامها ممکن است در هم گره بخورند. گاه، حتي باوجود خارج کردن رحم و تخمدانها و بخشي از روده و مثانه، باز هم بافت بيمار چسبيده به اعصاب باقي ميماند و درد ادامه پيدا ميکند. متخصصان عقيده دارند، برخي از مواقع، اندومتريوز را ميشود با يک جراحي خوب درمان کرد، اما جراحي اندومتريوز مانند جراحي سرطان بسيار تخصصي است يا شايد به گفته جراحان سرطان، از جراحي سرطان هم دشوارتر است. ب
راي
درمان اندومتريوز فقط حضور جراح زنان کافي نيست. اين جراحان بايد آموزش خاص
برداشتن بافت اندومتريوز را هم ديده باشند. مطالعهاي که در سال 2008،
توسط متخصصان زنان بلژيکي، توماس هاگ، انجام شده، نشان ميدهد که عامل
بسياري از ناباروريها اندومتريوز است. هاگ و تيم همکارانش بر روي 221 زن
نابارور که هيچ نوع علائم خاصي نداشتند، لاپاروسکوپي انجام دادند و مشاهده
کردند که در بين زناني که دردهاي خود را درد طبيعي قاعدگي ميدانستند،
47درصد به اندومتريوز مبتلا بودند که در 40درصد موارد بيماري آنها در مرحله
3 يا 4 بوده است.
هاگ
ميگويد: «يافتههاي ما عجيب بود. ميشود زني بدون داشتن علامتي درخور
توجه به مراحل حاد اندومتريوز رسيده باشد و همين مسئله تخمين ميزان گسترش
ابتلا به اين عارضه را مشکل ميکند. 10درصد آماري است که ما ميدانيم. اما
اينکه ميزان واقعي مبتلايان چقدر است، را کسي نميداند.» کارشناسان بهداشت
عقيده دارند، در کشورهاي درحالتوسعه درواقع کمکي براي درمان اين عارضه
وجود ندارد. در بسياري از اين کشورها اصولا عارضهاي به نام اندومتريوز
شناختهشده نيست.
منبع: Guardian