کودکاني
که دچار اختلال روانپزشکي تشخيص داده شده بودند، در مقايسه با کودکاني که
بدون چالشهاي بهداشت رواني رشد کرده بودند، با احتمال شش بار بيشتر در
دوره جواني در بزرگسالي دچار مشکل شده بودند.
حتي کودکان داراي مشکلات
بهداشت رواني که شدت مشکلاتشان در حدي نبود که تشخيص باليني بيماري در آنان
داده شود، با احتمال سه برابر بيشتر در بزرگسالي دچار مشکل شده بودند.
ويليام
کاپلند، پژوهشگر در مرکز پزشکي دانشگاه دوک و نويسنده اصلي اين بررسي،
گفت: «اثرات مشکلات دوران کودکي تا دوران بزرگسالي باقي ميمانند، حتي اگر
خود مشکل برطرف شده باشد و اين تداوم تاثير تا دوران بزرگسالي حتي براي
مشکلاتي که به آستانه معمول تشخيص بيماري رواني نميرسند، هم ديده ميشد.
هردوي اين يافتهها من را غافلگير کرد.» آزمودنيهاي اين تحقيق،
شرکتکنندگان در بررسي Great Smokey Mountains بودند که کودکان 11 بخش عمدتا روستايي در کاروليناي شمالي را در بر ميگرفت.
اختلالات
روانپزشکي رايج ارزيابيشده در اين بررسي شامل اضطراب، افسردگي، اختلال
سلوک، اختلال نافرماني مقابلهاي، اختلالات کمتوجهي يا بيشفعالي و
سوءمصرف مواد بودند.
پژوهشگران همچنين پيامدهاي دوران بزرگسالي را در
کودکاني ارزيابي کردند که معيارهاي باليني تشخيص اختلال روانپزشکي را
نداشتند، اما بااينوجود داراي برخي از علائم مشکلات سلامت رواني بودند که
زندگي روزمرهشان را مختل کرده بود. درمجموع، 26 درصد از کودکان در اين
بررسي معيارهاي تشخيصي براي يک اختلال رايج رفتاري يا عاطفي را در نقطهاي
در دوران کودکيشان داشتند، درحاليکه 31 درصد از افراد بدون تشخيص هنوز
علائمي را داشتند که زندگيهايشان را مختل ميکرد.
حدود
42 درصد کودکان داراي علائم رواني که به تشخيص بيماري تمامعيار منجر نشده
بود و 60 درصد از کودکاني که معيارهاي تشخيص اختلال رواني را داشتند،
دستکم در يکي از زمينهها در دوران بزرگسالي دچار مشکل شده بودند.
اين
پژوهشگران اذعان ميکنند که مشکلات بهداشتي، قانوني، مالي و اجتماعي
ميتوانند، حتي بزرگسالان جوان بدون تاريخچه مشکلات بهداشت رواني را درگير
کنند. در اين بررسي که نتايج آن در ژورنال JAMA Psychiatry منتشر شده است، 19 درصد چنين کودکاني در دوران بزرگسالي با چالش دستکم در يکي از اين زمينهها روبرو شده بودند.
اما درمجموع، تقريبا 80 درصد از شرکتکنندگان با مشکل بهداشتي، قانوني، مالي يا اجتماعي در دوران جواني در هنگام کودکي مشکلات بهداشت رواني داشتند.
اين
امر براي نزديک به 90 درصد از جوانان دچار مشکلاتي در بيش از يکي از
جنبهها در زندگيهايشان مصداق داشت.اين پژوهشگران ميپذيرند که
آزمودنيهاي اين بررسي نماينده کل جمعيت آمريکا نيستند. براي مثال، اختلال
روانپزشکي دوران کودکي درصورتيکه قبل از وارد شدن کودک به اين بررسي
تشخيص داده شده باشد، ممکن است در دادههاي اين بررسي ثبتنشده باشد.
بنجامين لاهي، پژوهشگر بهداشت عمومي در دانشگاه شيکاگو گفت، همچنين روشن نيست که چرا يا چگونه اختلالات روانپزشکي دوران کودکي بهصورت مشکلات در دوران بزرگسالي درميآيند.
لاهي که نويسنده يک اديتوريال (مقاله تفسيري) به همراه اين مقاله پژوهشي است، گفت: «ما اکنون ميدانيم که اختلالات رواني کودکان پيشبيني کننده اختلالات رواني، ارتکاب جرم، عملکرد پايينتر تحصيلي و دانشگاهي و ناپايداري اجتماعي در بزرگسالي است. ما نياز به پژوهش بيشتري براي درک علت اين رابطه هستيم تا بتوانيم به شيوهاي درست مداخله انجام دهيم.»
روزنامه سپید