شفا آنلاین - حدود 400 سال قبل، فرانسیس بیکن (فیلسوف انگلیسی) در زمینه دوستی نوشت: «دوست شادیها را دو برابر میکند و اندوه را به نصف تقلیل میدهد.» چند صد سال بعد، کولریج، شاعر انگلیسی، درباره دوست این گونه نوشت: «دوستی درختی است که به شما پناه میدهد.»
به گزارش شفا آنلاین ،امروزه دوستیابی از اهمیت بسزایی برخوردار است و دوستی در روزگار ما اهمیت بیشتری پیدا کرده، زیرا شرایط زندگی در روزگار ما دشوارتر شده است. زندگی چیزی بیش از توانایی تنفسکردن، غذاخوردن و احساسکردن است. زندگی یک شخص بر محور کیفیت روابط او با دیگران میگردد. روانشناسان در کار ارزیابی ویژگیهای یک انسان خوب به توانایی او برای برقراری ارتباط مناسب با دیگران بها میدهند. کسی که نتواند با دیگران کنار بیاید در شرایط مطلوبی قرار ندارد و برای او بسیاری از راهها بسته است. چنین فردی نمیتواند با دیگران زندگی کند، پس هیچگاه هم زندگی شادمانی نخواهد داشت، بنابراین لازم است ما به عنوان یک انسان اجتماعی ظرفیت دوستیابی داشته باشیم تا بتوانیم از زندگی لذت بیشتری ببریم.
شما آغازگر باشید
بازکردن سر صحبت آسان است، به شرطی که در میان افراد به دنبال چهرههای پذیرا بگردید. تا میتوانید ارتباط چشمی و لبخند متناسب داشته باشید. دقت کنید چهرههای صمیمی و مهربان از چشمتان دور نماند. وقتی چشمتان به کسی افتاد که به نظر میرسد آمادگی برقرارکردن ارتباط را دارد، با حالتی طبیعی و بیتکلف خود را به وی معرفی کنید و در مورد موقعیتی که در آن هستید چیزی بگویید.
به یاد داشته باشید پیامهایی که ما از خود میفرستیم بلافاصله درباره ما قضاوت میکنند و چنانچه تاثیرات اولیهای که روی آنها میگذاریم مثبت و دوستانه نباشد، شروع و ادامه یک گفتوگو و ارتباط خوب مشکل میشود.
قواعد دوستی را یاد بگیریم
اغلب ما زمانی به اطرافیان علاقهمند میشویم که آنها نیز به نوعی به ما علاقه نشان میدهند و ما را درک میکنند. فردی که به همنوعان خود علاقهای ندارد بیشک در زندگی دچار مشکلات متعددی خواهد شد. اینگونه افراد بیش از دیگران به خود و اطرافیان صدمه میزنند. اگر بخواهیم دوستانی برای خود پیدا کنیم باید به دیگران خدمت کنیم و برایشان کارهایی انجام دهیم که اغلب نیز با صرف وقت و انرژی همراه است. آنچه در این فرآیند مهم و حساس است، این که در تمام این اقدامها باید همه خدمات ما در قبال دیگران از روی قصد و غرض و خودخواهی نبوده باشد. از این رو باید سعی شود از اصول و قواعدی پیروی کرد تا شور و شوق ارتباط دوستانه را در خود و دیگران ایجاد و حفظ کنیم.
ـ اولین قاعده در جلب نظر مساعد دیگران به دوستی این است که شما هم متقابلا به سایرین علاقهمند شوید. این احساس میتواند به استمرار و دوام روابط دوستانه امید دهد.
ـ دومین قاعده برای جلب دوستی دیگران آن است که همیشه لبخند بزنیم. لبخند زدن هیچ خرجی ندارد و در واقع بدون این که شخصی را فقیر کند گیرندهاش را ثروتمند میکند.
ـ قاعده سوم برای جلب دوستی دیگران این است که باید اسم شخص را همواره به خاطر داشت و لازم است در حین گفتوگو چند بار نام طرف مقابل را تکرار و سعی کنید نام طرف مقابل را هرگز فراموش نکنید، این موضوع به استمرار دوستی کمک شایانی میکند.
ـ چهارمین قاعده این است که همواره شنونده خوبی باشید. شنونده خوب بودن به این معناست که اگر دوستی در حال صحبت است با دقت به حرفهایش گوش دهید و صبر کنید سخنش تمام شود و بعد حرف خود را بگویید.
ـ پنجمین قاعده، جلب دوستی و ارتباط صمیمی صحبت کردن در مورد موضوعاتی است که آنها بیشتر دوست دارند درباره آن صحبت کنند. این موضوع خود نشانه احترام به ایده، افکار و نظرهای طرف مقابل است و میتواند در تقویت رابطه نقش بسزایی داشته باشد.
ـ ششمین قاعده، از این اصل اساسی تبعیت میکند که «عمیقترین انگیزه در آدمی عطش او برای مورد تحسین قرار گرفتن است.» همواره باید سعی کنید طرف مقابل احساس کند شخص مهمی است. باید کاری کنید دوستان را مهم احساس کنید و این کار را هم صمیمانه و با اخلاص انجام دهید.
برای شروع دوستیها
ـ در حد متعادل با افراد خودمانی شوید. خودمانیشدن با افرادی که به طور مرتب میبینید، دوستشدن با آنها را به مراتب آسانتر میکند. کار را با لبخند زدن و سلام کردن آغاز کنید و در صورت پیشآمدن موقعیت، خود را معرفی کنید.
ـ برخوردی پذیرا داشته باشید. نیازی نیست که خود را بیش از حد احساساتی و مشتاق به دوستی عمیق نشان دهید. بهتر است برخوردی غیررسمی، دوستانه و پذیرا داشته باشید. به طرف مقابل که خواهان دوستی با وی هستید، نشان دهید علاقهمندید از طریق گفتوگوهای اتفاقی و گاه و بیگاه بیشتر با وی آشنا شوید.
ـ از پرسشهای معمولی برای ارسال پیام دوستی استفاده کنید. پرسشهایی مانند «خیلی وقت است که در این محله زندگی میکنید؟» یا «چه مدت است که اینجا کار میکنید؟» یا اینکه «مایلم بیشتر با شما آشنا شوم.» این سوالهای متعارف علاقه و توجه شما را نشان میدهد و فرصت ابراز علاقه و توجه متقابل را برای آن فرد نیز پیش میآورد.
ـ در مناسبترین زمان خود را معرفی کنید؛ وقتی وقفهای در گفتوگو پیش آمد، فرصت را غنیمت بشمارید و خودتان را معرفی کنید. هر چه بیشتر معرفیتان را به تعویق بیندازید، این کار برایتان دشوارتر خواهد شد.
ـ با توجه به یک علاقه مشترک برنامهای ترتیب بدهید. بعد از مدتی که بدون تکلف با یکدیگر معاشرت کردید، پیشنهاد انجام فعالیتی را بدهید که میدانید آن فرد از انجام آن لذت میبرد و خودتان نیز به آن علاقهمندید؛ مثلا رفتن به سینما، پیادهروی در پارک یا خوردن شام در یک رستوران.
ـ بگذارید دوستان، شما را به رفتن به محلهای جدید، خوردن غذاهای تازه یا هر فعالیت بیسابقه دیگری که مایلند همراه شما انجام دهند، دعوت کنند. این رفتار نشاندهنده پذیرفتن و استقبال شما از افکار و عقاید آنهاست.
ـ ارتباط خود را با کسانی که دوست دارید حفظ کنید. پس از برقراری ارتباط و کشف فعالیتهایی که از انجام آنها با یکدیگر لذت میبرید، ارتباط خود را با آن فرد حفظ کنید تا دوستی میان شما ریشه بگیرد. با گذشت زمان شما میتوانید هر لحظه که به مصاحبت، کمک یا نصیحت یکدیگر نیاز داشتید، با هم تماس بگیرید. ما نمیتوانیم انتخاب کنیم مردم چگونه صحبت و عمل کنند، ولی میتوانیم انتخاب کنیم چگونه به نحوهای که مردم صحبت و عمل میکنند، پاسخ دهیم. ما نمیتوانیم آنچه مردم میگویند و انجام میدهند کنترل کنیم، ولی میتوانیم واکنشهایمان را کنترل کرده و با نحوه پاسخ دادن، انرژیمان را کنترل کنیم. انرژی بخش مهمی از صمیمیت به شمار میرود. در واقع، صمیمیت نوعی تبادل انرژی است. دانستن اینکه چه چیزی به ما انرژی میدهد و چه چیزی به افرادی که ما خیلی دوستشان داریم، انرژی میدهد بخش بسیار قدرتمندی در جهت ساختن و استحکام بخشیدن به یک رابطه پویا به شمار میرود. انرژی به موفقیت رابطهها کمک کرده و پیدا کردن راه و روشی برای تجدید انرژی در رابطهها نقش بسیار مهمی را بازی میکند. انرژی مثبت باعث به وجودآمدن رابطههای مثبت میشود. قدرت و نفوذ رابطههای مثبت با همه جنبههای زندگی ما ارتباط پیدا میکند. افرادی که درگیر رابطه مثبت مهمی هستند، در محیط کار موثرتر و کارآمدتر عمل میکنند، در فعالیتهای اجتماعی بیشتر شرکت داشته و مایلند والدین، دوستان، خواهران، برادران، همکاران و شهروندان بهتری باشند. عکس این هم صادق است؛ افرادی که درگیر روابطی هستند که همراه با جنگ و ستیز است معمولا در سایر جنبههای زندگی تمرکز کمتری دارند و در نتیجه کمتر موثر و کارآمد هستند. این عده اغلب در جستجوی تامین نیازهایی هستند که رابطه اولیه آنان تامین نشده ولی اغلب صمیمیتی را که خواهان آن هستند، پیدا نمیکنند و نتیجه هم اختلاف نظر و نومیدی بیشتر است.
دوستیابی را به فرزندانتان بیاموزید
شاید شما به عنوان پدر و مادر فکر کنید اهمیت دوستان برای یک کودک سرگرمی و همراهی است، اما در واقع دلایل زیادی برای اهمیت دوستی وجود دارد. آخرین تحقیقات نشان میدهد دوستی در زندگی فرزندانمان از آنچه ما قبلا فکر میکردیم بسیار بااهمیتتر است. دوستان نهتنها بر فرزندان ما تاثیر میگذارند بلکه پایههای روابط بزرگسالی، سلامت، شادی و شغلی که انتخاب میکنند، عزتنفسشان، کسانی را که به عنوان شریک زندگی انتخاب میکنند و نحوه تربیت فرزندانشان را در آینده تشکیل میدهد. قطعا ما میتوانیم به فرزندانمان کمک کنیم یاد بگیرند مهارتهایی را بیاموزند تا همواره دوستان ارزشمندی داشته باشند. فرزندان ما از طریق دوستی یاد میگیرند چگونه در پستی و بلندیهای رشد اجتماعیشان مسائل و مشکلات را پشتسر بگذارند. پس به فرزندانتان این موارد را آموزش دهید:
ـ به فرزندتان کمک کنید وارد جمع شود. همه بچهها نیاز دارند وقتی کنار دوستانشان هستند، تا حد ممکن احساس آرامش کنند. پس مراقب باشید دختر یا پسر شما مدل موی مناسب، کفشهای امروزی، کولهپشتی، بلوز یا شلوار مناسب داشته باشد. اینها میتواند در بالا بردن میزان آرامش بچهها بسیار موثر باشد.
ـ لبخندزدن را تشویق کنید: یکی از رایجترین ویژگیهای بچههای محبوب و با اعتماد به نفس این است که آنها لبخند میزنند. پس هر گاه فرزندتان لبخند زد، او را تشویق کنید. همچنین به این مساله اشاره کنید چگونه لبخند فرزندتان دیگران را تحت تاثیر قرار میدهد.
ـ الگوی تماس چشمی فرزندتان باشید: یکی از رایجترین ویژگیهای بچههای صمیمی این است که از تماس چشمی متناسب استفاده میکنند. به فرزندتان یاد بدهید برای دوستیابی باید ارتباط چشمی داشته باشد. همچنان که با فرزندتان صحبت میکنید، به او بگویید: «به من نگاه کن» یا «به چشمهای من نگاه کن» یا «میخواهم چشمهایت را ببینم.»
ـ فعالیتهایی برای فرزندتان بیابید که همسالانش را جذب کند: به دنبال فرصتهایی باشید که فرزندتان در هر جایی بچههایی را ملاقات کند (مثلا در پارک، تیمهای ورزشی و برنامههای پس از مدرسه). هدف شما این باشد که به فرزندتان کمک کنید راههایی برای ملاقات با دیگر بچهها داشته باشد تا در دوستیابی مهارت لازم را پیدا کند.
ـ به فرزندتان یاد بدهید چگونه با طردشدگی کنار بیاید. اگر فرزندتان غر میزند، گریه یا التماس میکند که وارد گروهی شود و آنان وی را قبول نکردند، این امکان وجود دارد که او گروه را دلزده کرده است. پس به او پیشنهاد کنید سعی کند شخصیت خود را با وجود ناراحتی و رنج حفظ کند.
ـ فرزندتان را تشویق کنید دوستان جدیدی بیابد: میتوانید در پی دیگر والدینی باشید که فرزندانی همسن فرزند شما دارند یا این که فرزندتان را با یک سرگرمی، ورزش یا زمینهای آشنا کنید که بتواند آن را با دیگر کودکان سهیم شود.
ـ انعطافپذیری را به فرزندتان بیاموزید: بررسیها نشان داده است انعطافپذیری یکی از مهمترین عوامل در برخورد با ضربهها و موانع سخت اجتنابپذیر است. علاوه بر آن، این موضوع قابل آموزش است، پس حتما به فرزندتان اهمیت و مهارتهای انعطافپذیری را بیاموزید.
ـ به فرزندتان کمک کنید واژگان عاطفی را یاد بگیرد. برای آنکه بچهها به احساسات دیگران توجه نشان دهند، باید بتوانند احساس آنها را بخوانند. یکی از راههای ساده گسترش دایره لغات عاطفی فرزندتان این است که واژگان مناسب سن او مانند شوکهشده، عصبی، ناامید و مضطرب را بیاموزد. این واژگان را به اندازه کافی به کار ببرید تا فرزندتان کمکم از آن واژهها در صحبتهایش استفاده کند.
پیشنهادهایی برای بهتر شدن دوستیها
ـ همیشه سعی کنید شما اول سلام کنید.
ـ اولین بار که با افراد ارتباط برقرار میکنید، از ارتباط چشمی و لبخند متناسب استفاده کنید.
ـ خود را نسبت به دیگران علاقهمند نشان دهید.
ـ درباره خود با طرف مقابل حرف بزنید، به او بگویید چگونه آدمی هستید و چه احساسی دارید.
ـ تمام سعی خود را برای دیدن و گفتوگو با افرادی که از حضورشان لذت میبرید، به کار ببندید.
ـ با مخابره علائم، دیگران را به صحبتکردن با خود تشویق کنید.
ـ عقاید و احساسات دیگران را پذیرا باشید.
ـ توانایی صحبت درباره موضوعات و مقولات مختلف را در خود ایجاد کنید.
ـ بگذارید دیگران بفهمند که مایلید بیشتر با آنها آشنا شوید.
ـ از لباسی که دیگری به تن دارد، کاری که انجام میدهد یا حرفی که میزند، تعریف کنید.
ـ با دوستان و آشنایان خود به طور مرتب در تماس باشید.
ـ در گفتوگوهایتان میان بدهبستانهای اطلاعاتی توازن برقرار کنید.
ـ در دوستیابی دل به دریا بزنید. نگران بیاعتنایی و طرد شدن نباشید.
ـ در آغاز و پایان گفتوگوها نام طرف مقابل را به زبان بیاورید، دستش را صمیمانه بفشارید و سلام یا خداحافظی کنید.
فراموش نکنیم: بعضیها پیر میشوند، بدون این که بتوانند از توانمندیهای خود بهره بگیرند. ممکن است آنها با کسانی رابطه برقرار کنند، شغلشان را حفظ کنند، ازدواج کنند، فرزندانی به دنیا بیاورند، اما هرگز نتوانند با کسی اخت شوند. آنها فقط میتوانند از دیگران بهرهبرداری کنند و بر دیگران مسلط شوند. جای تاسف است زیرا آنان هرگز این مساله را درک نمیکنند که دوستان واقعی میتوانند کاری کنند که احساس کنید بسیار غنی هستید.
با استفاده از این معیارها هرگز بدون دوست نمیمانید
ـ هرگز دوستانتان را خجالتزده نکنید و هیچگاه چیز زیادی از دوستانتان نخواهید.
ـ بهتر است دوستانتان را فقط برای خودشان بخواهید، نه به خاطر آنچه میتوانند در اختیارتان بگذارند.
ـ همیشه در پی دوستی باشید که خودش را باور داشته باشد، در غیر این صورت او هرگز نمیتواند آنطور که باید به شما علاقهمند باشد.
ـ به دنبال دوستی بگردید که بتواند حتی در موقعیتهای بسیار دشوار خودش را کنترل کند.
ـ در ارتباط با دوستانتان خیلی هم سعی نکنید طرف را از خودتان راضی نگه دارید، پس خودتان باشید.
ـ با هدایای کوچک و ارزنده دوستانتان را هیجانزده و غافلگیر کنید.
ـ اگر دیگر نمیخواهید دوستی را ببینید کافی است به او بگویید برای دوستی با هم مناسب نیستید.
ـ وقتی یکی از دوستانتان در زندگی با مشکلی دست و پنجه نرم میکند، به کمکش بشتابید.
ـ اگر دوستتان با شما صادق نیست و در کنارش احساس امنیت نمیکنید، قطع رابطه کنید.
ـ هرگز به خاطر این که شخصیت دوستتان را بالا ببرید، شخصیت خودتان را خرد نکنید.
ـ آنقدر بگردید که دوست موردنظرتان را همانطور که در ذهن دارید، بیابید.