در واقع همه مشکلات این بیماری به هزینههای درمان، کمبود تختهای درمانی، داروهای نایاب یا گران و مواردی از این دست برنمیگردد، بلکه مسائل روانی و روحی بیماران، نحوه اطلاع و آگاهی از بیماری و رابطه پزشک و بیمار هم اهمیت فراوانی دارد .
اتفاقا نتایج یک پژوهش که چند سال پیش در ایران انجام شده،نشان میدهد، وضعیت
اطلاع رسانی به بیماران سرطانی در ایران نامناسب بوده و طراحی واجرای روشهای
موثر و کاربردی در این زمینه ضروری است. براساس نتایج این بررسی، 54درصد از پزشکان
مورد مطالعه ابراز داشتهاند که تشخیص واقعی بیماری را تنها به کمتراز20 درصد از
بیمارانشان منتقل میکنند
طبق یافتههای این پژوهش، یکی از عوامل موثر در محدودسازی برقراری ارتباط صحیح بین بیماران و پزشکان، فقدان آموزش کافی برای کسب مهارتهای ارتباطی است. به طوری که متخصصان بالینی که قسمت عمدهای از وقت خود را در ارتباط با بیمار سپری میکنند، آموزشی را به صورت تئوری یا عملی در این رابطه دریافتن کرده و در این میان بیمار از دانستن اطلاعات مربوط به بیماری و روند درمان محروم میشود.
یـافتهها درباره موانع و محدودیتهای امر اطلاعرسانی به بیماران سرطانی نشان می دهد، عمده ترین مانع درخواست خانوادها مبنی بر عدم افشای تشخیص بیماری به بیمار است. این امور ضمن تایید اهمیت دیدگاه فرهنگی در این زمینه به این نکته نیز اشاره دارد که در بسیاری موارد بستگان تعیینکننده نوع اطلاعاتی هستند که از جانب پزشک به بیمار منتقل میشود.
پزشکانی که با این بیماران سرو کار دارند، چند گروه هستند:
گروه اول کاملا واقعگرا بوده و بیمار را کاملا در جریان بیماری قرار میدهند ؛که ممکن است اینگونه اطلاعرسانی بیمار را از نظر روحی دروضعیتی قرار دهد که امیدش را کاملا از دست دهد.
گروه دوم پزشکان خوشبین هستند؛ این پزشکان کاملا خوش بینانه با بیماری و بیمار برخورد میکنند و ممکن است طرفداران زیادی هم داشته باشند، امااگر این بیمار به شکل افراطی نسبت به بیماریاش خوشبینی پیدا کند، در درازمدت و درپروسه درمان با مشکلاتی برخورد کند که با صحبتهای پزشک هماهنگ نباشد، بیمار را دچار بیاعتمادی میکند.
گروه سوم ؛ دستهای از پزشکان می باشند که کلا از گفتن اطلاعات بیماری به بیمار پرهیز میکنند و بیمار را در جریان پروسه درمان قرار نمیدهند و در واقع بیمار فقط دستورالعمل پزشک را رعایت میکند که اصولا پسندیده نیست.
اولین گام؛شناخت بیمار
هنر پزشک خوب این است که بیمارش را بشناسد و با توجه به شناختی که از بیمار به دست میآورد راه درست اطلاعرسانی به او را انتخاب کند.پزشک با برقراری ارتباط درست با بیمار، گوش دادن به سابقه بیمار، نحوه برخورد او با درد و بیماری و ارتباط دقیق با او به شناختی برسد که بر آن اساس بتواند تشخیص دهد،چگونه بیمارش را با بیماری آشنا کند.
گام دوم ؛ باور درست بیمار
ضمناً خود بیمار نیز باید در تمام پروسه درمان کاملا امیدوارانه با بیماری برخورد کند و بداند که بیماریاش با گروهی از تیم درمان شامل شیمی درمانی، جراحی، رادیوتراپی و سایر روشها روبروست و باید با همه این تیم درمان ارتباط دقیق برقرار کند.
پروسه درمان بیماری سرطان پیچیده است و درمان و بهبودی درانواع سرطانها متفاوت است و برخی سرطانها مانند سرطان سینه یا غدد لنفاوی درمان پذیرتر از بقیه سرطانها مانند سرطان معده هستند و نمیتوان به طور دقیق ازدرصد بهبودی صحبت کرد.
جنبههای انسانی سرطان
در این میان پرداختن به بعد روانی بیماران سرطانی در کناردرمان مشکل جسمی توسط یک روانپزشک جهت بررسی کیفیت زندگی ضروری است زیرا افسردگی،اضطراب و اختلال انطباقی میتواند اثر زیادی روی کیفیت درمان بیمار مبتلا به سرطان داشته باشد و حتی روی پاسخ بیمار به شیمیدرمانی و برخوردی که با درد دارد اثرگذارباشد .
علاوه بر این که سعی میشود مشکل جسمی بیماران درمان شود باید سعی شود که به جنبههای انسانی سرطان جهت احساس بهتر نسبت به زندگی در آنها پدیدار شود پرداخته شود و این مورد فقط به بیماران اختصاص ندارد، بلکه خانواده بیمار و گروه پزشکی درگیر با بیمار نیز مورد نظر میباشند و جنبههای اجتماعی وروانشناسی سرطان هم باید در نظر گرفته شود .
در کشور ما بیشتر روی جنبههای فیزیکی
و جسمی بیماری سرطان کار میشود ولی باید در نظر داشت که درمان سرطان و جنبههای
روانی بیماری 2 پدیده مستقل از هم هستند و ممکن است فردی به لحاظ جسمی بیماریاش
درمان شده باشد ولی احساس خوبی نسبت به زندگی نداشته باشد و این برمیگردد به
مساله کیفیت زندگی .
همچنین چگونه
گفتن خبر ابتلا به بیماری سرطان به بیمار بسیار مهم است . معمولاً از زمان شنیدن
خبر تا قبول آن و بازگشت زندگی بیمار به روال قبل حدود 100 روز طول میکشد. مهم ترین
شکایتی که از سوی بیماران مبتلا به سرطان مطرح میشود، شکایت از نداشتن اطلاعات یا
داشتن اطلاعات ناکافی است و این در پژوهشهای زیادی به اثبات رسیده است.
لازم به ذكر است كه اين موضوع ؛ در دانشکده پزشکی دمشق سوریه در طی سالهای 2007 تا 2010 نیز توسط اینجانب و همكارانم در دانشگاه دمشق ازجمله دکتر مجدی زین( رییس گروه رادیوتراپی بیمارستان البیرونی دمشق ) و خانم دکتر سهام سلیمان ( رییس گروه هماتولوژی دانشکده پزشکی دمشق) ، بررسی و نتایج حاصل از اين پروژه تحقیقاتی در چند کنگره بین المللی ارایه شد.
دکتر محمد درچین/ کلینیکال انکولوژیست
دکتر مجدي زين /كلينيكال انكولوژیست
از اقاي دكتر بخاطر مطلب ارزشمند شان تشكر ميكنم.
دكتر ميرزايي