به گزارش شفا آنلاین، هر يک از، نسبت به اين رويدادها حوادثهاي
واکنشهاي رواني متفاوتي بروز ميدهيم که از واکنش طبيعي و ملايم تا انواعي
که باعث به هم خوردن آرامش و زندگي ما ميشوند، متفاوت باشند.
تصور کنيد...
تصور
کنيد که يکي از دوستان يا اعضاي خانواده شما مبتلا به سرطاني کشنده شود،
آيا فکر کردهايد که از نظر رواني چطور بايد عمل کنيد؟ آيا بايد حقيقت را
از او پنهان کنيد؟ چطور بايد حقيقت را به او عرضه کنيد؟
تصور
کنيد يکي از نزديکان شما مبتلا به بيماري شديد کليه شود و پزشکان تشخيص
بدهند که از اين به بعد، اين فرد که پيش از اين خود را سالم يا تقريبا سالم
ميپنداشته، بايد هفتهاي دو بار دیالیز شود. حالا همين فرد ناگهان
واکنشهاي عجيبي از خود بروز ميدهد، مثلا ادعا ميکند که پزشکان چيزي
نميفهمند و تشخيص آنها را قويا زير سؤال ميبرد، در اين صورت چه بايد کرد؟
تصور
کنيد که يک عضو خانواده شما پس از تصادف يا زلزله، دچار دورههاي کوتاه
اما شديد علائم رواني ميشود، او چه بيمارياي دارد و چطور ميشود به او
کمک کرد؟
آيا
پس از اينکه کسي پدر يا مادر خود را از دست داد، بايد او را غرق در داروهای آرامبخش کرد و از بيم ناراحتياش، مرگ آن عزيز را به يادش نياورد
يا برعکس بايد به پذيرش حادثه، کمک کرد؟
انواع واکنشها نسبت به تجارب استرسآميز
واکنش
نسبت به تجارب استرسآميز را ميتوان به انواع واکنشهاي بهنجار نسبت
به استرس، اختلال استرس حاد، اختلال استرس پس از سانحه، و اختلالات تطابقي
تقسيم کرد.
واکنشهاي
بهنجار نسبت به استرس شامل اضطراب و افسردگي، همراه با مکانيزمهاي
روانشناختي کاهنده پاسخ اوليه به حدود قابل تحمل، است. اين مکانيزمها
هم ارادي هستند («تدابير مقابلهاي») و هم غيرارادي («مکانيزمهاي
دفاعي»). چنين پاسخهايي را در بيماراني ميبينيم که از نظر جسمي بيمارند
يا تحت عمل جراحي قرار خواهند گرفت و نيز در پاسخ به ساير رخدادهاي زندگي.
اختلال
استرس حاد شبيه پاسخ طبيعي نسبت به استرس است اما پاسخ هيجاني شديدتر و
اثرات مقابلهاي و دفاعي آشکارترند و به صورت احساس گسيختگي، کندي هيجاني و
اجتناب از يادآورهاي رخدادهاي استرسآميز ظاهر ميشوند.
اختلال
استرس پس از سانحه (PTSD) پاسخي نابهجار نسبت به رويدادهاي فوقالعاده
استرسآميز، نظير تصادف شديد يا سانحهاي طبيعي، است. حالت برانگيختگي
فوقالعاده گسستگي شديد کرختي و فروپاشي گذرنده اين مکانيزمها، به صورت
خاطرات مزاحم و رؤياهاي رخدادهاي استرسزا مشاهده ميشود. اختلال استرس پس
از سانحه در هر فرد درگير رخدادهاي استرسآميز شديد، مشابه هم ظاهر
نميشود، اما معلوم نيست چه چيزي مردم را نسبت به اين نوع واکنش مستعد
ميسازد.
اختلالات
انطباقي، واکنشهاي روانشناختي نابهنجار نسبت به شرايط تغييريابنده
هستند. اختلال تطابقي ممکن است مثلا در نتيجه جدايي، تولد کودکي معلول يا
ورود به دانشگاه پديد آيد. نسبت به اين نوع رويدادهاي استرسآميز، ممکن
است شخص با اضطراب ، افسردگي، اجتناب و انکار، نظير ساير موارد استرسآميز
پاسخ دهد.
پاسخ روانشناختي کلي نسبت به تجارب استرسآميز
پاسخ
به يک استرس شامل سه جزء است: (?) پاسخ هيجاني، (?) پاسخ جسمي و (?)
تغييرات روانشناختي که اثر هيجاني تجربه را کاهش ميدهند. پاسخ هيجاني
نسبت به خطر مشتمل است بر ترس و پاسخ به رخدادهاي تهديدآميز به صورت
اضطراب. واکنش جسمي نسبت به خطر يا تهديد، به شکل تحريک اتونوميک يا افزايش
تعداد ضربان قلب و فشار خون و غيره، افزايش تنش عضلاني و خشکي دهان است.
پاسخ هيجاني به جدايي يا فقدان افسردگي و واکنشهاي جسمي، احساس خستگي يا
کاهش فعاليت است.
سومين
جزء پاسخ به استرس، مکانيزمهاي روانشناختي است که تأثير تجارب
استرسآميز را کم ميکنند، به طوري که کارکرد بهنجار ادامه مييابد. اين
مکانيزمهاي روانشناختي، موسوم به تدابير مقابلهاي و مکانيزمهاي
دفاعي هستند.
تدابير مقابلهاي و مکانيزمهاي دفاعي
اصطلاح
«تدبير مقابلهاي» (Coping Strategy) به فعاليتهايي اطلاق ميشود که
شخص به آنها واقف است. مکانيزمهاي دفاعي، به فرايندهاي ناخودآگاه رواني
مربوط ميشوند.
تدابير
مقابلهاي، ممکن است انطباقي يا غيرانطباقي باشند. هر دو آنها واکنش فوري
را به عامل استرسزا کاهش ميدهند، اما تدابير غيرانطباقي در درازمدت
بيتأثيرند. تدابير مقابلهاي انطباقي مشتملهستند بر اجتناب از
موقعيتهاي برانگيزنده ناراحتي، بينشيابي نسبت به مسائل و کنارآمدن با
موقعيت. تدابير مقابلهاي غيرانطباقي مشتملهستند بر مصرف افراطي الکل و
داروها، رفتار نمايشي يا پرخاشگرانه و خودآزاري عمدي. تدابير انطباقي در
بلندمدت ممکن است به صورت غيرانطباقي درآيند. مثلا يک پاسخ متناسب اوليه
نسبت به موقعيت استرسآميز است، اما اگر زماني طولاني دوام يابد مانع
فرايند حس مسئله يا کنارآمدن با موقعيت ميشود.
مکانيزمهاي
دفاعي، چندين نوع هستند که در اصل توسط فرويد شرح داده شدهاند. آنهايي
که در موقعيتهاي استرسآميز فراوان روي ميدهند عبارتند از پسرفت
(Regression)، واپسزدن (Repression)، انکار (Denial) و جابه جايي
(Displacement). اين مکانيزمها فرايندهاي ناخودآگاه هستند.
در شماره آينده، در مورد هريک از اين موارد به تفصيل توضيح داده خواهد شد.