به گزارش شفا آنلاين،پژوهش جدید محققان دانشگاه جانزهاپکینز نشان داد افراد نمیتوانند سایهرنگهای خاص را به یاد بیاورند زیرا مغزشان آنها را به رنگهای مشابه عمومیتر تبدیل میکند.
بسیاری از مردم بهسادگی میتوانند تفاوت میان رنگهای لاجوردی، نیلی و آبی سیر را بگویند، اما وقتی نوبت به یادآوری این سایهرنگها میرسد، بیشتر افراد همه آنها را در ذهنشان بهعنوان آبی دستهبندی میکنند. این تمایل به یکی کردن رنگها باهم میتواند توضیح دهد که چرا هماهنگ کردن رنگهای خانه باهم تنها با تکیهبر حافظه دشوار است.
بسیاری از فرهنگها واژگان مشابهی برای رنگها دارند و آنها را بهطور مشابهی دستهبندی میکنند؛ اما به عقیده محققان دانشگاه جانزهاپکینز در بالتیمور، در خصوص نقشی که این دستهبندیها در درک افراد از رنگها بازی میکنند، بحث زیادی وجود دارد.
در این پژوهش، محققان چهار آزمایش را بر روی چهار گروه مختلف انجام دادند. در اولین آزمایش، افراد به یک چرخ رنگی با ۱۸۰ رنگ مختلف نگاه میکردند و بعد از آنها خواسته میشد که بهترین نام را برای هر رنگ پیدا کنند. این آزمایش طراحی شد تا داوطلبان مرزهای دقیق میان رنگها را پیدا کنند. در آزمایش دوم، محققان همان رنگها را به افراد دیگری نشان میدادند، اما این بار از آنها خواسته میشد که برای یک رنگ ویژه، بهترین نمونه را از داخل چرخ رنگی پیدا کنند.
در سومین آزمایش، محققان مربعهای رنگی را به شرکتکنندگان نشان دادند و از آنها خواستند رنگی را که با این مربع بهترین همخوانی دارد، از روی چرخ رنگی پیدا کنند. در آزمایش چهارم، گروه دیگری از شرکتکنندگان این کار را تکمیل کردند، اما یک تأخیر ۹۰ میلیثانیهای بین نشان دادن هر مربع رنگی و انتخاب بهترین رنگ متناسب با آن از روی چرخ رنگی وجود داشت.
نتایج نشان داد، دستهبندیها در نحوه شناسایی و به یادآوردن رنگها اهمیت زیادی دارد. شرکتکنندگانی که از آنها خواسته شده بود رنگها را نامگذاری کنند، پنج رنگ را طبقهبندی کرده بودند: آبی، زرد، صورتی، ارغوانی و سبز. بیشتر رنگها یک نام گرفتند، اما رنگهای مبهم مثل سبز و آبی دو نام گرفته که این نامگذاری دوگانه، نشاندهنده مرز بین رنگهاست. علاوه بر این مردم اغلب تمایل داشتند که سایههای یکسان و مشابهی را بهعنوان بهترین نمونههای هر رنگ انتخاب کنند.
یافتهها نشان میدهد که مغز، رنگها را بهصورت دستههای مجزا و همچنین بهصورت سایههای پیوستهای از رنگها به خاطر میآورد و این دو نحوه تقسیمبندی را باهم ترکیب میکند تا حافظه رنگی را شکل دهد. دلایل زیادی برای این امر وجود دارد، اما به نظر میرسد که این روند، کارایی مغز را در به خاطر آوردن رنگها کاهش میدهد.