شفا آنلاين:روانشناسی>بیماری ها-سندرم آسپرگر که اولینبار توسط پزشک اتریشی هانس آسپرگر در سال ١٩٤٤ با انتشار مقالهای راجع به آن توصیف شد، نوعی اختلال زیستی- عصبی است (اختلال زیستی - عصبی، نوعی بدعملکردی عصبشناختی در پردازش اطلاعات در مغز است، این بدعملکردی بهصورت ژنتیکی منتقل میشود، این حالت عقبماندگی ذهنی نیست بلکه تفاوتی در شناخت یا تفکر کودک است که مشکلاتی را در فهم جهان و تعامل با دیگران ایجاد میکند.) که با تأخیر در مهارتهای حرکتی تظاهر مییابد.
به گزارش شفا آنلاين،مهری پورحیدر کارشناس ارشد گفت: سندرم آسپرگر یکی از پنج اختلالی است که در اختلالات طیف اُتیسم (ASD) قرار میگیرد. ملاکهای تشخیصی آسپرگر تقریبا شبیه اُتیسم است یعنی موارد مشابهی بین این دو از نظر تعاملات اجتماعی، ارتباطات و فعالیتها و علایق وجود دارد اما مشخصه اصلی افتراق اختلال آسپرگر از اُتیسم وجود تأخیر مشخص در شروع تکلم و رشد زبانی است. در اختلال آسپرگر رشد شناختی و زبان ظاهرا طبیعی است اما کودک دارای علایق غیرعادی میباشد که با حساسیت فراوان آنها را دنبال میکند، از همین رو کودکان آسپرگر معمولا دیر شناسایی و تشخیص داده میشوند و معمولا کودک نقایص اجتماعی خود را هنگامی بروز میدهد که وارد مرحله پیشدبستانی شده و در معرض روابط با همسالان قرار میگیرد.
معمولا کودکانی که تشخیص آسپرگر میگیرند در سه حوزه دچار آسیبهای معناداری میشوند:
الف- آسیب در تعاملات اجتماعی، مانند مشکلات جدی در رفتارهای غیرکلامی نظیر تماس چشمی، خواندن و درک حالتهای چهرهای، وضعیتهای بدن و اشارههای اجتماعی.
ب- الگوهای کلیشهای و تکراری محدود در زمینه رفتار، علایق و فعالیتها مثل اشتغال خاطر به یک یا چندمورد محدود از علایق غیرطبیعی، چسبندگی انعطافناپذیر و آشکار به فعالیتهای روزمره و رفتارهای وسواسی که کاربردی نیستند. حرکات کلیشهای و تکراری مثل، تکاندادن یا چرخش دست یا انگشتان یا پیچخوردن یا حرکات پیچیده کل بدن، اشتغالخاطر به قسمتهایی از اشیا، مثل چرخ ماشین اسباببازی.
ج- آشفتگیهایی که باعث ایجاد آسیبهایی در زمینههای اجتماعی، شغلی و... میشود.
پیشآگهی اختلال آسپرگر بهمراتب بهتر از اُتیسم است و با آموزش بهموقع و درست میتوان با مشکلات ناشی از این اختلال مقابله کرد، مشکلات تعامل اجتماعی و روابط همچنان ممکن است باقی بماند ولی با همه اینها بزرگسالان مبتلا به سندرم آسپرگر میتوانند با موفقیت ادامه تحصیل داده و شغل مناسب و زندگی مستقلی داشته باشند درصورتی که درست پشتیبانی شوند. با توجه به اینکه درحالحاضر علت سندرم آسپرگر همانند سایر اختلالات طیف اُتیسم شناختهشده نیست و درمان مشخصی برای آن وجود ندارد، تنها راه کمک به این کودکان، نخست قبول تفاوت آنها در حس و درک جهان و سپس آموزش بهموقع و زودهنگام همهجانبه کودک است. نکته مهم و کلیدی در مداخلات آموزشی کودکان آسپرگر توجه به بهبود ارتباط، مهارتهای اجتماعی و مدیریت رفتارهای کودک است و برنامه آموزشی کودک باید با توجه به علایق و نقاط قوت او و با ساختاری درست تدوین و برنامهریزی شود.
شرق